تابستان 03: یادداشتهای یک شهریورماه
تابستان سال ۱۴۰۰، یکی از داغترین تابستانهای سالهای اخیر بود. هوا خشک و گرم بود و آفتاب تابیدن را به دلیل شدت تابشش تقریباً غیر ممکن کرده بود. شهریورماه در این فصل از سال، به یکی از پرسرمایهترین ماههای تابستان تبدیل شده بود و شهروندان در تلاش بودند تا با آبیاری مرتعها و کشتار دامها در این هوای گرم و نیمهخشک، از کلیه مشکلات احتمالی در آینده جلوگیری کنند.
با این حال، تابستان همیشه فصلی است که با شادی و سرگرمیهای خاصی نیز همراه است، و این شهریورماه نیز مستثنی نبود. بسیاری از شهروندان در این فصل از سال به سوی دریاچهها و سواحل حرکت میکردند و آب و هوای خنکتر در این مناطق، امکان خوشگذرانی را بیشتر میکرد. عدهای دیگر نیز در حومه شهر در پارکها و باغهایی که به درختان سایه میاندازند، ساعاتی خوش را گذراندند و از طبیعت بکر اطراف شهر لذت بردند.
اما با وجود این همه نشاط و شادی، برخی اتفاقات ناراحت کننده هم در این فصل رخ داده بود. برخی از شهروندان به دلیل خوابیدن در استکان فضای باز با عواقب جبرانناپذیری مواجه شدند و بسیاری از شهرمردان نیز به دلیل سوءتغذیه و نبود ورزش منظم، با بسیاری از بیماریها مبتلا شدند. به همین دلیل، رعایت سلامت جسمانی و خودمراقبتی در این فصل از سال از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شرودههای تابستان 03: داستانی از انتظار و خیانت
شروع فصل تابستان همیشه با خورشیدی جذاب است که به همراه دمایی گرم و نوید بازگشت دوران شادی و سفرهایی بینظیر را به همراه دارد. دختری جوان به نام سارا نیز همان طور که سال های قبل از تابستان برای خود چیده بود، قامتش را به نور خورشید آراسته و پس از سال ها دوستی با دختری به نام راونا، دوباره با او برخورد میکند.
راونا در مدرسه دوست سارا بود و بعد از جدایی آن دو، هیچ گونه ارتباطی با هم داشتند. بین این دو دختر، دوستی نامخوانده نیز وجود داشت. هرچند دوستی سارا و راونا به دلایلی به عقب نشینی کرده بود، اما هنگامی که آن دو دوباره با هم برخورد کردند، زندگی شان مثل گیاهی است که آبیاری دوباره آن را به رشد می اندازد.
اما در داستان ما، سارا که بارها برای راونا انتظار کرده بود، به ناگهان متوجه شد که راونا به دلایلی از وی دوری میکند و حتی فرصتی برای زدن کلماتی دوستانه با هم نداشتند. سارا که از دوستی های وفادار باشکوه بود، دچار سرگشتگی شد و نمیدانست که راه حل مشکلش چیست. زمانی که کار به جایزه دانش آموزی رسید، دختری جوان با ماشینی به مدرسه رفت تا جایزه دانش آموزی خود را بگیرد.
اما به ناگهان آنها راونا را در مدرسه ملاقات کردند و از وی به طور خشونت آمیزی توصیفی تلخ از ناافتهایش شنید. سارا دچار شوک و دلش متکی به پلاکاردی شد که در دستش بود، اما ناگهان یک دستی به دست او گرفت و به وی کتک زد. سارا با احساس نفرت و خیانت روبرو شد. دوستی از نوشتنی نیست، آن نوع دوستی شعار است که همیشه برای شادی و دلخوشی همنشینانش مانده و چیز دیگری نیست. این داستان یادآور این واقعیت است که دوستی واقعی زمان و تلاش است که در امر آن سرمایهگذاری شود.
تابستان 03: دستاوردها و سرگرمیهای دوران دبیرستان
دوران دبیرستان برای بسیاری از افراد به یادگاری های فراموش نشدنی و پر از لحظات خاطره انگیز و سرگرمی های زیادی است. در فصل تابستان این دوران نیز فعالیت های بسیاری در دسترس بود که از آن جمله می توان به دستاوردها و سرگرمی هایی اشاره کرد که تاثیر زیادی بر روی زندگی دبیرستانی ها، هم اکنون و در بقیه سال های زندگیشان گذاشته است.
در تابستان های دوران دبیرستان بسیاری از دانشآموزان به دنبال یافتن فعالیت های مفیدی هستند. مسابقات ورزشی، کلاس های تقویت زبان، گردش یا همان سفر و… از فعالیت هایی هستند که عده زیادی در فصل تابستان انجام می دهند. در کنار این فعالیت ها، عده ای از دانش آموزان نیز به دنبال افزایش مهارت های خود در طرح و اجرای پروژههای مختلف هستند. برای مثال شرکت در کلاس هایی در زمینه برنامه نویسی، هوش مصنوعی، شبکه و… که می تواند برای دانش آموزان علاقه مند به رشته های فنی بسیار مناسب باشد و در آینده شغلی آن ها را بهبود بخشد.
