1. داستان دختر کفشدوزکی
داستان دختر کفشدوزکی یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر برای کودکان و نوجوانان است. این داستان به قلم الهام فاضلی نوشته شده است و داستان زندگی یک دختر کوچولو به نام “رخشان” را روایت میکند.
رخشان از خانوادهای بسیار فقیر به دنیا آمده است و عازم مدرسه میشود تا بتواند آیندهی خود را بهبود بخشد. اما به دلیل نبود کفش مناسب، نمیتوانست به مدرسه برود و هر روز برای رسیدن به مرز متروکهی کوچک شهرش برای جمع کردن کفشهای دور افتادهی مردم، به دنبال کفش خیس و گِلیاش بگردد.
یک روز، کفشدوزی به “رخشان” کمک میکند و کفشی را به او هدیه میدهد، که با آن میتواند بدون هیچ مشکلی به مدرسه برود. از آن روز بعد "رخشان" به همراه کفش خود به مدرسه میرود و در آینده، به یک دختر با توانایی بالا در تحصیلات تبدیل میشود و برای کمک به خانوادهاش نیز محبوبیت دارد.
در این داستان ارزش کمک به دیگران و اهمیت داشتن یک کفش مناسب که برای ما معمولی و نادیدهگرفتنی به نظر میرسد، به خوبی بیان شده است. همچنین این داستان نشان میدهد که با تلاش و کوشش میتوان به هر هدفی که داریم دست یافت و تفاوتهایی که بین افراد وجود دارد، برای دست یافتن به هدفهای مشترک، باید نادیده گرفته شوند.
2. صحنههای دردناک در فیلم
فیلمها به حقیقت زندگی مردم واقعی بسیار نزدیک هستند، زیرا صحنههای دردناک در فیلمها به طور معمول از رویدادهایی الهام گرفته میشوند که در زندگی واقعی اتفاق میافتند. این صحنهها میتوانند نتیجه تحقیقات علمی، رویدادهای تاریخی یا هر چیز دیگری باشد که به طور شدید و شوک آوری به نظر میرسد.
بیشترین صحنههای دردناک در فیلمها به دستهبندیهایی مانند قتل و خشونت، بیماری و مرگ، فاجعههای طبیعی و بدبختیهای اجتماعی تعلق دارند. این صحنهها معمولاً با ادای احترام به قربانیان، جلوهای تلخ بر سر ماجرا، عمق شخصیتها و یا دیگر راههایی که برای تبدیل زندگی به یک زندگی بهتر وجود ندارند به تصویر کشیده میشوند.
از دیگر نقطه نظرهای ظریف درباره صحنههای دردناک در فیلمها آن است که خلق احساسات گستردهای در بین بینندگان میتواند به دست آید، از جمله احساساتی نظیر ترس، غم، تسلیم، تأسف، بیتابی و اخلاص. این احساسات میتواند باعث فرار از واقعیت در هنگام تماشای فیلمهای دردناک شود. به همین دلیل، این صحنهها، اگرچه دردناک هستند، بازاری بزرگ برای رونق فیلمهای سینمایی به حساب میآیند و جایگاه خود را در بینندگان تضمین میکنند.
3. رفتار پدر و مادر دختر
یکی از مسائلی که در روابط خانوادگی بسیار مهم است، رفتار پدر و مادر دختر است. دختران از طریق رفتارهای پدر و مادرشان، در طول سالهای نوجوانی و بعد از آن، با حضور و غیاب آنها به شکل عمیقی تحت تأثیر قرار میگیرند.
در مورد رفتار پدر و مادردخترها، ممکن است گاهاً درک کاملی در این خصوص نداشته باشیم. به عنوان مثال، دختران وقتی بیشتر به رابطه خانوادگی توجه میکنند، بیشتر با پدر خود دوست میشوند و مادرشان را کنار گذاشته و برعکس. البته در بعضی موارد، دختران با پدر و مادرشان برابری کرده و با هر دوشان نزدیکی را تجربه میکنند.
اگر پدر و مادر در رفتارهایشان با دختران به شدت متفاوت باشند، این میتواند منجر به نارضایتی و مشکلات روانی در دختر شود. به عنوان مثال، اگر پدر و مادر وقتی با دختر صحبت میکنند، پدر بیشتر تاکید میکند که دختران باید مستقل باشند و مسئولیت خودشان را برعهده داشته باشند، در حالی که مادر بیشتر برای حفظ رابطه نزدیک با دختران تلاش کند.
به طور کلی، در روابط پدر و مادر با دختران، شکلگیری یک رابطه دوستی محور و در تهیه خروجی مناسب بسیار مهم است. در واقع، اگر پدر و مادر با دختر خود به عنوان دوست خود رابطه برقرار کنند، این میتواند باعث بهبود روابط فردی و خانوادگی شود.
4. برخورد اجتماع با دختر کفشدوزکی
این داستان دربارهی دختری به نام فلورانس است. فلورانس مشغول گرفتن اطلاعات دربارهی حشرات است و به دنبال یافتن یک کفشدوزک نادر است. اما برای پیدا کردن آن، فلورانس به دنبال کفشدوزک به داخل جمعیت انسانها نفوذ میکند و با وضعیتهایی همچون سر و صدا، جمعیت بسیار زیاد و شلوغی تلاش میکند که کفشدوزکی را که در خیابانهای شلوغ شهر گم شده است پیدا کند.
