پادشاهی قلمروها
پادشاهی قلمروها یکی از مفاهیمی است که در دوران قدیم و در دنیا قدرتمندان فراوانی تعریف شده است. این مفهوم به معنی فرمانروایی و حکومت بر مناطق و سرزمینهایی است که تحت سلطه یک پادشاه یا فرمانروایی بزرگ قرار گرفتهاند. این حکومتها معمولاً به دو صورت گسترده و کوچکترین قلمرو تعریف میشوند. گسترده ترین قلمرو ممکن است شامل چندین منطقه باشد که هر یک از آنها از لحاظ جمعیت، اقتصاد و سرزمین به صورت خودمختار ولی همه تحت حاکمیت یک فرمانروا باشند.
در پادشاهی قلمروها، پادشاه یا فرمانروایی برای سلطنت بر مناطقی از جغرافیای خود نیاز به عصرانه پایه امنیت و راهبردی دارند. به همین دلیل، پادشاهان به دنبال این هستند که بخشی از سربازان، خدمه و مسئولین خود را در مناطق مختلف قلمروشان مستقر کنند. برای این منظور، دروازههای قلعههای نظامی و مراکز مذهبی ساخته شده و شبکه مسافرخانهها و بازارهای بزرگی ایجاد میشود. این تلاشها هدف دارند به کاهش احتمال تهدید از دشمنان خارجی پرداخته و همچنین تأمین نیروی کافی برای تأمین احتیاجات مردم مختلف است.
به طور کلی، پادشاهی قلمروها مخصوصاً در دوران قرون وسطی، یک ساختار حکومتی پیچیده و متشعب بود. معمولاً پادشاهان برای حفظ جایگاه خود از ایجاد ارتش با نگاهی به پرچمداران خود استفاده میکردند. از طرف دیگر جوامع مختلف مردم نیز برای دفاع از خود، قراردادهای مورد داوری و اتحادیههایی را به وجود میآوردند. به همین دلیل، پادشاهی قلمروها یکی از مهمترین و ماندگارترین شکلهای حکومت در جهان است که در دوران دیگر نیز با شکلی دیگر ولی با همین مفهوم، به کار گرفته میشود.
شوالیه های دوران تاریکی
این موضوع در واقع به انتخابی از تمامیت مفهوم تاریکی که به طور کلی به دوران میانهی اروپا در قرون وسطی اشاره میکند، مربوط میشود. در این دوره از تاریخ اروپا، در خلاف دوره امپراتوری روم و همچنین اقوام بارباری که تمایل زیادی به تهاجم به اروپا در داشتند، شناختی به نام شوالیه ایجاد شد که در اساس به همان معنی کلمه که در فارسی به کار میگیریم یعنی یک مرد قوی و شجاع میانجامد.
شوالیههای دوران تاریکی در واقع فرمانروایانی بودند که در دوران میانهی اروپا سُلطه داشتهاند. آنها یک گروه از نخبگان و متخصصان در زمینههایی مانند ارتش، خدمات شخصی، سیاست و هنر بودند که همچنین قدرتهای استثنایی شخصی داشتند. در واقع، شوالیهها در بهترین حالت، یک دسته از بیخطرانهترین و قدرتمندترین افراد دوران خود بودند. آنها در نسبت به دیگران شاید به طور نسبی پیروز شدهبودند، اما تمیز دادنی نیست که آنان به زور و تهدید خود را ارتفاع دادهاند.
نگاه بعضی به شوالیهها ممکن است یک دید تبلیغی و نسبتا راست به یک دوره تاریخی باشد که در آن پایبندی به کودتایی طبقهی سالاری ایدهآل داشته باشیم، اما واقعیت کمی متفاوت است. شوالیهها در واقع گرایشهای خود را در زمینههایی مانند تعالی شخصی، احترام به حقوق و کاراییهای قهرمانانهی خود، به تمایلات شاه مانند برتری یافتن از پول و مادیات و از بین بردن بیخطری خود را برای شخص خودشان و برای دیگران نشان دادند. در طول زندگی شوالیه، تلاشهایی برای بالا بردن خود و شکوفایی اجتماعی انجام دادند، اما مغز هرکدام از آنها غالباً در شکست او، بدون توجه به دیگران، به رؤیایی خوب دستیافتند.
