1. فیلم دختری که به مدرسه میرود
فیلم "دختری که به مدرسه میرود"، به کارگردانی رامین بحرینی، داستان زندگی یک دختر جوان روستایی را به تصویر میکشد که با وجود تلاشهای مادرش برای جلوگیری از ازدواج زودهنگام و پرنده کردن رویاهایش، خود را به دنیایی جدید و ناملموسی که "بازار مومنت" نام دارد، میاندازد. دختری که نامش "اوتیلیا" است، به ترس و شک استوار است، اما توانسته است با بخشیدن درسهای تابستانی مدرسه، وارد آن شود.
اوتیلیا با تحمل سختیها و روبرو شدن با رفتارهای غلط از سوی بخشی از دانشآموزان، توانسته است از مدرسه عاطفه، تنها پناهگاهی که برایش باقی مانده، بهرهمند شود. او به تدریج با فضای مدرسه آشنا شده و با تعدادی از دانشآموزان دوست میشود. این دوستان او در پی درکی نسبت به معنای دنیای پیرامون خود هستند و به همراه او در یافتن جواب به سوالاتش، به دنیایی شگفتانگیز و خلاق راه مییابند.
در نهایت، "دختری که به مدرسه میرود" با نشان دادن زندگی واقعی بعضی از جوانان در ایران، بخشی از گرایش جنجالی، جنجالآفرین و تحریکآمیز چند روز اخیر به دور از مسائل سیاسی، دور از جریانات کنونی، و با تأکید بر دوستی، رویاها، آرزوها و پیروزی بر ترسهای اندازهای، برای بسیاری از بینندگان، یک تجربه شگفتانگیز بوده است.
2. داستان دختری که به مدرسه میرود
دختری که به مدرسه میرود، یکی از همراهیهای روزانه و برای بسیاری از افراد بسیار عادی به نظر میرسد، اما برای برخی از کشورها به خصوص در کشورهای در حال توسعه، پیشرفت و تحقق شانسی برای کسانی است که در دو میدان تحصیلات و شغل به عقب نشینی مبتلا نمیشوند. به عنوان مثال، در برخی کشورهای افریقایی و اسیایی، بسیاری از دختران به دلیل فقر و عدم دسترسی به تحصیلات، باور دارند که تحصیل در دوران نوجوانی به دلیل دعای خداوند و امید به زندگی بهتر در آینده برای خود و خانوادهشان بسیار مهم است.
همچنین، شاید بسیاری از ما از کودکی با یک معلم برخورد کردهایم که به دیدگاه درست تربیت و تحصیل به کودکان شهادت میدهد. آنها میدانند که آموزش و پرورش باعث پیشرفت و تحول جامعهای خواهد شد. دخترانی که به مدرسه میروند، به دلیل این باور به فلسفهای نزدیک خود هستند. آنها میخواهند تحصیل به عنوان بستری برای گسترش ذهن، درک بهتر دنیا و داشتن رویای بزرگتر در زندگی شان تبدیل شود.
البته زمینههای فراوانی برای عدم علاقهمندی و عدم حمایت از خانواده وجود دارد، چون برخی خانوادهها به دلیل فقر یا فرهنگ و باورهای خود نمیتوانند دختران خود را به مدرسه بفرستند. برای حل این مشکل، دولتها و سازمانهای بینالمللی باید برای ایجاد و توسعه فرهنگ آموزش خانوادهها، بانکهای اعتباری با هدف ارائه وام تحصیلی به دختران، بخشیدن معافیت هزینههای تحصیلات و پرداخت منابع مالی به خانوادههای پاییندست تلاش کنند.
3. سفر دختر به مدرسه در فیلم
در فیلمی که مورد بررسی قرار میگیرد، دختری خانوادهای را تصمیم میگیرد بهمنظور دستیابی به آیندهای بهتر، به مدرسه بروید. او از روستایی فقیر است که این امر به دلیل فقر و ناکافی بودن منابع مادی خانواده، برایش سخت و دشوار میباشد.
دخترجوان دلتنگ خانه و خانوادهاش است و بهرغم مخالفت پدر و برادرانش، به تصمیمش پایبند میشود. او با تلاش و برنامهریزیهایی که از قبل داشته، زمانی برای سفر خود به مدرسه پیدا میکند. این سفر نه تنها دشوار بلکه پرماجرا و عذابآور برای او بوده است.
بعد از سرنوشتساز شدن او در مورد وسایل و امکانات مناسب برای سفر، دوشنبه مورخ بیست و دوم اردیبهشت پایانی را بر سر سفر در مدارس نهاد اسلامی تبریز میگذارد. او در مسیر سفر به مدرسه، به همراه دانشآموزان دیگر، مشکلات و موانعی را که با آن عاشقانه و با روی اشباع بیدار برای دستیابی به تحصیلات بیشتر گذشته بودند، تجربه میکند.
در این سفر، دختر جوان با اتفاقات زیادی مواجه میشود که بهطورمستقیم به اشکال و مسائلی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دوران خود اشاره دارد. او تمام این مشکلات را با قدرت و انگیزههایی که در دلش بارها احساس کرده بر طرف میکند. این سفر نه تنها او را به بهتر شدن شرایط خانواده خود نزدیک کرده است بلکه او را به هدفی با ارزش و مقصود در زندگی نزدیک کرده است.
