1. تاج و تخت فصل 5: داستان جنگ و صلح
فصل پنجم کتاب "تاج و تخت" با روایت داستان جنگ و صلح آغاز میشود. در این فصل، افرادی که قبلا در کنار هم به دنبال قدرت و ثروت بودند، به دلیل یکدیگر میجنگند.
در جنگی که بین حضرت قدسی و صفیرفروش برقرار شده بود، غلبه حضرت قدسی به دست آمد. صفیرفروش و گروهش ناچار به فرار شدند و حضرت قدسی به روی تاج و تخت نشست. در عین حال، ملکه شهلا نیز به دلیل توسل به خدایان و دعا کردن برای شکست دشمن، به عنوان قهرمان به درخشش رسید.
اما پس از جنگ، دوباره با صلحی که بین حضرت قدسی و صفیرفروش امضا شد، تنها کسانی که از این قضیه سود جستند، همان چهار نفری بودند که پیش از این دست به دست هم داده بودند. و به نوعی لقب "پنجره یاب" به آنها چسبید.
در کل، داستان جنگ و صلح فصل پنجم "تاج و تخت"، به بازتاب دادن شکست دشمن و پیروزی برای قهرمانان، به همراه نتایج فراوانی که بر فراز و نشیب مردم و قدرتهای قرار گرفته در صحنه این رقابتهای خودخواهانه میگذرد، پرداخته است.
2. ارطغرل غازی فصل 6: قیام عثمانی
"ارطغرل غازی فصل 6: قیام عثمانی"، به یکی از اتفاقات گرامی تاریخ عثمانی مرتبط میشود که جریانهای بی پایان و تحریکات سیاسی را شکل داد. در این فصل، پرده از مبارزات بین ارتش عثمانی و مغول ها به وضوح برداشته میشود، که در نتیجه زخم عمیقی به سرنوشت قبایل گوناگون عثمانی وارد شده بود.
در این قسمت از داستان، شکست ارتش آلپ آرسلان، با یکی از مردان شجاع که بنام “سنجر” بود، تکمیل میشود. بسیاری از مردم و خانوادههای شهر، اسیر شدند و به زورای خود ملحق شدند. اما در خلال این شکست، قبایل افشین و سوباشی، دچار خسارات جدی شده و علیه دستورات سولتان، تصمیم به حمله به نقاط حاکمیتی ارتش گرفتند.
تحریک شورشیان در نواحی مختلف عثمانی و دگرگون شدن برخی قورباغههای آن باعث شد که نقش مهمی در این مسابقه نبرد ظاهر شود. شاید برخی از قوای خدمه و فرمانداری عثمانی، در مرحله اول ساکت مانده بودند، اما پیشرفت این حرکت شورشی، بلافاصله نقش مهمی در جریان به وجود آمدن “قیام عثمانی” داشت.
جنگ سوم مغول بختیاری نیز به اتفاق قرار گرفت.این نبرد، تلاش برای جنگ در دیگر شهرها و الودگی درگاهها را در بر داشت و پیشرفت عثمانیان را در جنوب ترکیه خنثی کرد. در این مسیر، حمله سروان تورغوت به یکی از واحدهای مغول ها، در نجات عثمانیان و توقف شروع انقلاب اسلامی در شرق،یکی از اتفاقات مهم بود.
در نهایت، "ارطغرل غازی فصل 6: قیام عثمانی"، با وقایعی مهم و اثرگذار از جمله نبرد قیام عثمانی، شکست مغول، شورش قبایل افشین و سوباشی و حمله سروان تورغوت، به نمایش گذاشته شد. به طور خلاصه، این فصل از سریال "ارطغرل غازی" با پیچیدگیها و جریانات پرشور و پرمعنا رو به پایان رفت.
3. قیامت: شمشیرهای والدین فصل 2: عصر نوین
بر اساس باورهای اسلامی، قیامت زمانی است که خداوند بزرگ حکم داده و نهایتا به تمامی انسانها و جهانیان که توانستهاند از جور و جفا و گناهان دوری کنند، پاداش خود را میدهد. در آن زمان شمشیرهای والدین پیامبر اسلام در دست خواهد بود و قدرت این پدیده بسیار بالاست.
در فصل ۲ عصر نوین، مضمون اصلی به تصویر کشیده شده است که نشان دهنده قیامت است، این مضمون بسیار پیچیده بوده و برای هر تماشاگری که قصد فهمیدن آن را دارد، تلاش برای فهمیدن آن ضروری است. در این فصل، سرگذشت کاراگاه شکپی که در دستگاه پلیس حضور دارد، به تصویر کشیده شده است و در انتها او به نوعی قربانی شدیدای قاتلان دروغینش خواهد شد.
در این قسمت و با توجه به موضوع قیامت، علامتهای قیامتی مانند زلزله، پیدایش حیوانات عجیب و غریب، بارش آتش از آسمان، حضور مسیح دوم و... به تصویر کشیده شدهاند و نشان میدهند که دنیا بسیار شیوع پیدا خواهد کرد و باید برای زنده ماندن تلاش شود.
به طور خلاصه، در فصل ۲ عصر نوین، موضوع قیامت و باورهای اسلامی در این زمینه به تصویر کشیده شدهاند و فردی که توانایی داشته باشد از گناهان دوری کند، به نعمتهای الهی دست خواهد یافت. برای کشف بیشتر از نحوه نشان دادن این مضمون در این فصل، تلاش باید شود و به موضوع اصلی کتاب توجه کنیم.
