افسونگر ۲: شب حوادث شیطان صفت
فیلم افسونگر ۲: شب حوادث شیطان صفت، ادامهای بر فیلم افسونگر قبلی است که به شدت مورد پسند علاقهمندان به سینمای ترسناک و اکشن قرار گرفته است. این فیلم در سال ۲۰۱۹ توسط راتین راوان شده است.
شخصیت اصلی فیلم، اریک، یک افسونگر است که قدرتهای خارقالعاده دارد و به دنبال نجات دختر بچهای به نام رونی هست. در فصل دوم این فیلم اتفاقات بیشتری در کنار ترسناک بودن اتفاق میافتد. اریک برای نجات رونی، به مواجهه با موجودات شیطانی، افراد سفیدپوش و موجودات فضایی میپردازد.
در این فیلم، تصاویر نویدبخش فضای خارج از زمین و هیجانات بیشتر قرار دارند. تصاویر تاریک و فضایی ترسناک در این فیلم خیلی قوی تر از فیلم قبلی هستند. همچنین، اکشنهای شگفتانگیزی در این فیلم مشاهده میشود و بیشترین هیجان را برای بینندگان به ارمغان میآورد.
از جمله شخصیتهای دیگری که در این فیلم حضور دارند، میتوان به باری دوج، جینو گولین و فرانک گریل اشاره کرد. این بازیگران با نیاز به جهان پر هیجان با عناوینی مانند فرشتگان شیاطین و شربت فواره ها، بیشتر به شرایط فیلم روی آوردهاند و هیجانات شدیدی به بینندگان ارائه میدهند.
به طور کلی، افسونگر ۲: شب حوادث شیطانی صفت فیلمی خوب و پر هیجان برای طرفداران ژانر ترسناک و اکشن است. این فیلم مثالهای بیشماری از ترسناک بودن و هیجانانگیز بودن را در بینندگان به ارمغان میآورد که باعث شده نظرات مثبتی را در مورد آن جمع آوری کند.
صدای نفسهای جانباخته
صدای نفسهای جانباخته، عبارتی است که به معنای نفسهایی است که از دهان های افرادی که در شرایط بحرانی و خطرناک قرار دارند بیرون میآید. صدایی که ممکن است با گریه، فریاد، نفس بلند، و یا صدایی مشابه همراه باشد. این صدا با دلیلی در این نوع شرایط شدید و غیرقابل پیش بینی پدید میآید و عمدتاً هم برای نشان دادن درد، ترس، اضطراب و افسردگی است.
این صدای نفس جانباخته، ممکن است از افرادی که در جنگ، تصادفات رانندگی، سیل، زمینلرزه، حملات تروریستی، و یا بحرانهای دیگر درگیر شده اند، شنیده شود. صدایی که تمام درد و رنج انسان را با خود به همراه دارد.
در طول تاریخ، صدای نفس جانباخته در کتب و شعرهای بسیاری به عنوان نماد درد و رنج استفاده شده است. این صدا بارها در آثار ادبی تصویرسازی شده با جزئیاتی از قلب این درد، این شکننده ترین تجربه انسانی به تصویر کشیده شده است.
به طور خلاصه، صدای نفس جانباخته، نمادی است از درد و رنج انسان در شرایط بحرانی، چیزی که با واژهها توصیف شدنی نیست و تنها با شنیدن آن ما را قادر میسازد تا با معنای واقعی درد و رنج مواجه شویم.
بازگشت دیوانهها: خانهی رویایی
تصور کنید که یک دیوانه از خانهی خود در جنگل بیرون آمد و به دنبال یافتن یک خانهی رویایی برای خودش میگردد. این دیوانه به دلیل دوست داشتن باطنی و زیبایی که در نوع خود دارد، برای خودش یک خانهی رویایی آرامش بخش و دلپذیر میخواهد.
این دیوانه به دنبال چند مطالعه برای پیدا کردن کسی است که به او کمک کند میگردد. در این مطالعات، او به خانههای مختلفی رسیده است، اما هیچکدام از آنها با خواستههایش مطابقت نداشته است. دیوانه به دلیل داشتن بینشی عالی و دانستن دقیقاً چه چیزی میخواهد، در نهایت به یک خانهی بسیار خاص و زیبا پی میبرد.
این خانه، با آرامش و تعادل خود، لحظات ناگهانی از نوع خاصی را به دیوانه هدیه میدهد و از خود گذشته، خود را در مسیر صحیح قرار میدهد. این خانه به دیوانه احساس آرامش و اطمینان را القا میکند و به او کمک میکند تا بتواند به زندگی خود با اعتماد و سربلندی پیش برود.
دیوانه همیشه یک مسیر دشوار و پرمخاطره داشته است، اما با یافتن خانهی رویایی خود، احساس شادی و خشنودی را تجربه کرده است. این خانه به دیوانه یادآوری میکند که هرگز نباید از رویاها و رویای خود دست بکشد، زیرا همیشه یک خانهی رویایی برای هر کسی وجود دارد.
