1. به چه مجبورتم؟
بعضی از ماها اغلب به یک نقطه از زندگی می‌رسیم که احساس می‌کنیم دروغی در برابر خودمان می‌گوییم و به شخصی که دوستش نداریم برویم یا کاری کنیم که اصلا نمی‌خواهیم؛ در آن ساعت، شاید احساس کنیم که به چیزی مجبور هستیم که از آن بدتر هم نمی‌توانیم. اما پاسخ این سوال آن نیست که به چه مجبور شدیم. در واقع، پاسخ به این سوال به عنوان یک نکته شروع، به حل مشکل کمک نمی‌کند.
در بیشتر موارد، دلیل برای پذیرش چیزی که نمی‌خواهیم به این دلیل است که این تصمیم به نوعی به ما کمک می‌کند تا روابط خود را با افرادی که در زندگی‌مان مهم هستند، حفظ کنیم. مثلاً ممکن است به یک مراسم عروسی برویم که به واقع از آن خوشمان نمی‌آید، اما به دلیل رابطه‌ی صمیمی که با عروس و داماد داریم، قبول می‌کنیم. و گاهی اوقات، نیاز داریم که از راهی که می‌خواهیم برای رسیدن به هدفمان استفاده کنیم، کنار بگذاریم و راهی که نمی‌پسندیم را انتخاب کنیم. مثلاً در شرایطی که برای کسب درآمد بیشتر، نیازی به کاری داریم که برایمان خوشایند نیست.
به طور کلی، پذیرفتن اینکه گاهی اوقات به چیزی مجبوریم، می‌تواند به ما کمک کند تا به درک بهتری از خودمان و روابطمان برسیم و همچنین برای رسیدن به هدف‌هایمان، اقداماتی بکنیم که در ابتدا به نظر درست نمی‌آید.
2. من هم مثل شما می‌خواهم زندگی کنم.
زندگی به معنای واقعی کلمه، بسیار پویا و چالش‌برانگیز است. همه یک مسیر و ایده‌های خاص خود برای زندگی دارند. یکی از مسایلی که ممکن است در طول زندگی برای افراد مطرح شود، دغدغه برای داشتن یک زندگی ایده‌آل است. ممکن است فردی به دنبال رسیدن به موفقیت و ثروت در زندگی باشد، در حالی که فردی دیگر به دنبال زندگی آرام و خلاقانه و کاری باشد که به او احساس رضایت بخشی کند.
در هر صورت، همه دغدغه دارند که زندگی‌ای رضایت بخش و مفید داشته باشند. در حقیقت، ما همه هدف یکسانی را دنبال می‌کنیم: یک زندگی بهتر و خوبتر. در این راستا، من هم مثل شما تلاش می‌کنم تا زندگی‌ای موفق، مفید، بهینه و پویا داشته باشم که به انجام دادن کارهایی که علاقه‌مند به آنها هستم، بپردازم.
برای داشتن یک زندگی موفق و رضایت بخش، باید به هدف‌هایی که داریم شایستگی قانع‌کننده‌ای داشته باشیم. باید از زندگی لذت ببریم و در طی آن موفقیت‌هایی را تجربه کنیم. باید در شغل، روابط، خانواده و ... به اهدافمان رسیده و نشان دهیم که زندگی موفق تا چه حد می‌تواند پویا و ارزشمند باشد.
در نهایت، زندگی ایده‌آل به معنای کاملاً شخصی است. باید به چیزی که برای شما مهم است، پایبند بمانید و زمان و انرژی را صرف آن کنید. باید به هر دلیلی که می‌خواهید، زندگی کنید و خود را از انتظارات بی رویه دیگران خارج کنید.برای داشتن یک زندگی خوب و موفق، باید قدرت خود را بشناسیم و تزریق انرژی مثبت در زندگی خود داشته باشیم و همچنین از تجربیات دیگران استفاده کنیم تا بتوانیم خودمان را بهتر بشناسیم و یک زندگی خودسازی شده و پیشرفته داشته باشیم.
3. دوست ندارم پول به شما بدم.
پول بدون شک یکی از مهمترین مفاهیم در جامعه بشری است که باعث میشود روابط اجتماعی و اقتصادی بین افراد به خوبی پایدار باشد. اما برخی افراد هستند که نمی‌خواهند به هر دلیلی به دیگران پول دهند و حتی از فکر آن نیز ناراحتند. البته این ممکن است به دلایلی مختلف باشد و در بسیاری از موارد این عدم تمایل به دلیل بروز مشکلات قبلی یا احساس عدم رضایت از روابط با دیگران است.
