شش مجرم حرفهای جدید دست به عمل میزنند
شش مجرم حرفهای جدید دست به عمل میزنند
برای هر فعالیتی نیاز به مهارت و تخصص داریم و جرمانکاری از این قاعده مستثنی نیست. مجرمان حرفهای، افرادی هستند که برای انجام جرمی خاص، به شیوههایی خاص عمل میکنند. آنها تجهیزات خاصتری دارند و از تخصص بالایی در استفاده از آنها بهرهمند میشوند.
در روزهای اخیر، خبری از فعالیت جدید باندی از اینگونه مجرمان شنیده شده است. این باند شامل شش نفر است که در جرمانکاری معدودی تخصص دارند. از این شش مجرم، سرقت با سلاح، سرقت خودرو، سرقت دفتر، سرقت منزل، تقلب در بانک و ایجاد سوءاستفاده از کارت اعتباری، به ترتیب تخصص آنها بوده است.
این باند تا کنون موفق به انجام چندین اقدام جرمی از قبیل سرقت از دفتر و سرقت یک خودرو بوده است. طریقههایی که این مجرمان برای اجرای جرم خود به کار میبرند، بسیار حرفهای و شخصی شدهاند. آنها از تجهیزات حرفهایی برای بریدن قفل و پشتیبانی خودرو استفاده میکنند. قفل ورودی خانه و دفتر را برای ورود به آن ربع برده و برای اجرای کارت به دقت بالایی تمرین داشته و به نظر میرسد هیچگاه با خطر کشیدن خود به فتح اینگونه قفلها، مواجه نمیشوند.
مردی از پلیس این باند را توصیف میکند: "این مجرمان ترسناک و خطرناک هستند. آنها در انجام جرم خود حرفهای بوده و هیچ شاخصی برای تشخیص آنها در بین مردم وجود ندارد. با این حال، پلیس تصمیم دارد به دنبال آنها باشد و آنها را به دام بیندازد".
مهارتهای جدید و خطرناکی به کار میگیرند
مهارتهای جدید و خطرناک در دنیای امروز به دلیل تکامل فناوری و ارتقای سطح تکنولوژی به شکل بیسابقهای در حال توسعه هستند. این مهارتها معمولا برای مواجهه با چالشهای جدید و مسابقه با رقبا، برای کاربران، شرکتها و سازمانها ضروری میباشند.
یکی از این مهارتها، هک کردن و دسترسی به اطلاعات خصوصی و حساس است. با توجه به رشد روزافزون تکنولوژی اطلاعاتی، به دلیل ضعفهای امنیتی، ورود به سیستمها به شکل غیرقانونی برای دستیابی به اطلاعات حیاتی از روشهایی است که افراد غیرمجاز از آن استفاده میکنند. این مهارت در حل مسائل را می توان به خوبی اجرا کرد، اما یکی از مشکلات آن، استفاده نادرست افرادی است که با این مهارت در دسترس هستند و با استفاده از آن، به دموکراسی و حقوق شخصی و حریم شخصی خسارت بزرگی وارد میکنند.
مهارت بعدی، تولید و استفاده از درون هوش برای انجام وظایف مختلف مانند منابعدهی، پیشبینی تحولات و تصمیم گیری است. این مهارت، با استفاده از تکنولوژی های هوش مصنوعی، ماشینهای هوشمند و رباتها، به تعداد زیادی از صنایع در حال تغییر و رشد فراگیر است. این مهارت باعث کاهش نیاز به انسانهایی برای انجام وظایفی مانند روتین کارها، پیش بینی بازار و تحلیل داده ها شده و باعث تغییرات وسیعی در جوامع و صنایع مختلف شده است.
مهارت دیگر شکار و گرفتن گوشتخواران است، که کاری است که توسط شکارچیان و صید کنندگان در انجام میگیرد. با توجه به فشار بیولوژیکی بر روی منابع طبیعی و افزارشده به دلیل توسعه شهرنشینی و صنعتی، شکار و گرفتن حیوانات ممنوع است و آنها بنای نظام به شمار میآیند. این مهارت به ویژه برای کسانی که به شکار و صید همچنان علاقه دارند و به دنبال تجربه چیزی جدید هستند، جذاب است.
