۱. بازگشت مردگان
بازگشت مردگان یک مفهوم عجیب و غریب است که در اغلب ادیان و باورها ذکر شده است. در بسیاری از دینها و باورهای اسطورهای، اعتقاد به بازگشت مردگان در روز قیامت را دارند. در این روز، همه مردگانی که در گور آخر خواهند بود، بیدار خواهند شد و به جایی که قیامت صورت میگیرد، خواهند رفت.
در دین مسیحی، برخی از کتابهای مقدس از بازگشت مردگان میگویند. در انجیل متی، مردگان به زندگی باز میگردند، به خصوص اعضای خانوادههای مسیحی. بر اساس انجیل مرقس، عیسی مسیح برای بازگشت مردگان پس از سه روز در قبر خود مرده بود.
در اسلام، اعتقاد به بازگشت مردگان در روز قیامت بر اساس قرآن کریم و حدیث شریف وجود دارد. طبق اسلام، در روز قیامت، همه مردگان در گورشان به زندگی باز خواهند گشت و به مرحله پایانی خود در کنار خداوند منتظر خواهند ماند.
در باورهای مردمی، از بازگشت مردگان به عنوان یک مفهوم شیطانی نیز یاد میشود. استفاده از جادو و سحر و شعبده بازی برای بازگرداندن مردگان به زندگی، به عنوان یکی از شیطانی ترین موضوعات در تاریخ انسان بحث شده است.
به طور کلی، بازگشت مردگان به یک مفهوم مرتبط با مرگ، در فرهنگها و باورهای مختلف در سراسر جهان وجود دارد. گاهی اوقات به عنوان علم روانشناسی، این مفهوم به عنوان بهبود از غم از دست دادن عزیزان، استفاده میشود.
۲. تنش در گروه
تنش در گروه یکی از مسائلی است که در زندگی روزمره، در تمامی محیطها و بخصوص در کار، تاثیر مستقیمی بر برقراری ارتباطات، اشتیاق و روحیه افراد دارد. گروه به مجموعهای از افراد گفته میشود که با همدیگر به چشم یک هدف مینگرند.
تنشهای مختلفی در گروه ایجاد میشود. این تنش میتواند به صورت کم یا شدید، مؤثر یا بی تأثیر باشد. در دنیای کار، تنش در گروه میتواند به دلیل مشکلات عملیاتی، تضادهای فردی، کافها و عدم هماهنگی در شرایط کاری ایجاد شود. راه حلهایی مثل تسهیل ارتباطات، افزایش هماهنگی بین فردها، و رعایت قوانین و مقررات کاری میتواند نسبت به کاهش این تنشها مؤثر باشد.
ایجاد تنش همچنین میتواند در محیطهای دیگری همچون خانواده، مدرسه یا تمام ارگانهایی که در آن نیاز به همکاری و همفکری وجود دارد، ایجاد شود. در اینجا، مثلاً رعایت احترام نسبت به دیگران، برقراری ارتباط با افراد با روحیه مثبت، شنیدن نقطه نظر دیگران و همچنین اظهار نظر خود با مودبیت و محترمانه برای کاهش تنش و مراحل مؤثری محسوب میشود.
در نتیجه، جهت کاهش تنش در گروهها، بهتر است نهایتاً قوانین ارتباط، رفتار و همینطور وظایف و مسئولیتها مشخص شوند تا فردان بتوانند از این قوانین پیروی کنند. همچنین، مدیریت افراد مؤثر برای کاهش تنش از مهمترین مؤثرات برای بهبود کارایی گروه برای دستیابی به هدف عملیاتی مشترک است.
۳. مرگ یکی از خانواده
مرگ یکی از اعضای خانواده، یکی از بدترین واقعیتهایی است که ممکن است برای یک خانواده رخ دهد. این واقعیت برای خانوادهها بسیار دردناک است و باعث وحشت و نابودی عمیقی میشود. ممکن است مرگ یکی از اعضای خانواده، بیشتر از هر چیزی، شوک و تاسف را در دیگر اعضای خانواده به وجود آورد.
معمولاً همه اعضای خانواده نسبت به مرگ فردی که از دنیا رفته است، احساس غم و اندوه دارند و همه با دلیلی خاص به او علاقه داشتهاند. هر اعضای خانواده به نوعی در تردید و شک بسیاری روبرو میشود و احساس میکند که باید بزرگترین سنگر و حامی خانواده بوده و غیبت هر فردی که در زندگی خود دوستش داشته، در تلاش برای پیشرفت و رسیدن به اهدافش، حضور قوی و خالص خواهد داشت.
به علاوه، این درد و اندوه به خصوص برای فردی که در گذشته به نحوی مشترک با این فرد درگذشت، بسیار بزرگتر است. آنها معمولاً تحت فشار بیشتری هستند و نیاز دارند برای تغییرات بسیاری در زندگی خود، از جمله پیدا کردن دوستان جدید و شروع به یادگاری روز به روز مرحله بعدی مسیر زندگی خود را با شوق و حماسه شروع کنند.
به طور خلاصه، مرگ یکی از خانواده، یکی از جدیترین واقعیتهایی است که در طول زندگی، هر خانواده میتواند با آن مواجه شود. این واقعیت غبطهباری به همراه دارد که باعث بروز نابودی و نارضایتی شدیدی در خانواده میشود. بالاخره نیاز داریم تا با مواجه شدن با این مواقع، برچسب گذاری دائمی روی خاطرات خود را کاهش دهیم تا بتوانیم با زندگی به صورت موثر و رو به اطمینان ادامه دهیم.