اگرچه عدم تمایل به پول‌دادن به دیگران در بسیاری موارد به نظر متفاوت و عجیب می‌آید، اما باید به این نکته دقت کرد که هر فردی دارای دلایل خودش برای این نوع رفتار است. برخی از افراد ممکن است به دلیل اینکه به شیوه‌ی زندگی معتدلی علاقه ندارند و یا ممکن است دچار مشکلات مالی باشند، این امر را انجام نمی‌دهند.
بنابراین، لازم است که اگر افرادی هستند که دوست ندارند به دیگران پول دهند، این موضوع را با نشان دادن احترام به دیگران وصیت کنند. برای این منظور بهتر است که با دیگران به شیوه‌ای برخورد کنیم که پذیرفتن این نوع رفتار ما را تضعیف نمی‌کند و به سبب باورهایی که در زندگی داریم به این شیوه رفتار می‌کنیم. از این رو، احترام به نظریات و برداشت‌های دیگران باعث شود تا احتمال وقوع جنجال‌های بیشتر در مورد این موضوع کاهش یابد.
4. همیشه در برابر خطر احتیاط کنید.
ضرورت احتیاط در برابر خطرات زندگی، یکی از مهمترین فاکتورهایی است که ما را در طول روز متحول می کند. از آنجا که بسیاری از واقعیت های زندگی به همراه خطرات مختلفی نظیر حوادث، بیماری ها، شرایط آب و هوایی در معرض دید قرار دارند، احتیاط و دقت در پیشگیری از آنها جزئی از باورهای خود ما شده است.
احتیاط در مواجه با خطر بیانگر اعتماد به نفس، دانش لازم و تلاش برای کاهش یا حتی از بین بردن آن است. برای مثال، استفاده از سیستم های ایمنی در خودرو، استفاده از وسایل حفاظت شخصی در کارگاه و استفاده از پوشش های درست هنگام بیرون رفتن در شرایط آب و هوایی سخت در کاهش خطرات و حفظ سلامتی افراد مؤثر است.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که یکی از عوامل مهم در پیشگیری از بسیاری از خطرات، آگاهی از محیط پیرامون ما و شناخت مناسب از خطراتی است که در آن منطقه وجود دارند. برای مثال، در زلزله نباید در نزدیکی ساختمان های بالا یا نزدیک به شیشه هایی که ممکن است شکسته شوند باشید. همچنین، در مواجهه با شرایط آب و هوایی سخت، مثل برف و یخبندان، لازم است که از پوشش مناسب استفاده شود.
بنابراین، می توان گفت که احتیاط و پیشگیری از خطرات، یکی از راه های اساسی نگهداری سلامتی و ایمنی در زندگی است. این اقدامات شامل استفاده از تجهیزات ایمنی، شناخت مناسب از خطرات محیط پیرامون و تهیه وسایل و کمک های لازم در مواجهه با خطرات هستند. همچنین برای کاهش خطرات باید به پاکسازی محیط، خدمات بهداشتی و ایمنی در سازمان ها و بهداشت شخصی توجه خاصی داشت.
5. پول و ثروت به آدمی دل بلرزی می‌دهد.
پول و ثروت همیشه یکی از موضوعاتی بوده که به آدم‌ها دل بلرزی می‌دهد. از یک طرف تعداد زیادی از مردم در تلاش برای کسب ثروت هستند و به دنبال آن هستند که بتواند هر چه زودتر به ثروت برسند. از طرفی دیگر، بسیاری از افراد به دستورات پول و ثروت وابسته هستند و برای آن می‌جنگند تا داشتن آنها را از دست ندهند.
اما چرا پول و ثروت به آدمی دل بلرزی می‌دهد؟ یکی از دلایل اصلی این مسئله همانطور که گفته شد، بیشتر برای رسیدن به شرایط بهتر زندگی است. اما به دلیل عدم تمرکز بر سایر جنبه‌های زندگی، بسیاری از مردم از دست این گرایش به پول و ثروت درمانده‌اند و با شکست مواجه شده‌اند.