در این حین، دختر جوانی به نام فلورانس، به دلیل علاقه به حشرات، به دنبال یافتن یک کفشدوزک با ویژگیهای نادر است. او پس از سفر در محیط طبیعی، به خیابانهای شهر نزدیک میشود و درشتی هایی همچون جمعیت بسیار زیاد، صداهای بلند ترافیک و ساختمانهای بلند، به دنبال کفشدوزکی که در خیابان گم شده است، میگردد.
او در این شرایط با مشکلاتی مانند عدم توجه افراد به حشرات کوچک، دشواری در تمام کردن تحقیقات و همچنین از دست رفتن در شلوغی خیابانها مواجه میشود. اما وی با استفاده از خلاقیت و حوصله بالا، بالاخره موفق میشود که کفشدوزک نادر خود را پیدا کند. این تجربه به فلورانس یادآور میشود که برای دستیابی به اهداف خود باید برای رسیدن به هدف خود، بالاخره تلاش زیادی صورت بگیرد.
5. قدرت خالق فیلم در تحلیل مسائل اجتماعی
فیلم همیشه یکی از موثرترین واسطهها برای تحلیل مسائل اجتماعی بوده است. قدرت خالق فیلم در این زمینه بسیار مهم است و هنرمندان و کارگردانان آثار سینمایی میتوانند با استفاده از نوآوریهای فیلمی، دیدگاه جامع و عمیقی از مسائل اجتماعی را در فیلمهای خود به تصویر بکشند.
قدرت خلاقیت در فیلم، امکان این را به فیلمسازان میدهد که تصاویر شگفت انگیزی ایجاد کنند و از طریق آنها، در افق بر پایههای جدید قرار گیرند. در بسیاری از موارد، فیلمها میتوانند اطلاعات بیشتری از موضوع یا مسئله مورد نظر را منتقل کنند و سبب ایجاد همدردی، بینندگان شود.
دیدگاه خلاق فیلمساز به موضوعی که در فیلم مورد بحث قرار گرفته است، میتواند برای تعمیق و گسترش امری مفید باشد. از طریق روایت روایتگر (Narrative)، فیلمها میتوانند مسایل اجتماعی را با تمرکز بر روی تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی بررسی کنند.
در نهایت، باید گفت که قدرت خالق فیلم در تحلیل مسائل اجتماعی بسیار مهم است و به واسطه همین دیدگاه خلاق فیلمسازان، مخاطبینی که از فیلمهای ساخته شده تأثیر میپذیرند، میتوانند به اندازه بیشتری با مسائل اجتماعی آشنا شوند و با تعامل بیشتر با ادامههای فیلمهای تحلیلگرانه، به نظرات و پیشنهادهای سازنده برای پیشرفت اجتماعی و راهحلهای قابل اجرا نزدیکتر شوند.
6. پیامهای فیلم دربارهی مرگ و زندگی
فیلمها در بیان پیامهای ارزشی و اخلاقی به جامعه بینهایت تأثیر دارند و به دلیل اینکه خیلی از پیامها و مفاهیم را با یک شکل درک میکند، بسیاری از آنها را در قالب داستانهای قشنگ، جذاب و هیجانانگیزی بیان میکنند. یکی از موضوعاتی که فیلمها بسیار به آن پرداختهاند، مرگ و زندگی است. در فیلمها، خیلی از کارگردانان با نشان دادن دیدگاههایی در مورد زندگی و مرگ، ما را به فکر واقعیتهایی میاندازند که بسیاری از ما در زندگی روزمره به آنها توجه نمیکنیم.
در فیلمها، معمولاً این دو مفهوم به صورت پویا با یکدیگر در ارتباط هستند، به این معنا که هر دو یکدیگر را مکمل میکنند. برای مثال، در بعضی از فیلمها مرگ عنصری از زندگی است و به خودی خود معادل آن نیست. در این شیوه از نگاه به زندگی، موتور یا محرک آن، ترس، شعور و هماهنگی با خود است. داستانهای در مورد مرگ و زندگی، از جمله تلاش برای تحقق رویاها و جستجوی پاسخ به سوالات درباره طبیعت انسان، شادی، یعنی مستندهایی است که تلخی مرگ و جنون زندگی را به یکدیگر نزدیک میکنند.
در بعضی فیلمها، پیامهایی درباره ی کنترل ذهن به ما یادآوری میشود. به این معنا که ذهن ما از روزهای اول خود تحت کنترل دیدگان و احساسات مختلف دیگران بوده است و هنوز هم ممکن است برای ما نه چندان قابل تسلط باشد. قدرت اراده، واقعیت، قوی بودن، اجابت، توانایی گوش دادن به همگروهی، تأکید بر شفافیت، خلاصه کلیاتی هستند از پیامهایی که بعضی فیلمها در این زمینه به ما میدهند.
در نهایت، فیلمهای درباره مرگ و زندگی میتوانند برای ما دغدغههای عمیقی را که در آنها میزیستیم به نمایش بگذارند، در کنار ارائه راهحلهایی برای حل آنها. به همین دلیل، باید گفت که این فیلمها، جایگاه خود را در عرصه هنرهای دیداری بیشترین تأثیر را در جامعهها برای رسیدن به بلوغ اخلاقی دارند. همچنین، بسیاری از مخاطبان از فیلم دیدن خودشان برای دیدن پیام هایی که به آنها داده شده استفاده میکنند و با یادگیری آنها خود را به یک انسان کامل تبدیل می کنند.