تجربهی جنگی آرون افغانی در فیلم
آرون افغانی، شخصیت اصلی فیلمی با همین نام، یکی از جوانان فعال و مبارز قبیلهای در افغانستان است. او در محیطی ترسناک برای همگان و به خصوص غربیها، نزدیک به سال ۲۰۰۱، در یک سری کارگاه آموزشی شرکت کرد. آنچه که به دلیل تکنیک و مهارت وی بیشترین توجه را به خود جلب کرده بود، توانایی شکار خلبانان هواپیماهای بمبگذار میانماری بود.
آرون به همراه یک گروه از مبارزان قبیلهای به مناطقی نزدیک به کابل میرود و در انتظار آنها تعداد زیادی از خلبانان هواپیماهای بمبگذار هستند. آنها تصمیم میگیرند تا از این فرصت به بهترین نحو استفاده کرده و ضربتی سنگین به دشمن بزنند.
سرانجام، پس از یک ماجرای خطرناک و هیجانانگیز، آرون و گروهش موفق به شکار هواپیماهای دشمن و ضربتی سنگین به آنها میشوند. از آن پس، آرون به عنوان یکی از فرماندهان برجسته در جنگ، دیده میشود و میتواند با مهارت و تجربه خود به تدریج به یکی از انجمنهای نظامی برجسته افغانستان پیوسته و برای حمایت از کشورش اقدام کند.
نکته جالب دیگری که در فیلم آرون افغانی مشاهده میشود، بومی بودن آن است. او به عنوان یکی از فعالان مبارز قبیلهای توانسته است با حضور در جبهههای نبردی، جای خود را در تحرکات نظامی افغانستان پیدا کند.این تجربه جنگی برای آرون، تبدیل به یک نماد برای مردم افغانستان شده است که با خطرات جنگ و هجمات دشمنان، دست اندرکاران حکومت جدید آن کشور را برای بقای جمهوری خود تهدید میکنند.
نشانههای سرکوب و خشونت در جنگ
جنگ به عنوان یک پدیده یکی از شاخصترین اتفاقاتی است که نهادها و افراد مختلف در دوران خودشان با آن روبرو میشوند. در دوران جنگ، عدهای به دنبال قدرتی بیشتر، هدفگرفتن و کنترل گستردهتر و به طور کلی زمینهسازی برای برتری بر دیگران هستند. در این راستا، نشانههایی که به سرکوب و خشونت اشاره دارند در دوران جنگ مشاهده میشوند.
یکی از نشانههای سرکوب و خشونت در جنگ، انجام عملیاتهای نظامی در محلهایی است که جمعیت غیرنظامی وجود دارد. این عملیاتها ممکن است باعث تلفات غیرنظامیان شوند و ارائه خدمات ضروری برای زندگی آنها را مختل کنند. همچنین این عملیاتها ممکن است با هدف فریب دشمن شناخته شده باشند و به شدت از منابع و تواناییهای کاغذی و فکری استفاده کنند.
دیگر نشانههای سرکوب و خشونت در جنگ از نوعی عملیات روحی و روانی میباشد. به عنوان مثال، استفاده نظامهایی که در جنگ هستند از ابزارهای تبلیغاتی مختلف همچون فیلمها، کتابهای نظامی و سخنرانیهای بلندپایه، میتواند برای تشدید نبرد و بیشتر سرکوب فعالیت کند. این ابزارها در نهایت نه تنها بر خلق شرایط مانع، بلکه شرایط پایدارتر و ناپایداری در جامعه تاثیر خواهند گذاشت.
نشانههای سرکوب و خشونت در جنگ دسته دیگری از تمدنها و فعالان نظامخواه میباشد. شناخت کامل از نظامهای اوتوریتر و تدبیر های آنها، برای جامعه بسیار اهمیت دارد. هرگونه استفاده از این فعالیتها تحت عنوان نشانههای سرکوب و خشونت در جنگ باید مورد توجه قرار گیرد و راههای مذاکره و صلح آنها کاملا روشن و برای امنیت عمومی باید پیگیری شود.
نقش پلیدی و رقابت در جنگ
در هر جنگی، نقش پلیدی و رقابت بین سلاحهای مختلف بسیار مهم است. در این نوع جنگها، هر طرف تلاش میکند تا با استفاده از هرچه بیشتر تکنیکها و استراتژیهایی، بتواند برای خودش عملیات جنگی بهتری را پیگیری کند و به برتری دست یابد. این رقابت و پلیدی اغلب به جنگ سیاسی نیز متصل است.
در تلاش برای برتری در جنگ، طرفها متخصصهایی با تکنولوژیهای مختلف را استخدام میکنند. مثلاً ارتشهایی که در جزیره آرام شرکت داشتند، از تفنگهای برقی و سلاحهای برقی استفاده میکردند که تفنگهای قدیمی باقی مانده در این جزیره را منسوخ میکردند. همچنین، یکی از پلیدیهایی که در جنگها به کار میرود، استفاده از اطلاعات ناموساعد است که با استفاده از جاسوسی و هک از سیستمهای کامپیوتری حریف بدست میآید.
امروزه در جنگها، کوادکوپترهای نظامی و پهپادها به صورت کاملاً یکسان استفاده میشوند. با استفاده از این عناصر، ارتشهای مختلف میتوانند اطلاعات و تصاویر مختلفی از مناطقی که نمیتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند، بدست آورند. همچنین، صدای بمبگذاری و تیراندازی به روزهای دور جنگی فراتر از سوت و سیماب عمل میکند.
