1- زندگینامه بازیگر سرشناس آمریکایی
روبن ویلیامز متولد یازدهم ژوئیه 1951 در شیکاگو، ایلینوی، آمریکا بود. او بازیگر، کمدین، شومن و فرد بسیار توانمندی بود که در دهههای ۷۰ و ۸۰ با برخی از بهترین کمدینهای جهان مانند بیلی کریستال ، مت لوکاس و جان بلوشی دوستی داشت.
ویلیامز در مقطع دانشگاه به همراه دوستش، کثرین کاترانا، کمدی کوتاهی نوشت که تحت عنوان "To Be Or Not To Be" به اجرایی رسید. این کمدی به استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد و ویلیامز در پی این موفقیت، تصمیم گرفت تا به عنوان یک شومن کمدی به فعالیت خود ادامه دهد.
او با اجرای خود در برنامههای تلویزیونی به شهرت رسید و در سال ۱۹۷۸ در نقش اصلی فیلم "Popeye" بازی کرد. اما موفقیت او در سینما زمانی فرا رسید که وی در نقش اصلی فیلم "Good Morning, Vietnam" (نامزد یک جایزه اُسکار بود و خانه اهلی او در سال 1987 از طریق برنامه "نجمه معروف" به روی آنتن رفت.
راز موفقیت های ویلیامز، شخصیتی مداوم و خلاق بودن وی بود، او با شخصیت های بسیار متنوع در صحنه و فیلم ها اجرا کرد و همیشه بازی های جالب و تماشایی داشت. در سال ۲۰۱۴ ویلیامز درگذشت و تلاش هایش برای نشر آگاهی در مورد بیماری آلزایمر و بیماری پارکینسون همیشه درخاطر مردم خواهد ماند.
2- تجربه اشتباه من با بازیگر معروف فرانسوی
سالها پیش، من با یک بازیگر فرانسوی معروف در یک حفله عروسی آشنا شدم. در آن زمان، من به عنوان توریست در فرانسه بودم و برای شرکت در این حفله با دوستم از کشورم سفر کرده بودم. او یکی از دوستان عروس بود و شخصیت جالبی داشت.
بعد از برقراری ارتباط با این بازیگر، ما شروع به صحبت کردیم و به دلیل نامزدی او با عروس، او همراهی ما را برای رفتن به بعضی از غذاهای میان وعده دعوت کرد. جالب بود که او ظاهرا بسیار دوست داشتنی بود، و من فکر میکردم که با دوست یک استعداد فراتر از او تماس داشتم.
اما، در حین وعده غذای میانی، بازیگر شروع به نوشیدن شراب پر قدرت کرد و مشتاقانه شده بود. به زودی او بسیاری از نوشیدنی را میخورد و به ناگهان همه چیز تغییر پیدا کرد. او به دلیل مستی زیاد، جنجالی و ناهنجار شد و با سبک خود برخی از مراکز شهر را حمله کرد.
من به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم و نمیدانستم چه باید کرد. او به شدت برای من صحبت کرد و شخصیت اشتباهی را به من نشان داد. آنچه اتفاق افتاد، بسیار اعصابخردکنکننده بود و من از آن روز به هیچ وجه پای بازیگر فرانسوی معروف نیستم. این یک تجربه وحشتناک بود که تاثیر بدی بر من گذاشت و هرگز این بازیگر را فراموش نخواهم کرد.
3- بازیگران موفق هالیوودی که در دوران نوجوانی با آنها دوست شدم
در دنیای هالیوود، بازیگرانی وجود دارند که با نقشهایی که در دوران نوجوانیشان بازی کردهاند، هنوز هم در قلبهای بسیاری از طرفدارانشان جا دارند. در این مقاله، به معرفی چند بازیگر موفق و محبوب در دوران نوجوانی پرداخته خواهد شد.
یکی از این بازیگران، دریما والکر است که با بازی در فیلمهایی مانند "آقا و خانم اسمیت" و "زیبای شمالی"، محبوبیت زیادی را در دوران نوجوانی خود به دست آورد. وی فقط در ۲۷ سالگی به جرم خودکشی درگذشت اما هنوز هم در خاطره های کودکی و نوجوانی بسیاری از افراد هست.
بازیگر دیگری که با نقش اصلی در فیلم موفق "میزان و فرستادهها" شهرت یافت، داکوتا فانینگ است. وی از ابتدا به عنوان یک بازیگر نوجوان موفق شناخته شد و پس از آن با بازی در فیلمهایی شامل "قبل از طلوع آفتاب" و "توکو به عنوان تایید"، ارتباط خوبی با طرفداران خود برقرار کرد.
کورتنی کاکس، بازیگر دیگری است که به خاطر بازی در سریال داغ "دوستان" مشهور شد. او در دوران نوجوانی خود با بازی در فیلم "آدم خرابکار" نیز شهرت یافت. کورتنی کاکس همچنان در صنعت سینما به عنوان یک بازیگر با تجربه شناخته میشود و طرفداران زیادی دارد.
به علاوه، در این لیست بازیگران موفق هالیوودی، میشل فایفر و جیک لوی قرار میگیرند. میشل فایفر با بازی در سریال "تانگلد" و فیلم "راه خانه" به شهرت رسید؛ جیک لوی نیز با نقش اصلی در فیلم "کراشر"، محبوبیت و شهرت زیادی را به دست آورد.
