نقد و بررسی فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر
فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر در سبک درام و اجتماعی ساخته شده است که توسط محمدرضا فرزین کارگردانی شده و تولید شده است. این فیلم، داستانی پویا و شگفت‌انگیز دارد که با چرخش هیجان‌انگیز و پر تنش داستان، تمام شبکه‌ی ارتباطات را به جاه‌طلبی، دروغ و خبث مشغول به کار میکند.
داستان فیلم، از جایی آغاز میشود که «محمود» (نادر فردوسی پور)، پدری بی‌کران رو به بیکاری است که به دنبال چیدن خاک از معدن، آرامشی برای خانواده‌اش پدید آورد. بازیگری «لیلا حاتمی» در نقش خانمی بسیار سخت‌گیر که در سابق زنی دست کم رفتار می‌نمود و حالا تمام تلاش خود را برای به دست آوردن «پسری» داشته و همه را برای یاری‌رسانی به هدفش تحریک میکند.
ریحانه (شیلا خدادادی) همسر محمود، دختران زیبایش و خود چادر پوشی‌ها را در پرده‌ی این فیلم می‌بینید. ریحانه عاشق همسرش است ولی موقعی که بنابه دلایلی به وضعیت سختی رو به رو میشود، او هر راهی را جستجو میکند تا بتواند به خانواده‌اش کمک کند.
فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر با بازیگرانی همچون نادر فردوسی پور، شیلا خدادادی، لیلا حاتمی، نیما شریفی و دیگر بازیگران مطرح، محصولی بیانگر است از جایی که مردم با تمام قدرت انسانی خود باید برای حفظ دروغ‌ها و تقلبی‌هایی که ریشه در فقر و کمبود دارند، تلاش کنند.
کارگردانی و بازیگری در فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر
فیلم سیب ممنوعه بخشی از تاریخ سینمای ایران است که توسط کارگردان مشهور ایرانی، سعید سپهری ساخته شده است. این فیلم در سال ۱۳۵۷ تولید شده و شهره‌ترین آثار سینمایی دهه ۵۰ میلادی است و تا به حال نیز بینندگان زیادی را به خود جلب کرده است.
در قسمت آخر این فیلم، به نظر می‌رسد که بازیگری عالی مریلا زارعی توانسته است تمام احساس و ارادت خود را به جای بگذارد و با فریاد های طنز گونه، تیره و شگفت انگیزی از موضوعات همچون عصرانه، اخلاق، وفای شخصی، وجود و حتی فریاد تنهایی برای خود رانده است.
سعید سپهری، با کمک بازیگرانی همچون مریلا زارعی توانسته است تا با نیمکت‌های چوبی و فرش های نچرب، داستان شصت دقیقه ای بی‌نسبت احساسی را خلق کند. تنها بازیگری مریلا زارعی نبود که در این فیلم برجسته شده است. بازیگرانی همچون ناصر ملک مطیعی و امین حیایی نیز به شکل حرفه ای برای سرودن داستان با نیمکت های چوبی و کتاب های درسی ارائه می دهند.
همچنین، با کارگردانی سعید سپهری، فیلمنامه نیز قوی بود. تابلوها و متن های خواندنی و طنزجویی، مخاطبان را به داستان می کشاند و در آنها روحیه می دهد. علاوه بر این، فیلمنامه دنباله های فوق العاده ای برای داستان ام تونی دارد که نشان می دهد که هنگام ساخته شدن این فیلم، تمام روزگار سازندگی به صرف این اهداف اختصاص یافته بود.
به این ترتیب، فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر، با کارگردانی سعید سپهری و با بازیگری عالی مریلا زارعی، یکی از بهترین آثار دهه ۵۰ میلادی در ایران است که همچنان پیامدهای خود را در ادبیات و هنر این کشور دارد.
داستان و پیام فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر
فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر نخستین قسمت از سه قسمت مجموعه سینمایی سیب ممنوعه است که در سال ۱۳۹۲ اکران شد. این فیلم به کارگردانی محمدرضا هنرمند و با بازیگری هایی چون سیدجواد رضوی، فرزاد حسنی، خالد ارج نژاد، محمدرضا گلزار و ... ساخته شده است.
