مروری بر فیلم ایرانی سگ بند
فیلم ایرانی سگ بند، کارگردانی مرتضی جعفری، یکی از موفقیتهای سینمایی سال 1396 بود. این فیلم درباره دو خلافکار هوادار فوتبال در تهران است که با پرورش سگی به نام کینگ، سعی در کسب درآمد دارند. اما خطراتی که به سگ ویژهای به نام آفتاب شکارگر دچار شده، این داستان را به سمتی متفاوت سوق میدهد.
داستان فیلم سگ بند به خوبی از برخورداری از تنش، نوید تاریکیها و اتفاقات فراوانی است. وجود عناصری به نام آفتاب، تاثیرات آنها بر داستان و جریان اصلی آن مبهم و پیچیده میشود، همچنین نگاه تقابلی به خلافکاران و پر واضح بودن یک طرف معادل با دشمنی به خاطر حفظ استقلال درونی، قدرت و عدم تعهد شخصیتهای داستان به چیزی بیشتر از صرف رفتارهای صاف و خطی، در داستان برجستگی داشته و به پرز جمع کردن فیلم در کل اشاره دارد.
سگ بند به سرعت پس از اکراه در داستان و حجیم شدن داستان به پایان میرسد. قصرمشیهایی مانند گره اتصال نیازمند اثبات یا عدم اثبات موضوع و چرخشهای داستانی نیست، بلکه شکاف وجود دارد که آنها خسته و ناراحت میشوند.در کل سگ بند با تمام نوید تاریکیهای خود یکی از بهترین فیلمهای سال ۱۳۹۶ را داراست و هرکسی که به سینما علاقه دارد، نباید این فیلم را از دست بدهد.
سرگذشت شخصیتهای فیلم سگ بند
فیلم سگ بند یکی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان است که توسط کارگردان بردین لوتلر ساخته شده است. داستان فیلم حول محور نبرد یک باندی خلافکار با بازرس پلیسی به نام جفرسون سومی است، که به دلیل ناباوری هایش در برابر تحقیقات قرار دارد. در طول این نبرد، چندین شخصیت اصلی در فیلم سگ بند به تصویر کشیده شدهاند، که هر کدام با سرنوشت و دیدگاههای متفاوتی در برابر اوضاع موجود روبرو بودهاند.
یکی از شخصیتهای مهم فیلم، گیلبرت راو، مدیر بیرونی باند خلافکاری است که تلاش میکند تا همه چیز را تحت کنترل خود داشته باشد. او تسلط و قدرت را به خود اختصاص میدهد و با دشمنانش به شدت برخورد میکند. اما در پایان این شخصیت به طور تلخانه به پایین رفت.
شخصیت دیگری که در فیلم سگ بند به تصویر کشیده شده، بازرس سرسخت پلیسی به نام جفرسون سومی است. او به دلیل نگرانی برای خانوادهاش شدیدا در برابر ضرب و شتمهای باند خلافکاران مقاومت میکند و به دنبال این است که این مشکلات برای خانوادهاش بیشتر نشوند. او به این مساله تمرکز کرده که باید به هر قیمتی به این خطرناک به پای امنیت خانواده اش خاتمه دهد.
شخصیت آخری که در فیلم سگ بند به تصویر کشیده شده، سام، یک کلانتر سرسخت است که در شهر مبارزاتی بزرگ داشته است و همیشه برای دفاع از مردم و احیای قانون تلاش می کرده است. او به دنبال این است که هرگز چشم از هدف خود ندراند و با توجه به آینده آگاهانه عمل کند.
در نهایت، فیلم سگ بند با الهام از ایده هایی که درباره عدالت، خیانت، قدرت و تلاش نوشته شده، به فرزندان جدید و نسل جوان ارائه می شود. فیلم سگ بند تلاش می کند به تمدن بهبود بخشید و روش عمل به نوعی جدید برای جنبیدن خوانده می شود.
