فیلم مرگ پدر و مادر آرتین
فیلم "مرگ پدر و مادر آرتین" یکی از فیلم‌های ایرانی است که در سال ۱۳۹۶ توسط سینماکار برجسته آرش معیری ساخته شده است. این فیلم، داستان یک خانواده شامل پدر، مادر و فرزندی به نام آرتین را به تصویر می‌کشد که در حالی که به سراغ خانواده دیگری می‌روند، در یک تصادف غم‌انگیز همه جان خود را از دست می‌دهند.
فیلم از دو بخش به نام‌های "روز پیش از" و "روز بعد از" تشکیل شده است و در هر بخش، شاهد زندگی خانواده در آغاز و پایان ماجرا هستیم. در بخش اول، خانواده با شرایطی که زندگی در ایران برای افراد متوسط و کم درآمد با خود دارد مواجه هستند. پرداخت قسط خانه، مسئله آموزش و پرورش فرزند و انجام کارهای دیگری که دلایلی را برای شخصیت‌های فیلم ارزشیابی می‌کنند، در این بخش نمایش داده شده است.
در بخش دوم نیز وقایع بعد از فاجعه و روزهای پس از آن را می‌بینیم. آرتین بعد از اتفاق بدبختی که به خانواده اش رخ داده، با خودکشی روبرو میشود. این فیلم، با بازی هنرمندانی همچون فرشاد حسامیان، شایان شامبیاتیان، لیلا حاتمی، نازنین بیاتی، میرطاهر مظلومی و بهروز شعیبی در کنار کارگردانی آرش معیری، توانست کمال توجه را به خود جلب کند و از نقدهای مثبت بسیاری همراهی شد.
مرگ در خانواده آرتین
مرگ یکی از رویدادهایی است که در همه جوامع نوعی از ترس و حس تنفر و دلسردی را به همراه دارد. در خانواده‌ها نیز، مرگ عضوی از خانواده می‌تواند برای سایر اعضا حادثه‌ای ناخوشایند باشد و عواقبی شاید در جهتی ناگوار ادامه یابد.
در خانه‌ی آرتین نیز، مرگ عضوی از خانواده‌شان به نام پدربزرگ آنها، در روزی خاصی روی داد. این حادثه برای همه‌ی اعضای خانواده نه تنها بسیار تلخ و غم‌انگیز بود، بلکه با شناخت هویت، فرهنگ و ارزش‌هایی که خانواده آرتین را تشکیل می‌دهد، برخی تحولاتی ناگوار به همراه داشت.
از لحاظ روان‌شناختی، مرگ عضوی از خانواده برای دیگر اعضا اثر متفاوتی دارد. برای بعضی، مرگ عضوی از خانواده می‌تواند شوک و وحشت آور باشد و برای دیگران علتی برای تفریح لذت‌بخش و تفکر معنوی شود. برای خانواده آرتین نیز، مرگ پدربزرگشان علاوه بر غم و اندوه، شرایطی را نیز به همراه داشته است که با ابعاد مختلفی نیاز به بررسی دارد.
در نهایت، مرگ یکی از رویدادهایی است که در تمام خانواده‌ها می‌تواند ایجاد اتفاقات و تکان‌دهنده‌هایی باشد که باید با احساسات و واکنش‌هایی توأم شود که باعث کاهش تأثیر منفی حادثه به‌ویژه بر روان هم‌خانوادیان شود.
درد و رنج در جنوب شهر
درد و رنج در جنوب شهر، مشکلی است که بسیاری از ساکنان این منطقه با آن روبرو هستند. این مشکل به دلیل شرایط ناهموار سکونت و بی نظمی در ساختار شهری و اعتیاد به مواد مخدر بین جوانان و نوجوانان به وجود آمده است.
یکی از علل اصلی درد و رنج در جنوب شهر، فقر و بیکاری است که به دلیل نبود امکانات کافی در منطقه برای اشتغال، ساکنان بسیاری را به روزگاری بی درآمد و پوچ دامن کرده است. این موضوع اگرچه در بیشتر استان‌های کشور مشاهده میشود؛ اما در شهرهایی مانند جنوب شهر، نقش بسیار بیشتری در ایجاد درد و رنج دارد.
علاوه بر این، اعتیاد به مواد مخدر نیز یکی از مهمترین دلایل درد و رنج در جنوب شهر است. این مشکل باعث شده است که جوانان و نوجوانان به سادگی به این مواد دسترسی داشته باشند و برای تامین هزینه خود به طرقی نامشروع پول به دست آورند، اما برای آنها این کار باعث ناراحتی و شکست زیادی میشود.
به طور کلی، درد و رنج در جنوب شهر یک مشکل گسترده و پیچیده است که فقر، بیکاری، عدم دسترسی به امکانات مرتبط با توسعه شهری و اعتیاد به مواد مخدر، ریشه در آن دارند. برای حل این مشکل، نیاز به برنامه‌ریزی جامع و پایدار در زمینه توسعه و اشتغالزایی در منطقه و همچنین برنامه‌های عملی جهت کاهش اعتیاد به مواد مخدر و افزایش سطح آگاهی ساکنان در این زمینه است.