در برخی موارد، داشتن پول و ثروت می‌تواند پذیرش اجتماعی برای آدم را افزایش دهد. در جامعه‌ای که پول و ثروت به‌عنوان نشانه‌ی توانمندی و دارایی به‌شمار می‌رود، داشتن آنها تنها نشان‌دهنده این نیست که فردی موفق است، بلکه می‌تواند به او کمک کند تا موقعیت اجتماعی خود را افزایش دهد. به علاوه، پول و ثروت می‌تواند از مشکلات مالی و دیگر مشکلات زندگی کمک کند.
هرچند که پول و ثروت به آدمی دل بلرزی می‌دهد، اما ممکن است فردی چگونه با آنها به‌عنوان یک قدرت موفقیت زا، کار کند، باعث شود تا متوجه شود که دنبال یک مسیر اشتباه هست. به همین دلیل، در وهله اول، باید تعیین کرد که کسی نباید برای اینکه به دلیل داشتن پول و ثروت، رضایت خود را از دست بدهد. پیوستن به نظام مالی دو الگویی که بسیاری از مردم دنبال می‌کنند، باید با توجه به هدف واقعی خود اتفاق بیفتد. به محض اینکه فرد افتاده به دنبال پول و ثروت شده و چنانچه پول و ثروت تنها منظور او از زندگی است و پرورش خانواده را در اولویت نمی‌دارد، ممکن است با مشکلات بیشتری روبرو شود.
به علاوه، باید توجه شود که توجه به پول و ثروت، باعث میشود فردی از مهمترین مسیر انسانی از دست بدهد، یعنی برای کمک به خود و دیگران، باید به کاری بپردازد که به خودشان ارزش دهد. از این رو، منایع مالی را به انسان هدایت کنیم. به جای اینکه به دلیل داشتن پول و ثروت، احساس آرامش کنید، سعی کنید با کارهای خود به خدمت رسانی بپردازید. با این رویکرد، پول و ثروت به آدمی دل بلرزی نخواهد داد چرا که او به دلیل رسیدن به اهداف بزرگ‌تر، در راه شایستگی خود به راحتی پیش خواهد رفت.
6. درست است که کار خلاف کردم، ولی پول را شایسته آن ندارید.
در زندگی خود ما به دلایل مختلفی ممکن است به اشتباهاتی دست بزنیم و کارهایی کنیم که اصولاً درست نیستند. چه این اشتباهات به صورت آگاهانه انجام شده باشد و چه به دلیل نا شناخته بود از موضوع و فرآیند کار، خلاف قوانین و اصول اخلاقی تلقی می شوند. با وجود اینکه در اغلب موارد افرادی که کار خلافی انجام داده اند می دانند که اشتباه کرده اند، اما هنوز هم تلاش می کنند دلایل خود را بیان کرده و توجیه کنند.
یکی از مواردی که بعضی از افراد به عنوان دلیلی برای کار خلافی آورده اند، نداشتن پول است. آنها به دنبال پولی هستند که با کار خلافی بگیرند تا نیازهای خود را برطرف کنند. این افراد فکر می کنند که کار خلافی دستیابی به پولی زودتر و آسان تر است و تلاش برای کسب درآمد شایسته با مشکلات بسیاری همراه است.
اما در واقعیت، پول شایسته درآمدی برای افراد است که با تلاش صحیح در امر کاری خود، آن را به دست آورده اند. این افراد، در فرآیند کاری خود، رعایت اصول اخلاقی و قوانین را در نظر می گیرند و به دوستان و مردم با رفتار جدی و صادقانه نزدیک می شوند. با معرفی به دیگران و نشان دادن برخورد خوب، به طور خودکار شهرتی خوب برای خود ایجاد می کنند. در نتیجه پول شایسته بسیار ارزشمندتر از پولی است که با کار خلافی دریافت می شود، چرا که با کار خلافی شهرتی بد و نام کودک به دست آورد و علاوه بر این، هر لحظه می تواند متهم به جرم شود و دچار مشکلات بزرگی شود. به عبارت دیگر، پول عیناً نباید هدف زندگی باشد و باید به دنبال شاخص هایی همچون رضایت شغلی، حرفه مندی، اخلاق و شهرتی برای خود باشیم. در این صورت، به دنبال کسب پول شایسته و برای برآورده کردن نیازهای خود، اقبال زیادی خواهیم داشت.