فلسفه داستان فیلم سگ بند
فیلم سگ بند، با کارگردانی لازارو فلاکس، یک فیلم درام و ترسناک است که در سال ۲۰۱۴ اکران شد. داستان این فیلم درمورد دو کشاورز برادر است که در حال کار در صحرای خشک و بیابانی آمریکای مرکزی هستند، ولی در طول فیلم اتفاقات وحشتناکی در مورد سگشان رخ میدهد.
فلسفه داستان فیلم سگ بند در ارتباط با دو مفهوم "شر" و "حکومت قانون" است. عمده قسمت های فیلم روشن میکند که افراد چقدر میتوانند در بدبختی گیر افتاده و در موقعیت های ناامید کننده، به شر تمایل داشته باشند. همچنین، فیلم به نحوی حکایتی از ننگ بشریت است و چگونگی تفاوت میان رفتار در قالب حکومت قانون و در ساعات بد بختی بیان میشود.
یکی از دستاوردهای فیلم سگ بند، داشتن زمینه کافی برای فلسفه و تماس با مفاهیم عمیق آن است. علاوه بر این، با بازی هنرمندانی نظیر جیک جیلنهال، جان مالکوویچ و ریز ویدرسپون، این فیلم نشان میدهد که چگونه شخصیتهایی با ظرافت شکل گرفته، خشونتناک و طبیعتاً تقابلی میتوانند با یکدیگر همانند مسئله ناپدید شدن قانون روبرو شوند.
به طور کلی، فیلم سگ بند یک قصه واقعی و به لحاظ بصری همانندی در صحرای بیحیا ارایه شده است که شما را به فکر و تأمل میاندازد و نشان میدهد که چگونه شر و بدبختی در زمینههای جدیدی از حیات میتوانند بازگشت پیدا کنند.
آنالیز فنی فیلم سگ بند
فیلم سگ بند به کارگردانی اشکان رحیمی تولید شده و در سال ۱۳۹۸ به نمایش در آمد. این فیلم از نظر داستانی دربارهی جوانی به نام «سینا» است که تصمیم میگیرد به طور پنهانی یک سگ را در خانهی خود نگه دارد، اما در ادامه مشکلات فراوانی برای او به وجود میآید. همچنین این فیلم نگاهی به زندگی در جامعه برای جوانان به خصوص برای افراد تحصیل کردهی کشورمان دارد.
در این فیلم، نورپردازی به شکلی انجام شده است که بخشی از تنش داستان را تقویت میکند. از طریق کنتراست خیلی زیاد بین رنگهای سیاه و سفید، حالتی از نارضایتی و نگرانی را القا میکند. همچنین در ساختار فیلم از فضای فشنگی و دلهرهآور استفاده شده است که باعث میشود تعامل سینا با سگ بیشتر به نمایش درآید.
استفاده از دوربین در این فیلم به نحوی است که در جزئیات زیادی وارد شده، حالت نزدیکنمایی بیشتری را القا میکند. با فرار مشاهدهکننده به دنیای داستان، وی به بخشی از داستان خود برای مثال از اطلاعات درباره شخصیت های جدید و رابطه آنها دارای اهمیت مجموعه است.
در کنار تلاش برای نشان دادن واقعیت های جامعه، فیلم سگ بند به شکل مناسبی از انواع عملکرد های اجتماعی نشان داده شده است. به عنوان مثال در یکی از صحنههایی که «سینا» و دوستش در خیابان پیاده میشوند، کسانی که در آنجا هستند توجهی به آنها ندارند. این نشان میدهد که هدف این فیلم از نمایش فاصله بین افراد شهری است.
در نهایت، فیلم سگ بند یک اثر متفاوت و با شکوهی است که تلاش برای نقل کردن واقعیت های زندگی روزمره و جامعه به صورت صحیح در آن مشخص است. علاوه بر این، از طریق استفاده از نورپردازی و کنتراست در بخش های مختلف، تنش و روحیهی داستان نیز به خوبی به تصویر کشیده شده است.
