حمایت از یوسف در برابر توطئه
یوسف، پسر جوان و نوجوانی است که در برابر یک توطئه قرار دارد. او به دلیل داشتن استعداد در فنون رزمی، مورد اعتماد پدربزرگ خانوادهاش در قرار دارد و برای آموزش و پیشرفت در این زمینه، به خانه یکی از مربیان حرفهای فرستاده میشود.
اما بعد از مدتی، یوسف متوجه میشود که به عنوان یکی از موفقترین ورزشکاران این مربی، در صورت عدم حضور در رقابتهای حرفهای، او به تنهایی در این زمینه موفقیت خواهد کرد و این باعث کرده که او را به شدت حسودی کند.
به همین دلیل، این مربی با استفاده از روشهای غیر قانونی، یوسف را در دید خانواده به عنوان فردی شایسته و موثر نشان نمیدهد. او به شدت توسط خانواده او مورد تحقیر قرار گرفته و به عنوان فردی ناکارامد تصور میشود.
حمایت از یوسف در این برابر توطئه، باید به دو شکل انجام شود: اولا، فردی شایسته و موثر بودن یوسف به خانوادهاش نشان داده شود و دوما، مربی و همراهانش به عنوان افراد شرور، تحت نظر قانون قرار گیرند.
به عنوان فردانی که به نوجوانان حمایت میکنیم، ما باید از اطلاعات دقیق و کمک به یوسف برای از بین بردن توطئه استفاده کنیم. همچنین، باید به طور کامل با خانواده و دیگر افرادی که مورد تاثیر مربی قرار گرفتهاند، برای تحویل نیروی بهتر به این زمینه کمک کنیم.
در مجموع، حمایت از یوسف در برابر توطئه باید شامل دوام و پایداری در ایجاد رابطه مثبت با او و همکاری با او به دوصورت نشان داده شود .
گشایش دروازههای مصر برای یوسف
گشایش دروازههای مصر برای یوسف، یکی از مهمترین و پرطرفدارترین موضوعات قرآنی است که در سوره یوسف ذکر شده است. دراین سوره، داستان زندگی یوسف، پسر پیامبر یعقوب، و رابطه او با خانواده و کارمندان خانه نمایش داده میشود. این سوره در قرآن، برای یادآوری دستورالعملهای الهی، آموزش اخلاقی و تبیین وجود الهی و نظام جهانی در قالب داستانی روایت شده است.
در داستان یوسف، او با داشتن معرفت و خودباوری و ستونی حکیم برای حکمت و دانایی، در اوقات سختی و تحملناپذیری که با آنها مواجه بود، خود را به آزمایش گذاشت تا به نهایت اوج تعالی رسید. وی پس از آنکه به خاطر خصومت با برادرانش و دروغهایی که برای وی نوشته بودند به چاهی افتاد، به مصر فرستاده و در آنجا برده میشود.
در مصر، یوسف در برابر رفاه و ثروت افراطی امپراطور قرار میگیرد و به عنوان یک نفرین در نظر گرفته میشود. اما با شجاعت و سخاوت و اجرای برنامه خود با استفاده از دانش و علم خود، توانسته است امپراطور را از دفاع شهر در برابر خطر سیل لاشههای نیل قانع کند و به او محبت و احترام برای خدمات خود نشان دهد.
به این ترتیب، دروازههای امپراطوری قبلاً برای یوسف بسته شده بودند، اما با بازشدن این دروازهها، موجب شده است که یوسف از نگرانیها و دروغهای برادرانش در امان باشد و به شکوفایی کامل شانزدهمین پیامبر خدا در هفتمین دهه عمر خود برسد. در نتیجه، گشایش دروازههای مصر برای یوسف، یک نماد فراوانی از ثبات و ایمان برای همه ما است که با ایمان و صبر، هر موانعی را میتوان بر آن پشت سر گذاشت.
یوسف و پرستوی زیبا
"یوسف و پرستوی زیبا" یک داستان زیبای ایرانی است که در آن یوسف، یک پسر جوان، به دنبال پرستوی زیبایی است که در خیابان میپرد. او به این پرستو پرندهای سرخرنگ میگوید و هرگز نمیتواند آن را دستگیر کند.
یوسف از دیدن پرستوی زیبا، به شدت خوشحال میشود و خود را در تعقیب آن پرنده میبیند. او برای آن شب، دستگیر کردن پرستوی خود را میخواست و در این راه به دانشآموختهای خود روی میدهد که به او کمک میکند تا پرتو را به دست آورد.
در طول داستان، بسیاری از عوامل جذابیت پرنده برای یوسف توضیح داده میشوند. او از رنگ زیبای پر ها، حرکات متنوع پرستو و سبک پرواز آن لذت میبرد. به نظر یوسف، پرستو حامی خوبی برای اشخاصی است که به آن پناه میبرند و در زمان دشواریشان همیشه در کنار آنهاست.
در پایان داستان، یوسف در تعقیب پرستو خسته و دلشوره میشود، با این وجود، پس از پخش شدن نغمهی زیبای موسیقی، پرستو ناگهان به دست او میرسد و او از لحظهی شادی بسیاری رقم میزند.
این داستان به عنوان یک داستان زیبا در ادبیات فارسی شناخته شده است و به خوبی در نمایشها و فیلمها به تصویر کشیده شده است.