از شوالیههای معروف دوران تاریکی میتوان به شخصیتهایی مانند آرتور کینگ، ریچارد خلبان، و ویلیام والاس اشاره کرد. این شخصیتها در عصر خودشان به عنوان افرادی معروف و نجیب شناخته میشدند، اما همچنین بازی عمیق و پیچیدهای در پشت صحنه کار میکردند. بسیاری از قصههای رمانتیک به دوران میانه اشاره میکنند که شوالیهها برای به دست آوردن دل خانمها تلاش میکردند و این داستانها در ذهن عمومی به عنوان عناوینی تکرار شونده از شوالیهها به یاد میمانند. هرچند که دورانی از شکوفایی و تغییر در تاریخ اروپا بود، میراث شوالیهها همچنان تا کنون در میان رسانهها و فرهنگ عامه زندهست.
رقص با جان جونز
رقص با جان جونز یکی از شاخههای هنر رقص است که در ابتدا در دههی ۱۹۴۰ میلادی در نیویورک وارد عرصهی هنر شد. شاید شنیده باشید که در این شاخه از هنر رقص کنندهها به شکل آزاد و بدون هیچگونه طرح و برنامهای رقص میکنند و در واقع به دنبال ایجاد تعاملی نزدیک با موسیقی هستند. رقص با جان جونز معمولاً با موسیقی نوآورانه و همچنین با حضور پویای رقصندهها در صحنه اجرا میشود.
رقصندهها در این شاخه از هنر تلاش میکنند تا بهترین بازیگر موسیقی را با رقص خود به اجرا بگذارند و با ایجاد یک ارتباط عمیق با موسیقی و احساسی که موسیقی در آنان ایجاد میکند، به صورت آزاد و بیقید و شرط رقص میکنند. در واقع رقصندهها همزمان با موسیقی حرکت میکنند و با ایجاد یک فضایی آزاد و بدون هیچگونه وابستگی به هرگونه استراتژی و روش پیش فرض، به اجرای رقص خود میپردازند.
از جمله ویژگیهای بارز رقص با جان جونز، ایجاد طرحی خاص و منحصر به فرد برای هر اجرا است. در واقع هر اجرای رقص با جان جونز براساس زمانی که صحنه میرود و موسیقی انتخاب شده، به صورت طبیعی و بدون هیچگونه پیش زمینهای ترکیب شده است. همچنین در این شاخه از هنر رقص، هر رقصنده با شخصیت و استایل منحصر به فردی به صحنه میآید و با حرکات تند و آهسته، رقص خود را به اجرا میگذارد.
در کل، رقص با جان جونز به عنوان یکی از شاخههای هنر رقص، با ویژگیهای خاص خود محبوبیت بیشتری در بین هنردوستان پیدا میکند. در این رقص، آزادی و خلاقیت بیشتری برای رقصندهها وجود دارد و هر رقصنده با استایل و شخصیت خود، به دلخواه خود رقص میکند.
ماجرای انتقام
ماجرای انتقام در ادبیات و فیلمهای جهانی یک مضمون رایج است. در این ماجرا، شخصی که نسبت به خودِ ظلم شده و یا به کسانی که دوست دارد اتفاق بیحقیقتی رخ داده است، تصمیم میگیرد انتقام بگیرد. در بعضی موارد، شخص یا گروهی که تصمیم به انتقام میگیرند، شخصیتهای منفی هستند، به این معنی که از نظر اجتماعی نقش منفی بازی کردهاند و به دلایلی به چنین تصمیمی رسیدهاند؛ اما در موارد دیگر، آنانی که انتقام میگیرند، شخصیتهای قهرمانانهای هستند که به عشق و عدالت حریصانه پایبند هستند و در برابر ستم و ظلم قیام میکنند.
در ماجرای انتقام، دو بخش اصلی وجود دارد: تصمیم به انتقام گرفتن و پیادهسازی آن. شخصی که نسبت به خودش یا دوستانش ظلم شده است ابتدا با تصمیم گیری در مورد چگونگی انتقام گرفتن، آمادگی خود را برای مواجهه با دشمنش نشان میدهد. ممکن است چندین برنامه در ذهن او وجود داشته باشد و به تدریج، با توجه به شرایط، یکی از آنها را به عنوان برنامه نهایی اجرا میکند.
پس از تصمیم گیری، شخص به دست پیگیری راهکار خود برای انتقام میپردازد. حال، با رعایت اصول و روابط نزدیکش، تکلیفش را به دیگران میگوید و با ایجاد برنامه امیدوار است که از تصمیم خودش به نحوی الهام بگیرند و در کمک به او نیز همچنان پایبند باشند.