نقد فیلم ایرانی سگ بند
فیلم "سگ بند" به کارگردانی محمدحسین مهدوی، با بازیگری رضا بیوضی، مهدی خداجویی و امیرحسین آرمان در سال 1396 ساخته شده است. این فیلم به صورت داستانی درباره یک شبکه تامین خودروهای است که مانند یک کارتل عمل می کند و واردات قاچاق خودروهای لوکس را به کشور انجام می دهد، به تصویر کشیده شده است.
داستان فیلم با مرگ یکی از اعضای شبکه شروع می شود و برادرش (رضا بیوضی) به دنبال انتقام از قاتل برادرش می باشد. در این بین شخصیت مهدی خداجویی به عنوان یک پلیس نیز به دنبال کشف شبکه واپسین کشتو صدا پیدا می کند. این داستان به صورت تند و در هم پیچیده به نمایش گذاشته شده است که جنایی بودن آن را بیشتر تاکید کرده است.
بازیگران این فیلم با بازی شان، توانسته اند کارگردانی خوب محمدحسین مهدوی را به خوبی به نمایش بگذارند. خصوصیات شخصیت های آن همگی بسیار مشخص و قابل توجه بوده و به خوبی نشان داده شده است. اما در کل قسمت اصلی فیلم به نظر در برداشت اکثر مخاطبین خیلی تکراری و پیش بینی شده بود. به همین دلیل، فیلم به مرور با نمود خسته کننده ای روبه رو می شود و بر خلاف استفاده مناسب از بودجه، بخشی از جذابیت خود را از دست می دهد.
در نهایت "سگ بند" توانسته با استفاده از محدودیت های زیادی که در زمینه ی ساخت فیلم در کشور وجود دارد، یک محصول قابل قبول بسازد. اما با این حال، نمی توان آن را یکی از بهترین های سینمای کشور مطرح کرد.
تأثیر فیلم سگ بند در جامعه
فیلم سگ بند، اثری از کارگردانی محمد رضا گلزار، با تحلیل و نقد عمیقی که از مسئلهی خرسندِ سگهای خانگی در جامعه دارد، به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران در دههی اخیر شناخته میشود. این فیلم در مورد سگی به نام «بند» است که به طور تصادفی به دست یک مرد خانوادهدار و صاحبخانه میافتد، بعد از آنکه خانوادهی این سگ دیگر قادر به نگهداری از او نیستند.
تأثیر فیلم سگ بند در جامعه ایران به دلیل پرداختن به مسئلهی خرسندی سگها، واقعیتی که بسیاری در جامعه پنهان میکنند، پدیدار شده است. چیزی که در این فیلم تبدیل به مسألهی اصلی شده است، این است که چگونه میتوان سگها را از زاویهی کودکانه به یک جانور نزدیک به انسان در نظر گرفت. این مسئله، نشاندهندهی تسلطِ انسان بر جانوران است و شرایط بدبینانهای که جانوران در آن قرار میگیرند.
فیلم سگ بند، با نمایش دادن خصوصیات بشری در سگ، حسِ هممیهنی و ارتباطِ نزدیکی که بین سگ و انسان میتواند وجود داشته باشد، را بازتاب میدهد. در این فیلم خیلی از تصاویر، نشاندهندهی ساختاری است که در جامعه ایران به نسبت پذیرفته شدن حریم پاکدامنی سگها و حفاظت از آنها، وجود دارد و با نوید صحرایی (نویسندهی فیلم سگ بند) منافع انسانها بیشتر در اولویت قرار میگیرند که این مطلب، در فیلم توجه شود.
در نهایت، فیلم سگ بند، تأثیر زیادی روی جامعهی ایرانی داشته است و به لحاظ شیوا توانستهی همهی ضعفهای انسانی در برابر جانوران را از زاویهی بشرانه-جانوری در دید آسودهتری نشان دهد.