نابودی قصر عزیز
در دوران حکومت پهلوی، قصر عزیز محل اقامت شاهنشاه محمدرضا پهلوی و همسرش، شاهبانو فرح پهلوی بود. این قصر در منطقه نیاوران تهران واقع شده بود و به عنوان یکی از شاخصترین عمارتهای تاریخی و فرهنگی ایران شناخته میشد. اما در سال ۱۳۵۷ هجری شمسی (۱۹۷۸ میلادی) هنگامی که انقلاب اسلامی در ایران به قدرت رسید، قصر عزیز توسط رهبری جمهوری اسلامی ایران به جایگاهی برای دفاع از انقلاب تبدیل شد. جنگلهای پیرجنده منطقه نیز بههمین دلیل به مقر مقاومت و مقر اصلی سپاه پاسداران انتخاب شد. پس از اینکه مقر مقاومت به قصر عزیز منتقل شد، این عمارت برای کارکنان دستگاههای امنیتی و دفاع مقدس تبدیل شد.
در حالی که قصر عزیز به یک مقر نظامی تبدیل شده بود، بعضی از بخشهای آن همچنان به همان شکل قبلی باقی مانده بودند. با وجود افتتاح قصر صدر در شمال تهران، قصر عزیز همچنان به عنوان محل اقامت مقامات دولتی به کار میرفت، اما به نسبت سابق، به کاربرد مدضل عادی تبدیل شده بود.
در سالهای بعد از انقلاب، از آنجایی که قصر عزیز به یادگار دوران پادشاهی بود، کم کم به فروش میرفت و برای سکونت صاحبان جدید بهکار میرفت. اما در سال ۱۳۹۷ هجری شمسی (۲۰۱۸ میلادی)، به دلیل نقص فنی در سیستم آتشنشانی، قصر عزیز بعد از چند روز در آتش سوخت. ساکنان و بسیاری از تجار و هنرمندان ایرانی پس از شنیدن خبر نابودی قصر عزیز، ابراز تأثر کرده و دلسرد شدند. این مکان فرهنگی و تاریخی برای همیشه از بین رفت و تلاشهای بومیان برای بازسازی آن ادامه دارد.
فرار یوسف از زندان
فرار یوسف از زندان یکی از مهمترین و جالبترین داستانهای قرآن است که حکایت زندگی پر فراز و نشیب یوسف زاکریا با پیچیدگیهای بی شماری را به تصویر میکشد. یوسف، پسر یعقوب، از جمله افرادی بود که با داشتن صفای بسیاری از خانوادهاش برای هر مسالهای که برایشان پیش می آمد، به خداوند واگذاری میکردند و برای انجام کارها به باور خودشان به او اعتماد کامل داشتند.
یوسف پس از فرا گرفتن علم و دانشی بسیار در حوزه تعبیر خواب ، با دانش و تخصص خودش برای مردم خدمت گذاری میکرد؛ اما رفتار و بیاعتمادی برخی از مردم، باعث شد که او به زندان بیندازد. حقیقت این بود که او بیگناه بود، ولی قدرتمندان از نظر به جایی و عدالت او را به زندان فرستادند.
در زندان، با هوازی و دعا کردن ، یوسف فراموش نمی کرد که خداوند او را با قدرت و استواری به دنبال خود در زندان نگه میدارد. با تعبیر خوابی که برای کارگران زندان انجام داد او نسبت به قوهای دولتی محبوبیت یافت و در نهایت فرار کرد و در مجموع این حادثه، نشان داد که راندگی و قدرت خیر و شر، پیش از همه چیز از خداوند میآید، و بیگناهی و ستایش او پایدار خواهد بود.
تفحص درونی و اشتیاق برای شغل و سلامت کاری به خودی خود می تواند پشتیبانی فرد را در سختی های ورزشی، شغلی و زندگی روزمره یک فرد به طرز چشمگیری بالا ببرد. و در نهایت فرد با داشتن مکانیسم های درست برای مقابله با چالش های زندگی، می تواند رشد و پیشرفتی بسیاری داشته و به خواسته های خود دست یابد.
آزاد شدن یوسف
یوسف ، فرزند یعقوب ، در قرون قدیم به یکی از برادران خود به نام بنیامین به دستور پدرش فروخته شد. یوسف به مصر فرستاده شد و در آنجا به عنوان بنده به خدمت فرعون رفت. او با شجاعت و هوشیاری خود در سراسر پادشاهی شهرت یافت و نقش مهمی در مدیریت شهر داشت.
در حالی که یوسف به عنوان یک بنده در خدمت فرعون بود ، همچنان با خانواده خود در ارتباط بود. او فرمان را به خوبی اجرا کرده و در عین حال قصد داشت به عزیزان خود برگردد. پس از مدتی ، با کمک خدایش ، یوسف پدر و خواهرانش را پیدا کرد و آنها را به مصر دعوت کرد.
در نهایت ، بعد از یک دوره طولانی ، یوسف موفق به آزادی خود شد و با خانواده خود به سرزمین خود بازگشت. او بعد از سالها جدا بودن با خانواده خود مجددا با آنها بود و همچنین معیار برای موفقیت و شجاعت در سراسر دنیا شد. آزادی یوسف ، به عنوان نمادی از آسایش و آزادی با شرایط سخت ، همچنان برای انسانها در تمام دوران های تاریخ جذاب و مهم است و یک داستان پرطرفدار جهانی است.