روایت تلخی از زندگی در شهر
روایت تلخی از زندگی در شهر، به شرایط بدی که در شهرها حاکم است، اشاره دارد. شهرها با جمعیت بالا، ازدحام، آلودگی هوا و آب، سطح زندگی پائین، فقر، بیکاری، جرم و جنایت، استرس و اضطراب، باورها و رفتارهای اجتماعی منفی، بی مهری، ازدیاد بیماری‌ها، استعمار فرهنگی و عدم ارتباط انسانی مواجه است.
اصلی‌ترین تلخی زندگی در شهر، بیخانمانی و هزینه زیادی است که افراد برای زندگی شهری پرداخت می‌کنند. این مسئله باعث بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی در شهرها شده است. فقر، بیماری‌های روانی، بیکاری، مشکلات اجتماعی و ارتباطی، جرایم و جنایات و افزایش اعتیاد به انواع مواد مخدر از جمله مشکلات اشتراکی در شهرهای مدرن می‌باشند.
همچنین، زندگی در شهرها با شکل‌گیری ساختارهای رفتاری غیر قابل توصیف و غیرقابل پیش‌بینی، سبب آسیب‌های بسیاری به روان و روان‌شناختی افراد شده است. این ساختارهای رفتاری عموماً باعث شده‌اند که افراد روحیه و خودباوری شان را از دست بدهند و احساس تنهایی و وابستگی به پول به دلیل ضرورت حضور در شهر را تجربه کنند.
با وجود تمام این مشکلات، در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ در سراسر جهان، مردم شهرها را برای شامل شدن در جوامع پویا و عامل توسعه شهری در نظر می‌گیرند. اما، برای مردمی که به دلیل شرایط زندگی در شهر چاره‌ای جز ترک شهر ندارند، زندگی در شهرها همچنان یک روایت تلخ از زندگی خواهد بود.
فیلمی از عشق و انتقام
یکی از موضوعات محبوب در زمینه فیلم سازی، موضوع عشق و انتقام است. در این نوع فیلم‌ها، دو عامل اصلی برای جذابیت داستان وجود دارند که شامل عشق و یا دوستی هیجان انگیز و انتقام بخشی است.
در فیلم‌های عاشقانه‌ای که دارای عنصر انتقام نیز هستند، دو عامل اصلی به صورت همزمان در داستان پیش می آیند. شخصیت‌های داستان باید با مشکلات عاطفی خود مبارزه کنند، در حالی که به دنبال این هستند که از خود برای جلوگیری از رنج و درد بیشتر دیگران دفاع کنند.
در فیلم‌های عاشقانه با عنصر انتقام، علاوه بر داشتن روابط عاطفی قوی، اتفاقات مهمی نیز در داستان رخ می‌دهد که منجر به حمله و به خطر انداختن کرامت و حریم خصوصی شخصیت‌ها توسط دشمنان و یا مخالفان آنها میشود. در این بخش از داستان، بازیگران به دنبال انتقام از افرادی هستند که باعث رنج و درد‌شان شده است.
وقتی عشق و انتقام با هم ترکیب شوند، داستانی بسیار هیجان انگیز و خطرناک به وجود می‌آید که همچنین تاثیر عمیقی روی تماشاگران دارد. این نوع فیلم‌ها به صورت دائمی در اذهان مخاطبین می‌مانند و حتی پس از دیدن آنها، تاثیر و خاطرات قوی از خود به جای می‌گذارند.
تلاش برای زنده ماندن
در جامعه انسانی، زندگی و یا مرگ یکی از سخت‌ترین تجربه‌هاست. همه انسان‌ها در طول زندگی خود با شرایطی روبرو می‌شوند که تلاش برای زنده ماندن را الزامی می‌کند. تلاش برای زنده ماندن یکی از بنیادی‌ترین نیازهای انسان است که به همین دلیل سرنوشت انسان‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
در مواجهه با مواردی مانند بیماری، جنگ، طوفان و شرایط دیگری که زبان کشتارگاه باشد، تلاش برای زنده ماندن مهمترین اولویت ما میشود. در چنین شرایطی، فرد تلاش می‌کند با به کارگیری مهارت‌های لازم و استفاده از منابعی که دارد، از سوءقصدانه‌ترین شرایط بدبینانه‌ترین وضعیت را رد کرده و زندگی خود را نجات دهد.
تلاش برای زنده ماندن به ما دانش می‌دهد که چطور با شرایطی که ممکن است خارج از کنترل خودمان باشد، مقابله کنیم. مثلاً در یک کوهستان گم شده‌ایم و هیچ‌یک از مسیرها برای بازگشت به پایین وجود ندارد، ما ممکن است برای زنده ماندن تلاشی برای پیدا کردن مواد غذایی صورت دهیم و یا از مهارت‌هایی که برای این جور مسائل ورزیده‌ایم استفاده کنیم. ولی همه این‌ها نباید منجر به آسیب‌های روانی شوند. تلاش برای زنده ماندن می‌تواند انسان را بدون اینکه او بداند، از مرزهایی که تا کنون برای او قابل دسترس نبوده‌اند، عبور دهد.