4. زندگی روزمره دختری که به مدرسه میرود
زندگی روزمره دختری که به مدرسه میرود، شامل بسیاری از فعالیتها و وظایف است که برای او از اهمیت بالایی برخوردارند. این دختران در روزهای تحصیلی خود با پوشیدن لباس مدرسه و حمل کتابهای درسی، به مدرسه میروند و تا پایان ساعت تحصیلی درسهای خود را یاد میگیرند. همچنین، برای این دختران پس از تحصیل، فعالیتهایی نیز وجود دارد که به آنها کمک میکند تا خودشان را آمادهی زندگی بعدی کنند.
در روزهایی که این دختران به مدرسه نمیروند، باید به دیگر وظایف خانگی و خودشان بپردازند. این شامل کارهایی مانند تمیز کردن اتاقشان، کمک به مادرشان در آشپزی و خرید اجناس خانگی است. همچنین باید به همراه دوستان خود به رویدادهای جمعی شرکت کنند و در سرگرمیهای خود مشغول شوند تا از کارهای خستهکنندهٔ روزانهشان کوچکی بکاهند.
لذا زندگی روزمره دختری که به مدرسه میرود، پر از فعالیتهایی است که به او اجازه میدهد برای دورهای از زندگی، فعالیتهایی برای خودشان و خانوادهاش را انجام بدهد. این فعالیتها دورهٔ آموزشی و تحصیلی این دختر را تقویت میکند و به او کمک میکند تا تجربیات مثبتتری داشته باشد.
5. عشق و دوستی در دختری که به مدرسه میرود
این موضوع در بسیاری از روایتها و داستانها مورد توجه و تبلور قرار گرفته است. دختری که به مدرسه میرود در دوران نوجوانی و جوانی، با مفاهیمی همچون عشق و دوستی درگیر میشود. او در مواجهه با اندیشهها و احساسات واقعیات جدید را یاد میگیرد و به شکلی متفاوت با اطراف و خودش آشنا میشود.
اگر این دختر در مسیر رفتن به مدرسه با شخصی آشنا شود که به عنوان دوست وی در پیشرفت و موفقیت او به ارمغان آییده باشد، رابطهی دوستی میتواند با همان پایهی قرار دادن روابط بالایی را با دوست محترم برای او به ارمغان بیاورد. باید این سبک روابط دوستی نیز برای دختران در مسایل داخلی و خارجی، محدود به سرگرمی به فراموشی سپرده نشود.
رابطهی عاطفی با یکی از همکلاسیها نیز میتواند در این مورد حائز اهمیت باشد، اما همواره باید به فاکتور دو طرف در رابطه و هدف آموزشی جهانیتر توجه ویژهای شود. رابطهی عاطفی در محیط مدرسه، میتواند باعث تغییر قشری در فرهنگ دوستی و رقابت بین دو جنس از اعضای یک مجتمع شود.
استفادهی بهینه و صحیح از حقهای فردی و آموزشی، نحوهی بروز و رشد نگرشهای پایدار اجتماعی و فرهنگی را برای دختران فراهم میسازد و بیشترین بهره از این موقعیت برای آموزش در سطح عالی خواهد بود. به همین دلیل، همواره بهتر است برای دختران علاقمندِ به دوستی و رابطه با دیگران، مسیر تعلیم و تربیت معنوی و فرهنگی هم زیباییهای خود را با دوستی و همزیستی در سطح جوان و نوجوان به نمایش بازگو کنند.
6. رویای دختری که به مدرسه میرود
دختران ایرانی به دلایل مختلفی با تردید و یا به دلیل محدودیت های اجتماعی و فرهنگی، ممکن است از تحصیل در مدارس خارج از خانه دوری کنند. اما برخی دختران تصمیم میگیرند در سنین پایین تر، با انگیزه و شور به مدارس عمومی و خصوصی مراجعه کنند.
دختری که به حرکت میکند و علاقمند به یادگیری است، تصمیم میگیرد که با استفاده از امکانات موجود و پرورش فرزندانی مجازی نزد خانوادهاش، در مدرسه ثبت نام کند. اولین روزی که به مدرسه میرود، برایش به چالشی بزرگ و هیجان انگیز پیش میآید. او باید با جامعه محلی آشنا شود و در کنار افراد ناآشنا و برخی از همکلاسی هایش قرار گیرد.
وقتی در اتاق کلاس قرار میگیرد، نگرانی دختر هنوز تسلیم نشده است و تعداد کمی از بچهها به دختر جدید خوش آمد میگویند. با این حال، کمی از دختران در کنار تحصیل و کار با این دوستان برایش چالشهای جدیدی ایجاد میکنند. او باید فریب رفقایی که دوست دارند ذهنش را از تحصیلی درس ربوده و به چیزی بسنده کند، را رد کند.
هر چند عدم اطمینان و خجالتزدگی در ابتدا برای دختر جدید یک چالش محسوب میشود، اما با پشتکار و تلاش، به منظور اجتناب از فرار از مدرسه و تلاش بیشتر برای یادگیری، به تدریج این مسئله برطرف میشود. او در پایان انتخاب درستی را از طریق این سفر هیجانانگیز بدست میآورد که نشان میدهد چگونه پشتکار و انگیزه میتوانند به دختران کمک کنند تا به رویاهایشان برسند و تلاش کنند تا یاد بگیرند.