به طور کلی، مفهوم ماجرای انتقام به عنوان یکی از مفاهیم پرکاربرد در سینما و ادبیات به قوت خود باقی مانده و بارها از آن در ژانر جنایی، رومانتیک، اکشن و سارقان بانک استفاده شده است.
اراذل و اوباش
جامعه انسانی از گذشته تاکنون با مشکل اراذل و اوباش رو به رو بوده است. افرادی که در این گروه قرار میگیرند عموماً بدون هیچ اصل و قاعدهای عمل می کنند و به دلیل حضور آنها، جامعه در خطر قرار میگیرد. این افراد با انجام تبهکاری، مواد مخدر و عقاید خلاف اخلاقی، نظم و آرامش جامعه را تهدید میکنند.
تعدادی از افرادی که در سن بالا رشد کردهاند، به دنبال این هستند که قدرت خود را به نمایش بگذارند و به دیگران حالت آزرده را القا کنند. در برخی مواقع، دلایلی مانند عملکرد بد در خانواده، تبعیض دیده شدن و یا ضعیف بودن حمایت های قوی حکومتی، متحول به نامناسب و بدبخت شدن این افراد میشود و با تفکیک الگوی عمل، شیادی را در دنیای اطراف خود به نمایش میگذارند.
همچنین برخی از افراد اراذل و اوباش به دلیل فقر، درامد کم و یا شرایط اجتماعی سخت تلاش می کنند تا زندگی خود را بهبود بخشند. این افراد علی رغم تلاشهایشان، به نتیجه خوبی نمیرسند و به جای آن، با خرابکاری و انجام کارهای غیرقانونی، نیازهای اقتصادی خود را برطرف میکنند.
به هر حال، مشکل اراذل و اوباش در جوامعی که فضای اجتماعی پایدار ندارند و قوانین یا عدالت به درستی اجرا نمیشوند، بسیار اساسی است. این افراد در برخی مواقع میتوانند با انجام خرابکاری، موجب خطر و تهدید برای زندگی جمعی و امنیت بیشتری شوند. در واقع، قاچاق مواد مخدر، تبهکاری و چالش های اخلاقی، میزبانی از فعالیت های این افراد است و عدم مدیریت درست و همچنین تلاش ناکافی برای رفع مشکلات آنها، ممکن است خطرناک شوند. به نظر میرسد که حل مشکل اراذل و اوباش با تعامل اجتماعی، درستی اجرای قوانین و تدابیر مناسب صورتگرفتن برای توسعه اجتماعی جامعه، میسر و امکانپذیر خواهد بود.
خاطرات وطن
خاطرات وطن به مجموعهای از خاطرات افراد درباره وطنشان گفته میشود. وطن در اصطلاح به مکانی اطلاق میشود که مردم در آنجا بزرگ شدهاند و با محیط آن آشنا هستند. در واقع وطن، جایی است که احساسی که در قلب انسان نهفته است با محیط متحد میشود و زیباییهای آنجا را به حافظه ماندگاری تبدیل میکند.
خاطرات وطن، به یادگار نگهداشتن زیباییهای شهر و محل زندگی شخص دلبستگی بین انسان و محیط زیبای وطن را نشان میدهد. خاطرات از لحظاتی هستند که هر شخص در وطن اش با یک محیط خاص در ارتباط است. به عنوان مثال، خاطره از خیابانها و بناهای شهری، بوی گلها، لحظات خاطرهانگیز با دوستان و خانواده میتوانند به خاطرات وطن اشاره داشته باشند.
در این خاطرات، انسانها اغلب درباره نسلی از خانوادهاش یا درباره کودکیاش در شهر و محل زندگی خود صحبت میکنند. این خاطرات نشان دهنده همبستگی و ارتباط فرهنگی و اجتماعی در وطن هستند. در واقع، خاطرات وطن نشان میدهند که هر شخص با شهر و محل زندگی خود چقدر موازین داشته و چقدر محیط آن با زندگی وی ارتباط دارد.
به طور کلی، خاطرات وطن یک روش برای ارتباط با محیط محل زندگی و ارجاع به آن در ذهن افراد است. خاطرههای وطنی برای هر شخص بسیار قابل احترام هستند زیرا آنها نشان دهنده هویت وی هستند و بیانگر شخصیت وی در جامعه است. بنابراین، این خاطرات میتوانند یک اصل برای ارتباط و همبستگی در جامعه شوند.