لذا، میتوان گفت که در هر جنگی، رقابت و پلیدی برای برتری بسیار مهم است و ارتشهای مختلف همه تلاش خود را می کنند تا با انجام تکنیک های هوشمندانه، به برتری دست پیدا کنند. با توجه به آینده ای که در هیچ کار جنگی بدون کامپیوترهای پیشرفته و دستگاه های کوانتومی نخواهیم دید، استفاده از تکنولوژی بهینه باعث میشود که ارتشهای منجر به پیروزی شوند.
جنگ و اخلاقیات
جنگ و اخلاقیات دو مفهوم متناقض هستند که در بیشتر جنگها و صراعات مسلحانه دنیا دیده میشود. در این حالت، جنگ باعث میشود تا انسان به یک حیوان وحشی و بیانسان تبدیل شود و از انجام اعمال شنیع و تروریستی نیز خودداری نکند. با این حال، اخلاقیات در بین جنگها میتواند به عنوان یک روش پیشگیری از این رفتارهای تروریستی مورد استفاده قرار گیرد.
در حقیقت، اخلاقیات در جنگ به دو روش اجرا میشود. اولین روش، با شروع جنگ، احترام نظامیان به قوانین بینالمللی انسانی است. مثلاً، قانون بینالمللی انسانی ممنوعیت استفاده از سلاحهای شیمیایی، بیولوژیکی و خطرناک را مطرح میکند. این اصل مسئولیت پذیری از جنایاتی که در جنگ انجام میشود، برعهده سربازان و فرماندهان نظامی میباشد.
دومین روش قالببندی اخلاقیات در جنگ، الگوی جنگهای عادلانه است. در جنگهای عادلانه، نظامیان سعی میکنند برای پیروزی به روشهایی که اگرچه به طور موقت منافع خود را برقرار میکند، از خلق افتضاحات غیرانسانی خودداری میکند. در این روش، پایبند بودن به معیارهای اخلاقی به عنوان یک پایههای بارز از تفکر اخلاقی، به عنوان یک تکنیک پیشگیری از آسیب دیدن به کاوشگری مورد تأکید قرار میگیرد.
در نتیجه، اخلاقیات در جنگ میتواند به عنوان یک راهحل پیشگیری از اقدامات بیانسان و تروریستی در جنگ عمل کند. اخلاقیات در جنگ باید به نظامیان، فرماندهان و جوامع، به عنوان یک مثال برای جلوگیری از انجام اعمال بی رویه و خشونت بیشتر در جنگ، بیان شود.
اعتماد به نفس و اراده در جنگ
در جنگ، اراده و اعتماد به نفس دو مهارت بسیار مهم هستند که برای بقا و پیروزی بسیار ضروری هستند. اعتماد به نفس به معنای اعتماد به تواناییها و قدرتهای فردی است که او را از روحیه ضعف و ناامیدی در برابر شرایط سخت محافظت میکند.
داشتن اعتماد به نفس به دلیل فعال ماندن در جنگ بسیار مهم است. بدون آن، خستگی، ترس و ناامیدی به آدمها حمله کرده و باعث افزایش خطر در برابر حملات دشمن میشود. برای داشتن اعتماد به نفس در جنگ، مهم است که آمادگی روحی و علمی و کنترل خود را در شرایط سخت یاد بگیرید، به دیدی مثبت نزدیک شوید، برای خودتان و دیگران تلاش کنید و دشمن را تحریک کنید.
داشتن اراده نیز به معنای تصمیمگیری قاطع، فعالیت و تلاش بسیار مهم است. برای داشتن اراده در جنگ، مهم است که به اهداف خود پایبند باشید، پشتیبانی از همکاران خود را همیشه داشته باشید، راههای جدید پیش رو را بررسی کرده و با رسیدن به اهداف خود، کار با اراده بیشتر انجام دهید.
بنابراین، داشتن اعتماد به نفس و اراده در جنگ روندی طولانی، زمانی و خطرناک است. اما این مهارتهای ضروری را میتوان با تمرین و آموزش در مدت زمان طولانی آموخت. اعتماد به نفس و اراده به عنوان دو مهارت کلیدی برای بقای افراد در شرایط سخت، بکار بردن آنها در هر کاری که انجام میدهید، بسیار مفید است.
مفاهیم مبهم مثل شجاعت در جنگ
شجاعت بهعنوان مفهومی که بیشتر در جنگها و مبارزه با دشمنان به کار میرود، ایجاد مشکلاتی برای تعریف و تفسیر دارد. شجاعت به طور کلی به معنای توانایی مواجهه با خطر و تحمل آن است. اما تعریف شجاعت در جنگ با تعریف شجاعت در موقعیتهای دیگر متفاوت است. در جنگ، شجاعت اغلب به معنای توانایی مواجهه با خطرات جانی مانند شلیکهای دشمن، منطقههای پر خطر و حملات مسلحانه است.
معمولاً در جنگ، شجاعت به دو صورت مواجهه با خطر و بقا تعریف میشود. بسیاری از سربازان شجاع که در سطح داخلی یا بینالمللی تحسین شدهاند، انواع مختلف شجاعت را نشان دادهاند. بعضی از آنها شجاعت را با تلاش برای نجات زندگی همراه با بازیافت دوباره به عنوان نمونهای از شجاعت ثابت کردهاند، در حالی که بعضی دیگر به منظور دفاع از دیگران از جمله همکاران خود، حرکت کردهاند.
در عین حال، شجاعت در جنگ نتیجهای از تربیت و آموزشی است که سربازان در طول زندگیشان دریافت میکنند. تربیت شجاعت معمولاً شامل آموزشهایی مانند حساسیت به محیط پیرامون، غلبه بر ترس و بالا بردن سطح خودکنترلی است. در نهایت، شجاعت همیشه به معنای تلاش برای دفاع از مردم و مبارزه با شر میباشد.