1. حزن و اندوه پیش روی من
هر فرد در طول زندگی خود با موضوعاتی مانند حزن و اندوه روبرو میشود. این حسها مرتبط با اتفاقات ناگواری هستند که در زندگی روی میدهند و میتوانند باعث ناراحتی، افسردگی و دیگر عوارض روانی و جسمی شوند. حزن و اندوه پیش روی من نیز ممکن است از یک واقعیت تلخی در زندگی مانند از دست دادن یک عزیز، از دست دادن یک شغل عزیز یا به دلیل بیماری و مشکلات شخصی به وجود آمده باشد.
این احساسات نیاز به پذیرفته شدن و به اینکه درک شود زمینه موجود برای آن باشد که برای شخصیت ما عزیزانترین چیزهایی که در زندگی مان داریم را از دست داده ایم. این احساسات به مرور زمان و با ارائه علمی و پزشکی، میتوانند برای رسیدن به تسکین این احساسات به کار گرفته شود؛ مثلاً صحبت با دوستان و خانواده راجع به بازپرداخت ماقبل و پس از جراحات عاطفی، مراجعه به یک مشاور شغلی جهت تحلیل و فهم ترکیبی از عملکرد روحی و روانی خود.
در نهایت، میتوان کمی زمان را با خود در سکوت به سرعتی گذشته از زمانی را بسپاریم تا بتوانیم با خودمان صحبت کنیم و نگاه آرام بیشتری تا مسائل شخصی داشته باشیم. از دید خلاقیت، ممکن است کارگاههای نقاشی، نویسندگی، موسیقی، ورزش و سرگرمی مفید باشد. در نهایت توصیه میشود كه به قول قدیمی، "عمل کردن به گذشته، قفل كردن آینده" تلاش طولانی مدت برای بسیج خود و احساس بار نامناسب زندگی در هر سنی بشدت از ما دور شود.
2. خاطرات پدربزرگم
پدربزرگ من یکی از شخصیتهای برجسته خانواده بود. او در یکی از شهرهای کردستان زندگی میکرد و در کودکی به دلیل فرهنگ محلی، تنها به زبان کردی صحبت میکرد. بعدها با رفتن به مدرسه آموزشهای زبان فارسی را فرا گرفته و اینکه بهکاری در دو زبان آشنا شده بود آنچنان که هر دو زبان را با صلاحیت خوبی بکار میگرفت.
پدربزرگ من در دوران جوانی به آموزش و پرورش روی آورده و تلاش زیادی به عمل آورده که تا آزمونهای سخت و رقابتهای شدید دانشگاههای کشور را بهخوبی بگذراند و نهایتاً به مدت بیش از 30 سال در یکی از دانشگاههای شهر بزرگ کردستان به عنوان استاد هوشیار و پرتلاشی شناخته میشد.
همچنین، پدربزرگ من یکی از انقلابیهای منطقه بود و در دهه ۵۰ میلادی بهصورت فعال در فعالیت های انقلابی شرکت داشت. او در همه جایی آموزش دیده بود و آگاهی بالایی از مسائل اجتماعی داشت.
در کنار همه اینها، پدربزرگ من یک پدر خوب و مهربان نیز بود. او مثل همه پدرانی که می خواهند فرزندان خودشان را در آینده پایدار و موفق ببینند، تلاش زیادی برای پرورش فرزندان خود داشت و همیشه توجه و مراقب بود تا فرزندانش همیشه در مسیر صحیح قرار گیرند. برای من هم همیشه یک معلم و راهنمای خوب و باصفا بود و خاطرات خوبی از پدربزرگ خود درخواست میکنم.
3. روز آخر با پدرم
سالهاست که من و پدرم از هم دور بودهایم و توانایی دیدار با هم را نداشتیم. پدرم پیر شده بود و اوضاع بدنیش هم بهتر نشده بود. ما برای مدت طولانی به یکدیگر نزدیک نشده بودیم، اما در نهایت فرصتی برای دیدار با پدرم پیش آمد. من وی را بازدید کرده بودم و برای چند روز با او زندگی می کنم.
در آخرین روز با پدرم، بعد از ناهار، در سرویس بهداشتی بازداشت کوتاهی داشتم. هنگامی که به اتاق برگشتم، پدرم در خواب بود. یک لحظه روی کنار تختش سکوت کردم و نگاهی به وجه خوابیدهاش انداختم. وقتی او را میبینم، همیشه با خودم فکر میکنم که او بچهای است که همیشه نیاز به مراقبت دارد. او با صدای نرم و با خوشایندی صحبت می کند، و من می بینم که چگونه به دلیل محبت خود به سختی از خانه شان بیرون آمده است.
من در اتاق پدرم نشستم و همه چیز را به خاطر می آوردم. او که در زندگی بسیار کار کرده بود و برای خانواده خود تلاش کرده بود. همه این کارها که زحمت کشیده بود، در نهایت به چیزی تبدیل شده است که بیشتر ما مردم معمولی از آن استفاده می کنیم.
برای من بودن با پدرم در آخرین روزش، یک لحظه زیبا و بینظیر بود. او را نزدیک به خود و کنار خود داشتم و احساس بعضی چیزهایی را کردم که دیگران حتی نمی توانند تصور کنند. از دیدن پدرم در حال خوابیدن، خشک شدن چشمانم را باعث شد و کلی خاطره زیبا از این روز با پدرم داشتم. این خاطره ها ذخیره شده در قلب من برای همیشه خواهد بود.
