نگاهی به تفاوت طبقات اجتماعی در سکوت
در جامعهی انسانی، طبقات اجتماعی بسیاری به وجود میآیند که هر کدام از آنها به شیوهی خود با مسائل و مشکلات خود روبرو میشوند. یکی از موضوعاتی که در طبقات اجتماعی مختلف تفاوتهای قابلتوجهی دارد، سکوت است.
در طبقهی بالا، به علت داشتن وضعیت اقتصادی بهتر و فرصت ارایه مطالبات بیشتر، افراد بیشتر به گفتگو و بیان نظراتشان تمایل دارند. بنابراین، در این طبقه، سکوت به صورت کلی و در موضوعات مختلف کمتر خواهد دیده شد. خلاف این، در طبقات متوسط و پایینتر به دلیل عدم دسترسی به منابع و فرصتهای کافی، آدمها اغلب در سکوت به سر میبرند. برای بیان صحبتهایشان نمیتوانند به فرصتهای لازم دستیابی کنند و نیازمند قابلیتهایی هستند که در دسترسشان نیست.
در بسیاری از موارد، سکوت در طبقات پایین، ناشی از فشار و امواج فرهنگی است که وسایل ارتباطی امروزی بر آنها دارد. همچنین، در فرهنگ این طبقه از جامعه، سکوت به عنوان شیوهای برای زیستن به کار میرود. بسیاری از آدمها در این طبقه، به دلیل نابسامانی بین دستمایههای مختلف اجتماعی، سختی در بیان نظرات و مطالبات خود دارند.
در پایان، برای درک تفاوت سکوت در طبقات اجتماعی مختلف، باید به عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در هر طبقه توجه شود. برای حل مشکل سکوت، باید در این طبقات، شرایط برای ارایهی مطالبات و نظرات را در نظر گرفت به منظور دسترسی به فرصتهای لازم برای بیان صحبتها. به همین ترتیب، آدمها از فرصتهایی مانند تحصیل، به فناوری دسترسی، و دسترسی به اطلاعات برخوردار شوند که برای بیان نظرات و مطالبات در اجتماعی موثر باشد.
واکنش ها و عواطف در مقابله با نژادپرستی
نژادپرستی یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی جهان می باشد. این مشکل از دوران قدیم در جوامعی که تنوع فرهنگی و نژادی وجود داشته باشند وجود داشته است. به عنوان یک مسئلهی جهانی، نژادپرستی به طور مستمر در سراسر جهان دیده میشود و میتواند به هر کسی و هر ملتی آسیب بزند.
در مقابله با نژادپرستی، واکنشهای متفاوتی می توان دید؛ از جمله تحقیر و تحریف تاریخ ملتهایی که هدف نژادپرستان بودهاند، و همچنین استفاده از ابزارهایی مانند اعتراضات عمومی، فعالیتهای غیرقانونی، در این راه. همچنین میتوان از طریق تغییر ذهنیت و آگاهی آموزی، به رفع نژادپرستی کمک کرد.
حمله به آنانی که مورد شماتت و تهديد دشمنانهی نژادپرستان یا گروهی که دشمن عام این افراد هستند، معمولاً به افزایش میزان اعتماد به نفس آنان و تمجید از نژادپرستی میان بیشترین مخالفان آن باعث خواهد شد. به نظر میرسد هرچند که مبارزه با نژادپرستی، یک کار تدمیر آمیز و طاقت فرسا است، اما باید روی انجام آن تمرکز کرد، زیرا نژادپرستی باعث تفکرات زنجیره ای میشود که در ادامه به کشمکشهای اجتماعی و پربار تبدیل میشوند.
نگاهی به وضعیت کشور در برابر بیکاری و فقر
وضعیت بیکاری و فقر در کشورهای در حال توسعه یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی و اجتماعی است. در کشور ما نیز این مسئله به عنوان یکی از چالشهای بزرگ وجود دارد. بیکاری و فقر در کشورهای در حال توسعه، در اثر دستیابی ناکافی به موارد اقتصادی برای افراد شکل می گیرد و بر اساس آمارها، جوامع کم درآمد در این کشورها در معرض خطر افزایش برازنده در قدرت خرید قرار دارند.
