سریال گیلدخت قسمت 40 فیلو

درگیری گیلدخت و شیوا

در داستان "درگیری گیلدخت و شیوا"، دو کودک به نام‌های گیلدخت و شیوا با هم دوست می‌شوند. این دو کودک در بافت فرهنگی و اجتماعی متفاوتی زندگی می‌کنند؛ گیلدخت از خانواده‌ای که در منطقه شمالی تهران زندگی می‌کنند و شیوا از خانواده‌ای که در یکی از روستاهای جنوبی ایران ساکن هستند. اما با این تفاوت در شرایط زندگی، آنها به دوستی نیکی روی می‌دهند و با هم فراوانی بازی می‌کنند.

اما در یک روز، شیوا به پسرکی دیگر دریاباز علاقه‌مند می‌شود که گیلدخت با آن پسرک بازی می‌کند. گیلدخت برای مدتی نیز با او بازی می‌کند، اما سپس با رفتار بیش از حد خود شیوا را برای پسر بازی بزرگ‌تر و جذاب‌تر که گیلدخت با او بازی می‌کرد، جایگزین می‌کند. شیوا به عنوان دوست گیلدخت به او نزدیک شده بود، اما اکنون با توجه به استیضاح گیلدخت، شیوا دچار نابسامانی شده است.

بعد از مدتی، این رویداد به چشم معلمان دو کودک می‌آید و آن‌ها تلاش می‌کنند تا این درگیری را حل کنند و دوباره دو دوست را به هم برگردانند. در نهایت، با تلاش معلمان و همه دوستان شیوا و گیلدخت، دو نفر دوباره به دوستی خود بازگشتند و پس از این حادثه، مشترکها برای حل مشکلاتشان، به دقت از راه هایی پیروی می‌کنند که در نتیجه، دوستی آن‌ها همیشه ثابت باشد.

اعترافات نسرین

نسرین ستوده، یکی از فعالان حقوق بشر در ایران، با انتشار ویدئویی در شبکه های اجتماعی از شرایط سختی که به عنوان زندانی در زندان اوین، با آن ها مواجه است، گفتگو کرد. این ویدئو، با عنوان "اعترافات نسرین" منتشر شد و نسرین در آن، جزئیات بی سابقه ای از وضعیت روستایی در ایران و نیز شرایط زندان را بیان می‌کند.

در این ویدئو، نسرین صحبت می‌کند که بعد از برگزاری اعتراضات به نتیجه نرسید و سران قدرت به نیروهای امنیتی دستور دادند که برای برهم کردن تظاهرات، با خشونت علیه شهروندان عمل کنند. او با بیان مواردی از زندگی روستایی که خودش نیز در آن زاد و بدنیا شده، سعی کرده تا عوامل اجتماعی و اقتصادیی که باعث تنش های اجتماعی در کشور شده‌اند را برجسته کند.

علاوه بر این، نسرین به شرایط بحرانی زندان اوین نیز اشاره کرده است. او بر این باور است که نظام حاکم بر ایران، برای محدود کردن حقوق و سرکوب شهروندان، از شرایط بحرانی در زندان ها استفاده می‌کند. وی به شرایط نامساعدی که زندانیان در زندان اوین رو به رو شده‌اند، مانند عدم دسترسی به آب شیرین، غذای باکیفیت نبودن، شرایط بهداشتی نامناسب و پرسنل غیربهداشتی اشاره کرده است.

بنابراین، اعترافات نسرین، نشان دهنده تلاش او برای افشای شرایط سختی است که در کشور ایران و در زندان‌های آن به وجود آمده است. او برای حمایت از حقوق بشر و مبارزه با ظلم و ستم در ایران، تلاش می‌کند و با ارائه این اعترافات، دنیا را به وضعیت نامساعد زندانیان در ایران مطلع می‌کند.

حمله افراد مجهول به خانه گیلدخت

حمله افراد مجهول به خانه‌های مردم، یکی از مسائلی است که اخیرا روزافزون شده و شب‌ها باعث ترس و وحشت در جامعه شده است. اخیرا یک حادثه مشابه در خانه پزشک معروفی به نام گیلدخت رخ داد. افراد ناشناس وارد خانه گیلدخت شده و موجب اذیت و آسیب به شخص او شده‌اند.

گفته می‌شود که این افراد با استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی و مهارت‌های خبره خود، به آسانی در محیط خانه گیلدخت توانسته‌اند تدابیر امنیتی که برای محافظت از خود اخذ کرده بود، را نادیده بگیرند و به او حمله کنند.

این حمله باعث شده که جامعه محلی نگران و ناراحت شده و به دنبال بررسی آمادگی مقابله با چنین حوادثی هستند. در واقع، افرادی که به خانه گیلدخت حمله کرده‌اند، محتمل است برای تأمین نیازهای خود، به سرقت مال و اموال مقامات محلی نیز برود.

در نتیجه، حملات به خانه‌های مردم، پدیده‌ای نگران‌کننده است که مسئولین امنیتی باید برای پیشگیری از آن و افزایش امنیت خانواده‌ها و خانه‌های مردم، برنامه‌ریزی کنند. به طور کلی، مردم باید برای امنیت خانه‌های خود، اقدامات لازم را به خوبی انجام دهند و به هیچ وجه از تدابیر امنیتی خود کاستی نکنند.

تلاش پرستو برای کشف حقیقت

پرستو یک پرنده با اراده شدید است که به دنبال یافتن حقیقت در مورد جهان پیرامون خود است. او همیشه با دقت و توجه به جزئیات، بررسی می‌کند و سعی می‌کند تا به نتیجه‌ای دقیق و علمی دست یابد. با این حال، هر چه بیشتر پرستو به دنبال حقیقت می‌گردد، دنیای پیچیده‌تر و پوشیده‌تر از او پدیدار می‌شود که باعث می‌شود او شور و هیجان بیشتری به خود بگیرد.