در کل، استفاده از مهارتهای جدید و خطرناک، میتواند قابلیتهای فراگیری و مهارت را در استفاده از فناوری ها بهبود بخشد اما میتواند در کنار این، به خطر حریم شخصی، امنیتی و قوانین جامعه بیانجامد. به این دلیل، لازم است که افراد هنگام استفاده از این مهارتها، خطراتی که ممکن است ایجاد شوند را به دقت مشاهده و کنترل کند.
عملیاتی که بهطور انحصاری برای سرقت از ۳ کازینو آمدند
انجام عملیات سرقت، از قدیمالایام تا کنون همواره یکی از فعالیتهای معروف در جهان جرم است که بسیاری از افراد متخصص به مشغله خود ساختهاند. در سال ۲۰۱۱، سه دزد حرفهای آمریکایی با ایدهای متفاوت موفق به صورت همزمان و بهطور انحصاری سرقت از سه کازینو شدند. این سه مرد با هوشیاری خود و با برنامهریزی دقیق توانستند جمعاً ۳۳ میلیون دلار از این کازینوها را بهدست آورند.
این دزدان همه شب در داخل کازینوها مخفی میشدند و صبر و توانایی خود را نشان داده و در نتیجه توانستند اطلاعات کاملی درباره جایگاه و کارکنان کازینو به دست آورند. سپس با ترکیب قابلیتهای کامپیوتری خود، توانستند به سیستم کامپیوتری کازینو حمله کنند و در وضعیت فعالیت صفحات وب آنها تغییراتی ایجاد کنند که سود بیشتری را برای خود بهدست آورند.
استفاده از سیستمهای حرفهای، توانایی بالای فردی، برنامهریزی دقیق و توانایی بهنیت فعلی این دزدان هوشمند در صورتی که در تعقیب و گریز با پلیس نبودند، میتوانست بهسرقت مجدد از بسیاری از کازینوهای دیگر منجر شود.
اگر ما همه چیز را بهدست آوردیم، هیچ کدام را به کار نمیزنیم
اگر ما همه چیز را به دست آوردیم، به نظر میرسد که دنیای دیجیتال به ابعاد بیشتری تبدیل شود. فناوریهای مختلفی همچون هوش مصنوعی، سازماندهی اطلاعات، اینترنت اشیاء و تکنولوژیهای تجربه کاربری بسیار قوی خواهند شد. هر چند، با توجه به پیشرفت روز افزون فناوری، همه چیز را به دست آوردن تنها یک تخیل نابخردانه است. اما اگر این موضوع فرضی را در نظر بگیریم و از دیدگاه تخیل کاری به آن نگاه کنیم، میتوانیم به بررسی این موضوع بپردازیم.
تخیل کنید که هر فناوری و هر امکاناتی که میخواهید در دسترس شماست. هر ماشین و هر دستگاهی مد نظرتان است و هر فرآیندی که میخواهید را میتوانید با یک کلیک انجام دهید. این صحنهای آرمانی را برای برخی از ما ترسناکتر و برای دیگران جالب میسازد. یکی از مسائلی که با این موضوع مطرح میشود، مبحث تعریف هویت است. وقتی ما همه چیز را به دست آوردیم، ممکن است همان شخصی که بودیم منسوخ شود. همانطور که هویداست، هویت ما تنها به دلیل وجود مشکلاتی مانند درد، زحمت و تلاش وجود دارد. اگر هیچ گونه مشکلی وجود نداشته باشد، هویت ما به هیچ عنوان به وجود نخواهد آمد.
یا فرض کنید که همه چیز را به دست آوردهاید و هیچ محدودیتی وجود ندارد. شاید در این حالت، مشکل اصلی بهره وری باشد. بدون چالشها و مانعها، شاید هیجان در کارها جایی برای حضور نداشته باشد. بنابراین، بهتر است هنگامی که ما فکر میکنیم که میتوانیم هر چیزی را بهدست آوریم، این مسئله را نیز در نظر بگیریم که باید همچنان چالشهایی را در برابر خود داشته باشیم تا برای زندگی جالبتری تلاش کنیم.