بیکاری نه تنها موجب کاهش درآمد افراد می شود، بلکه به صورت غیرمستقیم می تواند عوارض پویایی های اقتصادی از جمله کاهش لوله مرکزی حوزه اشتغال، کاهش تقاضا در بازار و در نتیجه کاهش درآمد بیشتر درخور را داشته باشد. تلاش برای کاهش بیکاری و فقر می تواند از طریق بسط فرصت های اشتغال، ثبات بازار، افزایش قدرت خرید، تشویق به کارآفرینی، بهبود سطح تحصیلات و مهارت های شغلی، افزایش مشارکت زنان و تعمیق ثبات سیاسی و اجتماعی به دست آید.
دولت باید برای کاهش بیکاری در کشور به جای اعمال سیاست های بانکی برای کاهش این مسئله، بر طراحی و اجرای طرح های ایجاد شغل کار کند و به عنوان پشتیبان مالی برای کارآفرینان عمل کند. ضمن اینکه طرح هایی را نیز برای افزایش تحصیلات، آموزش و ارتقای دانشکده ها و مدارس، اقداماتی برای تقویت سیستم آموزشی، بهبود کیفیت کاری، ایجاد شرایط ملاءم برای کارآفرینی و ارتفاع سطح معیشت در بیش ترین مناطق کشور برنامه ریزی و اجرا شود.
در نهایت، باید توجه داشت که مبارزه با بیکاری و فقر در کشور به طور کامل به قدرت و امکانات مالی دولت، رهبران بخش خصوصی، و فرهنگ و آموزش تحقیق پذیری جوامع پایدار، وابسته است. به همین دلیل، پشتیبانی و مشارکت تمامی ارکان جامعه در راستای عدالت اجتماعی و کاهش بیکاری و فقر بسیار حیاتی است.
تلاش برای تغییر واقعیت های اجتماعی در جامعه
تلاش برای تغییر واقعیت های اجتماعی در جامعه، از موضوعاتی است که همواره در جامعه های مختلف و در سطوح متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. این تلاش معمولا به منظور بهبود وضعیت جامعه و رفع مشکلات اجتماعی صورت میگیرد. در این راستا، فعالیت هایی نظیر راه اندازی کمپین های اجتماعی، تشکیل گروه های تحقیقاتی و پژوهشی، نظارت و کنترل از سوی نهادهای مربوطه و ... از جمله تلاش هایی هستند که به منظور تغییر واقعیت های اجتماعی در جامعه انجام میشود.
اصلی ترین اهدافی که با تلاش برای تغییر واقعیت های اجتماعی در جامعه دنبال میشود، شامل افزایش سطح اطلاعات و آگاهی عمومی، پایدار سازی و ارتقای سطح اجتماعی و بهبود وضعیت افراد مختلف جامعه است. به بیان دیگر، این تلاش یک وسیله قدرتمند برای حفظ و بهبود کیفیت زندگی افراد و دستیابی به یک جامعه بهتر و پایدارتر می باشد.
بنابراین، در واقع تلاش برای تغییر واقعیت های اجتماعی در جامعه، به نوعی به معنای تلاش برای دستیابی به اهداف بلندمدت است. برای رسیدن به این اهداف، علاوه بر اینکه نیاز به برنامه ریزی و اجرایی شدن اقدامات مختلف داریم، باید همچنین موارد مهمی نظیر تشخص مسائل، کشف ریشه مشکلات و پیش بینی نتایج و ابعاد اجتماعی خطرها را در نظر داشت. به این ترتیب باید به تلاش برای تغییر واقعیت های اجتماعی در جامعه با پشتکار و عزم قوی پرداخت و به کار همراه با کمک و همکاری های لازم بین افراد جامعه پرداخت.