در قسمت آخر این فیلم، داستان به پایان رسیده و قسمتی بسیار دلنشین و پایانی به نمایش گذاشته شده است. در این قسمت ، بعد از مدتها یکدیگر را ملاقات میکنند تا برای شخصی به نام “نریمان” چندین سیب بخرند. این پسر جوان بیش از حد به مصرف سیب اعتیاد دارد و برای اینکه بیشتر از طعم و عطر سیب لذت ببرد، آنها را تنها تماشا میکند و آنها را نمیخورد.
در این قسمت از فیلم، سه دوست از دوران کودکی که به نام های “پویا”، “سیامک” و “محسن” هستند، سعی میکنند با کمک هم به دوست خود که به سیب اعتیاد دارد، کمک کنند. آنها به دوستشان سیب میدهند تا او را از دنیایی که در آن تنها سیب ها برایش مهم هستند، رهایی دهند.
در پایان فیلم، دوستان با هم پیمانه را به دست میگیرند و به همراه نریمان به سمت سرزمین سیب ها، یعنی باغ میوه ای که پر از سیب های شیرین است، حرکت میکنند. در اینجا نریمان به یاد دوران کودکی و بازی با دوستانش مینشیند و با لذت سیب هایی که اینبار با آنها شده، از زندگیش لذت میبرد. در این قسمت از فیلم، پیامی هم رسانده شده که “فراموش نکنیم همیشه با دوستان در کنار هم باشیم و لذت زندگی را با هم تقسیم کنیم.”
صحنه‌های برجسته در فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر
فیلم سیب ممنوعه یکی از پرطرفدارترین فیلم‌های سینمای ایران می‌باشد که از جهات متعددی شناخته شده است. قسمت آخر این فیلم که در سال ۱۳۸۹ توسط محمدرضا میرشاه‌ولایتی ساخته شد، صحنه‌هایی بی‌نظیری را به نمایش گذاشته که در این قسمت با مسائلی اجتماعی و فرهنگی سر و کار دارد و به دلایلی محکما در قلب تماشاگران جای خود گرفته است.
صحنه ابتدایی این قسمت، صحنه‌ای است که در آن مادر شخصیت دختری که در همان پارکی که خودکشی کرده بود دیدار میکند، با دختری که به سرقت رفته آشنا میشود و با او در ارتباط قرار می‌گیرد. در این صحنه، مادر با دختری که قرار است به خانه‌اش بازگردد، صحبت میکند که در جریان آن، مسائلی مانند زندگی شهری، مسئله ترک خانه‌های قدیمی و شرایط بهداشتی که باعث مرگ عده‌ای از مردم شهر شده‌اند، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
صحنه بعدی، صحنه‌ای است که در آن دختری که در قبل به خانه بازگشته بود، به دنبال آن برخورد می‌کنیم که در شهر، بیشتر به دنبال دویدن و تلاش برای یافتن سرگرمی است. در این صحنه یک سری موضوعات مانند تأثیر تلویزیون و فضای مجازی بر فرد و جوامع خانواده، تحولات جوامع شهری و نیز مشکلات برخی از خانواده‌ها نمایش داده می‌شوند.
صحنه بعدی، صحنه‌ای است که در آن با شخصیت‌هایی آشنا می‌شویم که سعی دارند به دنبال راه حلی برای مشکلاتی که در جامعه با آنها سر و کله‌می‌زنیم بگردند. در این صحنه، از اکثر شخصیت‌های قبلی دور شده و با شخصیت‌هایی به نام‌های گلی، نیک‌نام و دلبر آشنا می‌شویم که سعی در رفع مشکلاتی دارند که به تنهایی قادر به حل آنها نیستند.
در نهایت، صحنه اخیر این قسمت از فیلم، صحنه‌ای است که در آن شخصیتی به نام کریتیک فیلم در یک برنامهٔ تلویزیونی درباره این قسمت از فیلم صحبت میکند و در ارتباط با برخی از جوامع شهری و مشکلاتی که با آنها درگیرند، کار خود را آغاز میکند. در این صحنه، چهره‌های برجسته‌ای همچون ناصر ملک مطیعی و پویا بیاتی نیز حضور داشتند که باعث شد تا نظرات این شخصیت کریتیک فیلم و انتقادات وی نسبت به برخی موضوعات اجتماعی توجه بسیاری از تماشاگران را به خود جلب کند.