برای کشف حقیقیت، پرستو نیاز به پویایی و دقت دارد. او همیشه در حال تحلیل و ارزیابی ابعاد مختلف وجودی است و سعی می‌کند با وسعت دید خود مشکلات را حل کند. به‌عنوان مثال، هنگامی که پرستو به دنبال شیءی می‌گردد، او به دقت به آن نگاه می‌کند و با مقایسه با دیگر عوارض، آن را از همه جهات با دقت بررسی می‌کند.

هوش پرستو برای به دست آوردن حقیقت و دستیابی به دقت، بسیار مهم است. به دلیل استعدادهای ذهنی خود، او می‌تواند بسیاری از مسائل را از چند زاویه مورد بررسی قرار دهد و به نتایجی دلنشین دست‌پیدا کند. بی‌تردید، پرستو برای کشف و رسیدن به حقیقت، بسیار جستجوگر و بااهمیت است.

در نهایت، پرستو با تلاش و پشتکار خود، به حقیقت دست یافت. این تلاش عظیم او، نمونه‌ای از اراده قوی و قدرت ارادی است که به دلیل آن، او را به دنیای واقعیت نزدیکتر کرده است. با این حال، پرستو هیچوقت نمی‌تواند به حالت یا اعتقادی قطعی دست یابد، چرا که جهان پیرامونش بسیار پویاست و همواره در حال تحول و تغییر است.

راهیابی گیلدخت به پرونده رویاهایش

راهیابی گیلدخت به پرونده رویاهایش یک موضوع مهم و پرطرفدار در دنیای روانشناسی است. رویاها می‌توانند تصاویر نمادین و مفهومی باشند که در ذهن آدمی به وجود می‌آیند و نشان‌دهنده وضعیت روحی و عمیق فرد است. پرونده رویاها نیز به مجموعه‌ای از رویاهای یک فرد گفته می‌شود که معمولاً برای بررسی اینکه فرد چگونه به عالم داخلی خود نگاه می‌کند و چه آرزوها و امیدهایی دارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

گیلدخت در پرونده رویاهایش می‌تواند به کمک یک روانشناس دسترسی پیدا کند تا به بهترین شکل از رویاهای خود استفاده کند و از طریق آن‌ها با خودش و حساسیت‌هایش آشنا شود. اغلب در پرونده رویاها، رویاهایی پر تعبیر و با ارتباطات چندگانه وجود دارند که ممکن است توصیف آن‌ها برای فرد سخت باشد، اما با استفاده از متد‌های مداومت روان‌شناختی می‌توان این موضوع را بررسی و درک کرد.

با مراجعه به پرونده رویاهای خود، گیلدخت می‌تواند با شناخت دقیق‌تری از خودش به نتایج بهتری در زندگی خود دست پیدا کند. برای مثال، یکی از رویاهای گیلدخت ممکن است به عنوان یک نشانه از این باشد که او به دنبال راهی برای کشف توانمندی‌های خود و رسیدن به اهدافش است. این آرزو می‌تواند به عنوان یک راهنمای قدرتمند برای جستجوی خودش در زندگی او نقش بسزایی ایفا کند.

به طور کلی، راهیابی گیلدخت به پرونده رویاهایش می‌تواند تاثیر بسیار مثبتی بر زندگی خود داشته باشد. با شناخت دقیق‌تری از خود و عمیقاً درک کردن آرزوها و هدف‌های خود، گیلدخت می‌تواند به بهترین شکل ممکن از زندگی خود لذت ببرد.

فرار نسرین با دست دادن جلال

فراری که در سال ۱۳۹۷ رخ داد و به طور وسیعی در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی گزارش شد، فرار نسرین ستوده، فعال حقوق بشر ایرانی بود که در ماه ژوئن از سالن پرسش و پاسخ دادگاه اولین درجه ایلام هنگامی که به اتهام "تخریب نظم عمومی" در حال دفاع بود، فرار کرد. این فعال، در دادگاه به اتهام‌های متهم تشخیص داده نشده بود و دلايل دفاعی و منطقی خود را در قضایای انتقادی که از ظلم و سوء پیشینه رژیم اسلامی گفته بود، ارائه کرد.

پس از پنج ماهی از فرار، در آبان ماه ۱۳۹۷ خبر از دستگیری این فعال حقوق بشر در توسط ماموران ایرانی داده شد. اما به علت ترس از شکنجه و اعدام، نسرین که شناخته شده بود که اصلاح طلب و غیر خشونت آمیز است، خواستار وکالت ویژه شود که با خود آورده بود. در این حالت، وکالت غیر دستوری نزد پروین محترمی، وکیل حقوق بشر نسبت به این مرد، رخ داد و وی به کمک محدودیت بسیار کم از طریق این وکیل، فهریم می‌توانست تحت حراست قرار گیرد.

وقتی نسرین در محاکمه خود با دیگر فعالین متهم به عنوان یکی از سومین شخص در میان بیش از ۱۲۰ نفر به نوعی دست‌درت خود را به سوی جلال، دادگاهی خود، که یکی از قضاتی است که نسرین او را برای تنظیم سوالات از دستگیری رهبری تعیین کرده، صادر می‌کرد. با این حال، حتی جلال نیز در دادگاه وقتی به این اتفاق شاهنگی می‌دید، تشنه و شگفت می‌ماند. گفتار او مزبور شده، که "سقط از ساقی، لب به آب نرسد" به روشی اختصاری به این مطلب پیام داد: به طور معمول در این کشور، چنین اتفاقاتی نمی‌افتد.