تلاش برای اصلاح قوانین نابرابری اجتماعی در جامعه
در جامعه انسانی همواره قوانین نابرابری اجتماعی وجود داشتهاند که به تدریج در برخورد با اقشار مختلف جامعه به وجود آمدهاند. این قوانین به گونهای هستند که در برانگیختن نابرابری در جامعه گسترش دارند و باعث به وجود آمدن شکافهایی بین اقشار مختلف میشود. برای اینکه جامعه به صورت تعادلی و هماهنگ برای همه اعضای آن عمل کند، لازم است تلاش جدی برای اصلاح این قوانین نابرابری در جامعه صورت بگیرد.
اصلاح قوانین نابرابری اجتماعی شامل تدابیری است که هدف آن، به کاهش تفاوتهای اجتماعی موجود در جامعه، تشدید برابری اجتماعی و بهبود شرایط زندگی افراد است. این اصلاحات در آموزش عمومی، به دنبال تغییر فرهنگ و ارتقای سطح معنویات پایین ترین حدود جامعه، تعیین ساختارهای جدید و بهبود قوانین و دستورالعملها صورت میگیرد.
یکی از روشهای کارآمد در تلاش برای اصلاح قوانین نابرابری اجتماعی در جامعه، کار گروهی و همکاری بین اقشار مختلف مانند اساتید، دانشجویان، مدیران و مسئولان مربوطه است. این افراد با همکاری و تبادل ایده و نظر با یکدیگر، به طور مشترک به اصلاح قوانین نابرابری اجتماعی در جامعه کمک میکنند.
بنابراین، این تلاش باید در قالب یک برنامه عملی و هماهنگ، با اهداف و روشهای مشخص، و با حضور تمام اعضای جامعه، از جمله نهادهای نظامی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و غیره صورت گیرد. در نتیجه، میتوان به کاهش تفاوتهای اجتماعی، حفظ حقوق و منافع اجتماعی، و بهبود شرایط زندگی اعضای جامعه دست یافت.
پویایی و تحولات شهری در اجتماع های مختلف
امروزه شهرها به عنوان مراکز توسعه و رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان شناخته میشوند. شهری که از هر لحاظ تحولاتی را تجربه کند، با چالش هایی از جمله آلودگی، ترافیک، فقر و بیکاری، افزایش جمعیت و... مواجه خواهد بود. هر اجتماعی دارای شخصیت و جهت و جریانی میباشد که برای داشتن تصویر کامل و جامع از شهر، لازم است اجتماعات مختلف را بررسی کنیم.
اجتماعات مختلف شهری شامل جوانان، بزرگسالان، زنان، اقلیتهای اجتماعی، بیشترین جمعیتهای ساکن در شهر هستند که باعث توسعه و تحول شهری میشوند. جوانان با ایدههای خود، سهم بسیار مهمی در تحول شهری دارند. تقاضای آنها در ارتباط با مشاغل، آموزش و رشد عمرانی، ایجاد فضاهای بازی و تفریحی و ... باعث شده است که شهرداری ها به دنبال ارائه خدمات و مشکلات آنها باشند.
زنان نیز به عنوان نیروی کار غیررسمی و دارای بخشی از جمعیت شهری بسیار مهم هستند. از آنها در احیای اجتماعی و بازآفرینی فضاهای شهری استفاده میشود. زنان در شهرها مرکز مشاغل، خدمات اجتماعی و قابلیتهای فرهنگی را فراهم میکنند که باعث تحول در شهر میشوند.
اقلیتهای اجتماعی همچنین یکی از انعطافپذیری های شهر هستند. اقلیتهای شهری باید در زندگی شهری یک جایگاه مناسبی داشته باشند و این هم با رفع برخی موانعی از جمله فقر، بیکاری، جایگاه اجتماعی و... صورت میپذیرد. در واقع هر گروهی با توجه به نیازهای خود میتواند به پویایی و تحول شهر کمک کند.
در نتیجه، با توجه به اجتماعات مختلف، تحولات شهری در حالی پویا میشود که توجه به نقاط مثبت و منفی پیشبینی شده توسط اجتماعات شهری نیز صورت میپذیرد. بنابراین طرح و آماده سازی پیشنهادات باعث بهتر شدن شهر میشود و تلاش برای چیدمان شهر پر جمعیت، به یک مسئله مدیریتی تبدیل میشود.