تکنیک های صوتی و تصویری در فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر
فیلم سیب ممنوعه، در قسمت آخر از تکنیک های صوتی و تصویری فراوانی استفاده کرده است. این تکنیک ها باعث شده اند که در این قسمت از فیلم، تنش و هیجان شدیدی به وجود آید و تماشاگر احساس کرده که فردا صبح دیگری خواهد بود.
در این قسمت از فیلم، از تکنیک زوم موشکی برای نشان دادن هواپیمای جنگی استفاده شده است. با استفاده از این تکنیک، احساس کردیم که هواپیما به سمت ما می آید و تماشاگر در تعقیب این هواپیما قرار دارد.
علاوه بر این، در این قسمت از فیلم از تکنیک صدای گرفتاری استفاده شده است. با این تکنیک، تماشاگر به همراه شخصیت اصلی فیلم، در موقعیتی قرار می گیرد که فرار از دویدن امکان پذیر نیست و این باعث می شود که تنش و هیجان بیشتری به وجود آید.
در این قسمت از فیلم، از تکنیک صدای بیگانه نیز استفاده شده است. با استفاده از این تکنیک، صدای هواپیمای جنگی و همچنین صدای شلیک گلوله ها به شکلی واقعی و تلفیق شده با صدای هوای باد و صدای پاهای شخصیت اصلی در حال دویدن را به نمایش می گذارد.
کمبود آب، صدای دروازه های شهر و نور داغ آفتاب نیز از دیگر تکنیک های صوتی و تصویری فیلم سیب ممنوعه، در قسمت آخر این فیلم می باشند. همه این تکنیک ها با هم تلفیق شده اند و باعث شده اند تا تماشاگر در موقعیتی قرار بگیرد که پایان آمیز بودن داستان را تا آخرین لحظه اش نمی داند.
شخصیت‌های فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر
فیلم سیب ممنوعه قسمت آخر، یکی از آثار فرهنگی معروف کشورمان است که با بازیگری هنرمندان معروف از جمله " ناصر ملک مطیعی"، "هدیه تهرانی"، "فریبا کوثری" و "کمال تبریزی" به روی پرده سینما رفته است. این فیلم، نشان دهنده داستان هایی از دهه ۶۰ و ۷۰ در جامعه ایران است که با زندگی افرادی که در آن زمان در جامعه به عنوان غیر متعارف شناخته می‌شدند آشنا می‌شویم.
شخصیت اصلی فیلم، پسر جوانی به نام "رضا" است که در جستجوی هویت و رسیدن به خودشناسی به سفری درونی می‌رود. این شخصیت پر از اندیشه و تردید است و برای یافتن هدف خود، به دنبال سفری درونی می‌رود تا راهی برای پیدا کردن جواب سوالاتش پیدا کند.
یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی فیلم، شخصیت "زهرا" است که همسر رضا می‌باشد. این شخصیت با وجود اینکه به عنوان بانوی شهریاری شناخته می‌شد، با این حال، زندگی عادی‌ای نداشت و به دلیل ترس از همسرش، در گذشته شخصیت جعلی‌ای به نام "زهرا" اختراع کرده بود.
در این فیلم شخصیت دیگری به نام "حسین علی‌زاده" نیز بازی شده‌است. او یکی از افرادی است که در زمان اوج روزگار تجارت خود را داشته و به یکی از شغل‌های رایج آن زمان پرداخته بود. او در زندگی شخصی خود نیز با ناهنجاری‌هایی روبرو بوده و درگیر مسائل خانوادگی و روابط جدایی خود با همسرش بود.
در نهایت، فیلم "سیب ممنوعه" با پایانی همه‌گیر به پایان می‌رسد. این پایانی که به شخصیت اصلی فیلم "رضا" به عنوان عزیزی که تنهاست و تصمیم به سفر درونی خود را گرفته‌است، تمامی افراد مشارکت کننده را به فکر فرو میبرد. این فیلم یک داستان دلنشین و شناختنی است که تاریخچه‌اش به شخصیت‌هایی که در آن نقش‌آفرینی می‌کردند، منجر شده است.