4. شهرزاد فصل 3: عشق و سیاست
در فصل سوم شهرزاد، موضوع عشق و سیاست به گوشه و کنار داستان جاری قرار گرفته است. در این فصل، عشق همچنان به عنوان موضوع اصلی داستان حضور دارد ولی باز هم تداخلات سیاسی در دست داشته است.
شهرزاد در این فصل به داستانهایی که به عشق و ازدواج اختصاص دارند می پردازد. داستان یک زوج جوان به نام های مجتبی و عشق است که به هم عاشق شده اند. اما به دلیل رقابت های سیاسی که بین خانواده های آنها وجود دارد، رتبه اجتماعی طبقه بالا خانواده مجتبی خانواده عشق را سنگین تر از خودش می دانند و مانع ازدواج آنها می شوند.
علاوه بر این، در داستان دیگری نیز به پدری به نام شاه خسرو پرداخته می شود که در یک نبرد سیاسی شکست خورده است و به تنهایی به خانه برمی گردد. پسر او، بهرام، برای حمایت از پدرش و سیاست هایی که می خواهد انجام دهد تصمیم می گیرد عاشق یک دختر معمولی شود. اما باید توانسته باشد بین عشق و علاقه به سیاست تصمیم گیری کند.
در مجموع، به نظر می رسد که در فصل سوم شهرزاد، موضوع عشق در تلاش برای گرفتن جایگاه خود در میان تناقضات و شکست های سیاسی است. همچنین، داستان نشان می دهد که گاهی عشق و سیاست با یکدیگر تداخل دارند و باید در تصمیم گیری ها دانشمندانه عمل کرد.
5. سنجر قدیمی فصل 2: پیام آخر
در فصل دوم کتاب "سنجر قدیمی"، پیام آخر مورد بحث قرار میگیرد. در این فصل، داستان اینگونه آغاز میشود که بایلی بولویت، قهرمان داستان، در حال بازگشت به خانهاش است. او به تازگی به داروخانه رفته است و به دستور دکتر، دارویی خاص برای درمان بیماریاش استفاده میکند. درست قبل از اینکه به خانه برسد، با اسبش در یکی از برجهای محلی برخورد میکند. برج از آجر ساخته شده و تعدادی مرغ در آن زندگی میکنند. بیلی به عنوان یکی از شهروندان محلی، متوجه میشود که برج در حال نپدید شدن است.
بعد از تحقیقات بیلی، پی به دو جاسوس میدهد که دارای پوستزنی عجیب و غریبی هستند. او به کمک دوست خود (گای هاردینگ)، صبر میکند تا جاسوسان به دامش بیفتند. با در دست گرفتن جاسوسها، بیلی و دوستش میفهمند که آنها در واقع برای متعلق به اسراری بودهاند که به مردم اطلاع داده میشود.
در ادامه داستان، بیلی و دوستش به این نتیجه میرسند که یک گروه به نام "سنجر قدیمی" قصد دارد از اسرارشان به عنوان برای کسب سود استفاده کنند. آنها قصد دارند اطلاعات خود را به عربستان بفروشند و به این ترتیب، تمام شهر را تحت تأثیر خود قرار دهند. بیلی و دوستش با کمک چند شهروند دیگر، تلاش میکنند تا این گروه از کار خود بازدارند. در پایان داستان، بیلی و دوستش به مبارزه با سنجر قدیمی ادامه میدهند و امیدوارند که بهترین نتیجه را برای خود و شهر پیدا کنند.
6. کیش: شایعه واقعی فصل 2: عشق یا شغل
در فصل دوم مجموعه تلویزیونی "کیش: شایعه واقعی"، مشاهده میشود که داستان فیلیپ و دیا ادامه دارد و این بار دیا برای پیدا کردن یک شغل جدید به کیش میآید. او از یکی از دوستان خود به نام لیلی مدیرآنلاین یک موزه در کیش معرفی میشود و در نهایت در آنجا به عنوان دستیار مدیر انتخاب میشود.
اما در طول راه، دیا با نااشناختهای به نام کوشا آشنا میشود که همزمان با قرارگیری دیا در موزه به عنوان مدیر قسمت چین و چروک روی مختصات مهندسی کیش کار میکند. کوشا با ابراز علاقه خود به دیا، به او اعتماد میکند و از او کمک میخواهد تا به سرعت مسئلهی ردیابی و کشف یک مفقود شده در کیش را حل کند.
دیا در برخورد با کوشا شک دارد و دلیلی برای مشاهدهی علاقهی او به خود نمیبیند، اما در طول روزهایی که در کیش مشغول به کار است، احساس علاقهی خود به او را از دست نمیدهد. این خودرایی در برابر علاقهی کوشا به او، به دیا کمک میکند تا در طول مجموعه به داستان عشقآسای خود ادامه دهد.
بنابراین، فصل دوم "کیش: شایعه واقعی" مربوط به دیا و کوشا است که همزمان با کار دیا در موزه، داستان عشقی نیز بین این دو شکل میگیرد. با توجه به اینکه داستان هریک از شخصیتهای دیگر مجموعه نیز در این فصل ادامه دارد، فصل دوم از "کیش: شایعه واقعی" در مجموعه کاملاً جذاب و جذابی است که توجه بسیاری از علاقهمندان به سریالهای تلویزیونی را به خود جلب کرده است.