آنها میدانستند که هر چیزی ممکن است
آنها که میدانستند که هر چیزی ممکن است، افرادی هستند که اعتقاد دارند هیچ محدودیتی برای رسیدن به موفقیت و دستیابی به آرزوها و اهداف نیست. این افراد، جرات و انگیزه لازم را دارند تا برای دستیابی به هدفی که برای خود تعیین کردهاند، تلاش کنند و به هیچ مانعی نامیدگی نکنند.
یکی از ویژگیهای بارز این افراد، ایجاد چالش برای خود است. آنها با تکیه بر تواناییهای خود، سعی میکنند تا به موفقیتهای بزرگی دست یابند و با ایجاد تحول در دنیای اطراف خود، برای خود و دیگران یک زندگی بهتر بوجود آورند.
همچنین، آنها به دنبال رویاهایی میگردند که با اولیت بندی، برنامهریزی و پیگیری مداوم، به اوج رسیده و با فراهم نمودن فرصت،وضعیتها و شرایط را به سمت خود متمایل کرده و پویایی و توسعه مطلوب را برای جامعه فراهم کنند.
از دید آنها، هر چیزی ممکن است، زیرا آنها معتقدند که تلاش، تحلیل و برنامهریزی دقیق، بالاترین دستاوردهای انسان را ایجاد میکند. در نگاه آنها، شکست بهعنوان یک فرصت جدید برای شروع مجدد و رسیدن به هدف بزرگ، معنی دیگری پیدا کردهاست.
با این حال، آنهایی که هر چیزی ممکن است، از شخصیتهای تمایلدهنده بهطور مداوم به تحول و بهبود هستند و هدف نمونه برای دیگران هستند و به نوبه خود موفقیت دیگران را نیز بهعنوان یکی از ارزشهای مغزی و اجتماعی خود درنظر میگیرند و به پیشرفت و توسعه جامعه کمک میکنند.
اطمینان از همسر خود، هرگز چیزی خوبی نیست
اطمینان از همسر خود جزو مسائلی است که همه زوجها در طول زندگی خانوادگی خود با آن روبهرو هستند. در این امر گاهی اوقات احساس ناراحتی، ترس و شک نسبت به رفتارهای همسر دیده میشود ولی برخی از زوجها معتقدند که برای پایداری و ادامه رابطه همسری، داشتن شک و تردید تنها کوتاهمدت خواهد بود و نیازی به موضوع بررسی و اطمینان از همسر خود ندارند.
با این حال، برخی از زوجها به دلایل مختلفی همچون تاریخچه پیچیده عاطفی، مشکلات مالی، فاصله جغرافیایی و ... به دنبال اطمینان از وفاداری همسر خود هستند؛ اما در این راه به بررسی و درک درست شرایط نیاز دارند تا از پاسخهای خواسته شده مطمئن باشند. در واقع باید بدانیم که چگونه خبرنگار و محققی با همسر خود رفتار میکنیم و چه شکلی به اطلاعاتی که در دسترس داریم نگاه میکنیم.
در نظر داشتن دلایل رسیدگی به این موضوع باید گفت که تا حدودی باید دور از گمان برای اطمینان از همسر خود باشیم گرچه این موضوع هرگز چیزی خوبی نیست. به علاوه، در بعضی از موارد، تصمیمگیری بین رضایت از وضعیت فعلی و رفع شک به قیمت چالش برانگیز شدن میتواند باعث بروز مشکلات شود. با این وجود، اگرچه تصمیم گیری برای نیازهای خود به اطمینان از همسر موثر است، سعی در بهبود شرایط زندگی خانوادگی، مثبت و عملیتر است.
به طور خلاصه، اطمینان از وفاداری همسر باید برای خودکنترلی و بهبود زندگی خانوادگی افراد به کار گرفته شود و این اقدام نباید از تعهد و وفاداری و احترام برای همسر و رابطه محکم تر با او کاسته شود. همچنین نیاز است که در جستجوی اطمینان به روش مناسب عمل شود و در این راه، تردید و دلسردی برای رفیق زندگی به آنها اضافه شود.