گورستان هاوس
گورستان هاوس به عنوان یک ساختمان زیبا و مجلل شناخته می شود که در برخی کشورها به عنوان مکانی برای گذاری جسد و یا خاکسپاری استفاده می شود. این ساختمان در ظاهر با یک خانه مسکونی شبیه است اما در واقع محلی برای نگهداری از پیکرهای مردگان است. گورستان هاوس در انواع مختلف و با تنوعی از سبک های معماری ساخته شده اند، از جمله طرح هایی که از طریق آن ها می توان نمونه خاصی از شیوه های معماری مختلف در طول تاریخ را دریافت کرد.
گورستان هاوس تاریخچه ای بسیاری در مردمان مختلف دارد، اما شاید قدمت آن در قاره اروپا بیشترین توجه را به خود جلب کرده باشد. در مجموعه ای از گورستان های اروپایی، گورستان هاوس ها برتری بر خیلی از دیگر آن ها دارند. آن ها در طول ابدیت همچنان یکی از برگزیده های طراحی و معماری دنیا باقی مانده اند که تاریخچه آن ها به بیشتر از چند قرن پیش برمی گردد.
گورستان هاوس ها، نمادگرایی نوید به دنبال زندگی بعدی است. آن ها بیانگر یک باور فراگیر درباره زندگی بعدی هستند، در آن زندگی بعدی، فرد برای همیشه در یک محیطی آرام قرار می گیرد. گورستان هاوس ها نمادی از خداوند، پروردگاری و گوهر روح است. آن ها چیزی بیش از یک ساختمان مرگ است، بلکه محلی برای اعطای ارزش به هنر و فرهنگ است. علاوه بر این، گورستان هاوس ها با فهرستی از نام های با ارزش برای جامعه ظهور می کنند که نمادگرایی از قدرت افراد، رفاه و تعظیم نام فرد است.
شبی در جزیره
جزیره ها تنها با گلخانه های طبیعی خود، مکان هایی بسیار جالب برای سفر و کاوش هستند. شاید یکی از تجربه های بسیار هیجان انگیز در سفر به جزیره، بخشیدن شبی در این مکان پر از راز و دلهره باشد. در شب هنگام، جزیره ها تبدیل به محیطی تاریک و مرموز می شوند که در آن حتی برخی از نیروهای فراطبیعی نیز به دنبال خلق روایت زیبایی ها و ترسناکی های جدید، فعالیت می کنند.
با بردن چادر خود به سواحل یکی از جزایر، می توانید یک تجربه بی نظیر را تجربه کنید. در شب هنگام، با شنیدن صدای موج ها و گردش باد، فضای جذابیت های فراوانی را برای شما فراهم می آورد. در صورتی که نورسازی کافی برای اماکنی مثل داخل چادر های شب نباشد، شما قادر به دیدن آسمان پرستاره و حتی به دست آوردن تجربه ای از ظهور بار نور به سمت اقیانوس خواهید بود.
موجوداتی مانند گرگ، شاپور، و دیگر پستانداران خیلی بزرگ، ممکن است در این حومه گردش می کنند، که گاهی به شما موجب خوف و شگفتی می شوند. برای به دست آوردن یک تجربه واقعی از جنگل های جواهری شب هنگام، باید مراقب باشید که در بستر جزیزه کاملا در سرزمین محلی که شما به سر می برید کم حرکت کنید تا پرنده ها و پستانداران اینجا را به خوبی دنبال کنند.
به گفته برخی از مسافران، کاوش در شب نیز به باز کردن حسی متفاوت و تماشای جالبی از طبیعت و محیط طبیعی اطراف شما کمک می کند. با توجه به وجود زیبایی های در داخل جزیره، ممکن است شما به عنوان یک بازدیدکننده به این امید به جزیره بروید که بتوانید یک شبی موفق و جذاب داشته باشید.
خانم هارپر
خانم هارپر، نام رسانهای بود که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ توسط کسی به نام ادیاواس سنودن کشف شد. او یک کارمند فرانسوی در سازمان امنیت ملی آمریکا بود که از طریق ویکیلیکس اطلاعاتی مهم درباره فعالیتهای محرمانه این سازمان را فاش کرد. خانم هارپر نیز از جمله افراد مورد نظر این اطلاعات بود.
خانم هارپر در آن زمان، معاون فرماندهی سازمان اطلاعاتی ملی آمریکا بود و وظیفه اصلی او مسئولیت ناظری بر امور مربوط به جنگهای خارجی بود. اما با افشای اطلاعات ادیاواس سنودن، برخی از فعالیتهای خانوادگی و شخصی او نیز برای رسانهها فاش شد. مثلاً آنچه که در نامهای به دوستش نوشته بود و از افشای اطلاعات مودبانهای متعجب بود، برای رسانهها منتشر شد و باعث شد تا همسرش کار خود را از دست دهد.
بعد از این اتفاق، خانم هارپر به سمت جانشین وزیر دفاع آمریکا منصوب شد و در این سمت تا انتهای دولت اوباما باقی ماند. اما همچنان این رویداد برای او پایان نیافت. در سال ۲۰۱۱، بعد از اینکه برخی خبرنگاران او را به عنوان داوطلب نهایی جایگزین وزیر کشور اعلام کردند، رئیسجمهور اوباما به دلیل این حوادث او را از لیست داوطلبان مورد نظر خود حذف کرد. اما خانم هارپر همچنان در سمت خود باقی ماند و در آخرین مسئولیت خود با وزیر دفاع جدید امریکا همکاری کرد.