در تابستان دوران دبیرستان، فرصت زیادی برای بازدید از مکان های مختلف و گردش وجود داشت. بازدید از شهرهای هنری مانند تهران، اصفهان، شیراز و همچنین شهرهای پویا و پر جنب و جوش مانند تبریز، مشهد و… از جمله فعالیت هایی هستند که در تابستان دوران دبیرستان بسیاری از دانش آموزان مورد استفاده قرار می گیرد.
به طور کلی، تابستان دوران دبیرستان، فرصت خوبی برای گسترش دانش، افزایش مهارت ها و کسب تجربه های جدید است که حتماً باید به کمک آن از فرصت های مناسب برای شروع راه خود در زندگی استفاده نمود.
این تابستان 03: داستان گذشته و آینده
این تابستان 03، موضوعی جالب و شگفتانگیز را تحت عنوان داستان گذشته و آینده به شما ارائه میدهد. در این موضوع، با دو مفهوم مهم گذشته و آینده در مورد تابستان آشنا میشوید. به طور کلی، هر دو مفهوم گذشته و آینده بسیار مهم هستند و همواره در زندگی وجود دارند.
استفاده از داستان گذشته در تابستان 03 برای این است که افراد بتوانند از تجربیات خود در گذشته استفاده کنند و از آنها یاد بگیرند. همچنین، برای دوباره ذکر یاد مواردی که در گذشته به دست آوردهایم و ما نیاز داریم تا برای آینده به آنها توجه کنیم، استفاده میشود.
به طور مشابه، استفاده از مفهوم آینده در این تابستان نیز بسیار مهم است. در واقع، آینده همان مسیر را که باید پیمایش کنیم را به ما نشان میدهد. بنابراین، در این موضوع، شما با اهمیت آینده و این که چگونه باید به آن فکر کنید و برای آن برنامه ریزی کنید، آشنا خواهید شد.
در نهایت، این موضوع به شما این اجازه را میدهد تا بدون نگرانیهای زیاد، از گذشته خود با یادگیری، و بهصورت هوشمندانه به آینده خود با برنامه ریزیهای مناسب دسترسی داشته باشید. به عبارت دیگر، داستان گذشته و آینده، به شما این اجازه را میدهد که زندگیتان را با اطمینان، خودبخودی و پویایی پیش ببرید.
یک تابستان 03: سفر به خاطرات دوران کودکی
تابستان های دوران کودکی به یادگاری نه چندان دور از خاطره های دلنوشتهی بسیاری عشق و احساسات گوناگون ست. سفر به خاطرات این دوران نیز میتواند به نوعی سفر به گذشته باشد؛ یک گذر نگاه دوباره به آن دورانی که شادی، آرامش و بسیاری از بزرگترین شوق ها و رویاها همراه با آنها بود.
در تابستان های دوران کودکی، تعطیلات یکی از بهترین هدایایی بود که میتوانیم از زندگی دریافت کنیم. انتخاب مقصد برای سفر نیز مهم بود. گاهی اوقات به دلایل مالی شاید برای خانواده تعطیلات دورافتادهی خاطرهانگیزی برگزار نشود ولی با کمی اندیشه و خلاقیت میتوان در همان شهر یا شهرستان خودمان برای تعطیلات یک برنامه جذاب و هیجانانگیز داشت.
از دیگر خاطرات خوب تابستان های کودکی، بازی های شهری، سرگرمی های خانوادگی و روزهای بدون اجبار برای صرف کردن وقت در فعالیت های خلاقانه است. در تابستان های دوران کودکی، بیشتر وقت را در فضای باز، پارک ها، میدان ها و بازی های طبیعی با بچه های همسن خودمان میگذراندیم.
سفر به خاطرات تابستان های دوران کودکی میتواند به ما کمک کند که بیشتر با خودمان در ارتباط باشیم و اگر چه بسیاری از آنها دیگر برایمان قابل دسترسی نیستند، باز هم برایمان بیمارستان قلب بسیاری از خاطراتی هستند که در ازگیری دیگران با آنها، به یاد آوری خاطراتی بسیار شیرین خواهیم بود.
پایانی برای تابستان 03: داستانی عنکبوتی
در داستان عنکبوتی، با پایان تابستان سه دختر و دو پسر دانشآموز قصد دارند به مدرسه خود بازگردند. برای این کار، آنها باید از خانهی عنکبوت، که در یکی از گوشههای حیاط مدرسه قرار دارد، گذر کنند. با این حال، عنکبوت، که به زندگی خود خیلی علاقه ندارد، قصد دارد آنها را به خانهی خود کشانده و آنها را همیشه در آنجا نگه دارد.
در راه به مدرسه، دانشآموزان با مشکلات و موانعی روبرو میشوند که عنکبوت به دلیل علاقهای که به زندگی ندارد، پیش آنها آمده و آنها را تحریک و ترسیده میکند. با این حال، با کمک همدیگر، دانشآموزان به آخرین مانع رسیده و به راه خود برای بازگشت به مدرسه ادامه دادند.
در نهایت، با کمک تلاش و شجاعت دانشآموزان، عنکبوت رها شد و آنها موفق شدند به مدرسه بازگردند و به یادگاری این روزهایی که با ضدپیشگیری و پروتکلهای زیاد برگزار شد، به دانشآموزان میگویند که همبستگی و همکاری مهمترین موثرات در اصلاح همهی موضوعاتی است که در دوران حساس واقع شده است.