با توجه به شهرت و موفقیت بازیگران برجسته هالیوودی، نمیتوان از تأثیرگذاری آنها در زندگی مردم چشم پوشی کرد. هنوز هم طرفداران این بازیگران، به یاد نقشهایی که در دوران نوجوانی بازی کردند، افتخار میکنند و شهرت آنها را به جایی بالاتر میبرند.
4- زندگینامه بازیگر معروف انگلیسی و تأثیرگذاری که برای من داشت
در دنیای بازیگری، هیچ بازیگری مانند آلن ریکمن وجود ندارد. او یک بازیگر انگلیسی بزرگ و بسیار تأثیرگذار است. این بازیگر نه تنها با بازی موفق در فیلم ها و سریال ها، بلکه با تعهد و صبر خود در کار، روحیه و شجاعت شخصیت خود را به ما نشان داده است. من او را در فیلم هایی مانند "شوالیه تاریخ" و "چشم پایانی" دیده ام و هر بار که او به صحنه میآمد، او راحتی روحی و شعور او را از طریق بازی خود منتقل میکرد.
آلن ریکمن یک انسان بسیار خوش خطاب، انگلیسیزبان و بسیار دوست داشتنی است. او در جریان بازیگری خود با هنرمندان مشهوری همچون ایان مک کللن و جدی پینکتاس مشاوره و همکاری میکرده است. در طی دوره حرفهای خود، ریکمن همچنین بازی در سریال های تلویزیونی مثل "بازی تاج و تخت" و " شکلات های کوچولو " داشت که نشان از عظمت متنوعی که میتواند در ژانرهای مختلف نشان دهد، دارد.
از دید من، آلن ریکمن یک بازیگر بسیار ذوقی و خوش سیرتی است. او از حساسیت و عمق در بازی خود برخوردار است و این امر در هر شخصیتی که بازی می کند، نمود بهتری به بازی میبخشد. با توجه به تأثیر زیادی که او بر من گذاشته، به عنوان یک هوادار آلن ریکمن، به شدت خوشحال هستم که بتوانم با افتخار او را به عنوان یکی از مچهای دوستداشتنی و موفق دنیای بازیگری تکریم کنم.
5- بازیگر برجسته کانادایی و داستان شگفتانگیز درباره ملاقات او
همونطور که میدونید کانادا به یکی از مهمترین مراکز فرهنگی دنیا و به عنوان مرکزی برای سینما و تلویزیون به شمار میرود. در این بین نام "جیمز فرانکو" یک بازیگر برجسته کانادایی است که توانسته با بازی در فیلمهای بزرگ، برنده جایزهی اسکار شود.
یکی از داستانهای شگفتانگیز درباره "جیمز فرانکو" زمانی رخ داد که چندی پیش، ایشون به تهران در جشنواره فیلم فجر سفر کردند. در یکی از روزهایی که به شدت حوالی هتل خود شلوغ بودند، با یک پسربچه 7 ساله ی لاغر و بیخانمان به نام "رضا" روبرو شدند.
بازیگر کانادایی، رضا را به نزدیکی خودش دعوت کرد و به یکی از قسمتهای هتل خودش رفت. به گفتهی خود رضا، این ملاقات عملاً زندگیاش را تغییر داده و از شرایط بدبختی که قبلاً با آن مواجه بود، نجات یافته است.
جیمز فرانکو، رضا را به یکی از غذاخوریهای نزدیکی هتل خود دعوت کرد و به او غذای خوشمزه و نوشیدنی سرو کرد. در پایان هم، با حضور "رضا" بر روی صحنه، جایزهی بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر به جیمز فرانکو اهدا شده و این بازیگر شجاع، باعث شادی و نیز امید افزایی رضا شده است.
6- داستان کوتاهی از خطرناکترین تجربه با یک بازیگر هالیوودی
یکی از خطرناکترین تجربه هایی که هر فردی میتواند با یک بازیگر هالیوودی داشته باشد، احتمالاً یک حادثه خودرویی است. یک روز، من به طور اتفاقی با یک بازیگر معروف هالیوودی در یک رستوران ملاقات کردم و با او آشنا شدم. او نسبت به پروژه جدیدی که برای تولید آن در حال کار بود، صحبت کرد و من بیشتر از همه علاقمند به چند فیلم بسیار معروف وی بودم.
پس از چندین جلسه گفتگو با این بازیگر، من دعوت شدم تا به طور شخصی از یک ست اکشن جدیدش دیدن کنم که در آن او نقش اصلی را ایفا می کرد. من بسیار هیجان زده بودم، اما متاسفانه در طول فیلم بسیار ناراضی بودم. با خودم فکر می کردم که علت ناخوشایند شدن تجربه من این بود که من عاشق فیلمهای روانی و عاطفی بودم، در حالی که این فیلم فقط شامل صحنه های اکشن بود.
بعد از پایان فیلم، من در حالی که از کاخ سینما خارج می شدم، راننده بازیگر به ماشین من برخورد کرد و باعث تصادف شد. در لحظه، من فهمیدم که این بازیگر و راننده بسیار بی احتیاط بوده بودند و من دچار آسیب شدیدی شده بودم. سرانجام معلوم شد که سه رگ خونی پاره شده بود و باید چندین ماه در بیمارستان بمانم تا بهبود کامل پیدا کنم.
این تجربه بیشتر از هر چیزی، کارشناسی کردن انسانهای مشهور را به من درس داد، به خصوص در مورد بد رفتاری آنها بود. گاهی اوقات تعامل با یک بازیگر مشهور، خالی از دردسر نیست و می تواند به عواقبی خطرناک و غیر منتظره منجر شود.