۴. جنگ از داخل
جنگ از داخل مفهومی است که انتشار آن در دهه ۱۹۶۰ میلادی بعد از انتشار کتاب "جنگ از داخل: مبارزه برای تحریم" اثر رالف ناید به رواج گستردهتری رسید. جنگ از داخل به شکلی که در کتاب ناید توصیف شده بود به معنای جنگ نظامی بین دو کشور نیست، بلکه جنگ از داخل به روابط داخلی کشورها اشاره دارد. در اصل این نوع از جنگ، نوعی خشونت و تلاش برای تغییر یک رژیم از طریق افراد داخلی، معمولا با استفاده از حرکات اجتماعی، تحریمها، تحریمگذاریهای کشوری، و فشارهای اقتصادی را شامل میشود.
همچنین، جنگ از داخل عاملی است که در بحثهای سیاسی امروز به شدت برجسته شده است و بسیاری از کشورها برای دفاع از خود در مقابل این نوع از جنگها تلاش میکنند. در برخی کشورها، جنگ از داخل توسط فعالین حقوق بشر، فعالان زنان و فعالان خانواده پویا شدهاست که برخی مواقع باعث افزایش تنش و خشونت به وجود میآید. از جمله مثالهایی از جنگ از داخل میتوان به مبارزه جنسیتی، حقوق بشر، برابری نژاد، و برابری اقتصادی اشاره کرد.
بنابراین، میتوان گفت جنگ از داخل وابسته به مفهوم افراد داخلی کشوری است که تلاشهای خود را برای آزادیبخشی از رژیم و قدرت راهاندازی می کنند.این شیوه جنگ پیچیدگی های وسیعی دارد که شبکه هایی از ارتباطات اجتماعی و فعالان درونی و خارجی شامل کشور های دیگر همراه با این جنگ هستند. با توجه به تاثیرات عمیق و پرچمداری که این نوع جنگ دارد، دستیابی به موفقیت در جنگ از داخل به مفهوم پیچیدهای از تلاش، پشتیبانی، فشارهای اقتصادی و اعتراضات عمومی نیازمند است.
۵. روشن شدن رازها
روشن شدن رازها به معنای کشف و فهمیدن مسائلی است که پیچیده بودهاند یا مسائلی که پوشیده و نامفهوم بودهاند. این مفهوم در انواع رابطهها و در شرایط مختلف به کار میرود. روشن شدن رازها برای بعضی افراد میتواند هدفی بزرگ باشد که آنها برای آن کار میکنند. به عنوان مثال، برای معمایی که قرار است حل شود و یا چیزی که برای کشف شدن به آن علاقه مندیم.
روشن شدن رازها نیازمند تلاش و تحقیق است. برای کشف و افشای رازها باید با روشهای صحیح به کار برد. این شامل پرسشهایی مثل «چرا» و «چگونه» است. برای روشن شدن رازها، باید به کسانی که دانش بیشتری دارند مراجعه کرد تا بتوانید به پاسخ درستی برای سوالات خود دست یابید.
روشهای دیگری نیز برای روشن شدن رازها وجود دارد. یکی از این روشها، تلاش برای مدرک داشتن است. این به این معنی است که پس از کشف راز، باید مدارک و شواهدی را که این دانشجویی را نشان میدهند، جمع آوری کرد تا از آن بهترین استفاده را برد. در این روش باید به منابعی که اعتماد به آن داریم واکنش نشان دهیم.
با روشن شدن رازها در هر فرآیند یا روابط اجتماعی، ما میتوانیم از توانایی خود برای پرداختن به مسائل پیچیده استفاده کنیم. روشن شدن رازها به ما در کشف جدیدترین دانشها از موضوعات مختلف کمک میکند و این دانش به موازات باعث گسترش مهارت ها و توانمندی های ما میشود. از این رو، روشن شدن رازها درس بسیاری برای همه ما است.
۶. معامله با شیطان
معامله با شیطان در فرهنگ عامه به معنای شراکت با شیطان برای رسیدن به هدفی است. در اینجا شیطان به عنوان نماد شرارت و شر و یکی از مخالفان خدا و مردم به تصویر کشیده شده است. معامله با شیطان به معنای قرارداد و تفاهم با او در قبال انجام یک امر خاص است که معمولاً با گناه و ارتکاب فساد انجام میشود.
این معاملات ممکن است برای برخی افراد به دلیل دسترسی سریعتر به آرزوها و اموری که میخواهند، جذاب باشد. اما در واقع این دستآوردها زودتر یا دیرتر با شکست و بدبختی همراه خواهند شد. برعکس افرادی که به سوی خدا و نیکی هدایت میشوند، با تحمل صبر و مشقت هدف خود را به دست خواهند آورد.
در زندگی انسانها، افرادی وجود دارند که با هوای نفس و خودخواهیشان به گرایش به معاملات با شیطان دچار میشوند و پای خود را در راه شرارت قرار میدهند. آنها با این تفاهم به شیطان کمک میکنند تا در امر تحقیرافکنی و بلایای بیشتری با مردم دست به کار شود.
به طور کلی معامله با شیطان در هر جایی خطرناک است. هوای نفس و شهوتهای فانی لباسی است برای شیطان که افراد را از راه شرارت به سمت خودتمایل میکند. برای اینکه یک انسان بتواند از اثرات نفوذ شیطان پاک شده و به سوی خدا و راهی که او برای او انتخاب کرده است برود، باید سعی کند در هر لحظه موقعیت خود را ارزیابی کند و برای رسیدن به هدف خود با صبر و استقامت به کار خود ادامه دهد.