4. پدرم، یادآور دلتنگی هایم
"پدرم، یادآور دلتنگی هایم"، یکی از موضوعاتی است که در رابطه با پدران و ارتباط های فرزندان با آنها مورد بحث قرار می گیرد. پدران شخصیتی مهم و ارزشمند در زندگی فرزندان خود هستند که با ارائه راهنمایی و پشتیبانی های لازم، وظیفه تربیت و رشد فرزندان را به عهده دارند.
پدران علاوه بر وظایف شغلی و خانوادگی، نقشی بسیار مهم در زندگی فرزندان خود ایفا می کنند. آنها با ارائه تجربیات و ایده های خود، فرزندان خود را در راه یابی به موفقیت و شادی های زندگی هدایت می کنند. همچنین با ارائه پشتیبانی عاطفی و حمایت از آنها، به موفقیت و شادی های زیادی که فرزندانشان در زندگی برای خود در پیش گرفته اند، دست پیدا می کنند.
در موضوع "پدرم، یادآور دلتنگی هایم"، شاید به نظر برسد که این یک موضوع حسی است که تنها برای کسانی است که به هر دلایلی از پدران خود دوری کرده اند، درست است؛ اما در واقعیت، این موضوع بیشتر به ارزشمند بودن ارتباط بین پدر و فرزندان، ارائه یادآوری برای به دست آوردن جایزه ای که می توانیم از این نسبت شگفت آور به دست آوریم، تاکید دارد.
در نهایت این جمله همیشه به یاد ماندنی خواهد بود: "پدرم، یادآور دلتنگی هایم" چون هیچ وقت فراموش نمی شود که پدر همیشه یکی از مهم ترین افراد زندگی ماست و نقش پدر به خاطر پایداری خانواده و تلاش برای رسیدن به شادی و موفقیت در زندگی فرزندان، بسیار مهم می باشد. زندگی یک سفر طولانی است و برخلاف همه چیز، پدران همیشه در سمت ما هستند.
5. امید به دوباره دیدن پدرم
پدر من بیش از دو دهه پیش در تصادف رانندگی جان خود را از دست داد. این حادثه برای خانواده ما واقعیتی بسیار تلخ بود و همه ما هیچ وقت نتوانستیم این رویداد وحشتناک را فراموش کنیم. بعد از مرگ پدر من، زندگی خانواده ما دستخوش تغییرات بسیار شد و هر روز زندگی بدون پدر برای ما سخت تر و پرشورتر می شد.
با این حال، من همیشه به این فکر می کردم که چقدر خوب بود اگر پدرم همچنان زنده بود و نسبت به او نزدیک نبودم. در واقع، هر بار که به خاطر پدرم احساس تنهایی و درمانده بودم به یاد می آوردم که او در آسمان به ما نگاه می کند و ما را با دیدن ماه به خود نزدیک می کند.
با گذشت زمان، امید به دوباره دیدن پدرم در من ایجاد شده بود. من همیشه به این فکر می کردم که اگر او همچنان بین ما بود، می توانستیم حال و حوصله بهتری داشته باشیم و زندگی بهتری پیش رو داشته باشیم.
به طور کلی، امید به دوباره دیدن پدرم همیشه در اعماق قلب من وجود داشت. اما هر بار که به این فکر می کردم، به یاد می آوردم که حقیقت زندگی، مرگ است و هرگز نمی توان انتظار داشت که عزیزانی را که از دست دادیم دوباره ببینیم.
6. یادگاری های پدرم
یادگاری های پدرم در زندگی من بسیار ارزشمند و مهم بودهاند. او همیشه تلاش کرده است تا با تجربیات و دانش خود به من کمک کند و راهنمایی کند تا در زندگی موفق شوم. یکی از یادگاری های پدرم، عملکردش در کار و مشاغل است. او همیشه پشتکار و انگیزه بالایی داشته و هر چالشی را با قوت قلب پذیرفته و در آن موفقیت آورده است. این ویژگی ها از وی برای من الهام بخش بودهاند و من نیز در تلاش هستم که به همین صورت در زندگی خود عمل کنم.
یکی دیگر از یادگاری های پدرم، ازدواجش با مادرم است. او همیشه از روابط بسیار عالی و دوستانه ای که با مادرم دارد شاد و راضی است و برای من نیز این رابطه الگوی بسیار خوبی بوده است. او همیشه از اهمیت خانواده و ارتباطات خود به دور از هرگونه تنش و خشونت حمایت می کند و من نیز سعی دارم همیشه ازدواج و خانوادهام را به عنوان اولویت هایم در نظر بگیرم.
دیگر یکی از یادگاری های پدرم، روحیه آرام و خونسردی است که در هر شرایطی می تواند حفظ کند. او همیشه می گفت که در هر شرایطی باید آرامش روحی حفظ کرد تا بتوان راه درست را پیدا کرد. این توصیه ها و روش های استراتژیک پدرم را به یادگار بردم و همیشه در زندگی خود سعی می کنم در هر شرایطی فرصتی برای آرامش و تفکر عمیق داشته باشم.
بنابراین، یادگاری های پدرم در تمام زندگی من تأثیر بسیاری داشته و به من کمک کردهاند تا در نهایت به فردی موفق تبدیل شوم. او همیشه مرجعی برای من بوده و همچنان نیز است و تلاش می کنم تا به همین صورت با خودم رفتار کنم و به دیگران نیز الهام بخش باشم.