1. بهترین فیلم های ترسناک سینمای ایران
فیلم های ترسناک یکی از محبوبترین ژانرهای سینماست و هر ساله این ژانر با شاخه ها و خلاقیت های جدیدی در سینما دنبال می شود. در سینمای ایران نیز فیلم های ترسناک تولید شده اند که برخی از آنها با استفاده از موضوعات تاریک و سایه داری توانسته اند جایگاه ویژه ای را در صنعت سینمای ایران بگیرند.
یکی از بهترین فیلم های ترسناک سینمای ایران "آخرین پنجره" نام فیلمی از کارگردان "علی منصوری" است که در سال ۱۳۸۲ اکران شد. دراین فیلم داستان زوج جوانی را دنبال می کنیم که به یک خانه قدیمی واقع در منطقه ای دورافتاده می آیند. با رویارویی با رازهایی که در محیط پیرامون آنها پیدا می کنند، فیلم به آرامی به ماجرای ترسناکی تبدیل می شود. با داشتن صحنه های گویا و صداگذاری مناسب، فیلم "آخرین پنجره" توانسته با سبک خود تماشاگران زیادی را به خود جلب کند و تبدیل به یکی از بهترین فیلم های ترسناک سینمای ایران شود.
فیلم دیگری که برای بهترین فیلم های ترسناک سینمای ایران شناخته می شود "درخت زیبای من" نام دارد که در سال ۱۳۹۰ توسط "عباس روستایی" ساخته شد. در این فیلم داستان پسری را دنبال می کنیم که پس از مرگ خواهرش تصمیم می گیرد به خانه قدیمی خانواده خود بازگردد و زندگی خود را از اول آغاز کند. با رویارویی با حوادث مرموزی، فیلم به صورت آرام به رمان ترسناکی تبدیل می شود که با استفاده از افکت های دلهره آور تماشاگر را به شدت ترسانده است.
به طور کلی فیلم های ترسناک سینمای ایران با موضوعات تاریک و به روایت خلاقانه دنیایی ترسناک را در اختیار تماشاگران قرار داده اند. این فیلم ها با داشتن موضوعات پیچیده و پر از راز، بافت داستانی قوی و استفاده از فن های تمثیلی و فلسفی، بهترین فیلم های ترسناک سینمای ایران را به وجود آورده اند.
2. فیلم ترسناک درون
فیلمهای ترسناک همیشه نوعی از ترس و وحشت را در بین تماشاگران برانگیزاندهاند. اما فیلمهای ترسناک درون بر اساس مفهومی که ارائه شده است، تفاوتهایی با دیگر فیلمهای ترسناک دارد. در این فیلمها شخصیت اصلی، بیماران روانی و افرادی با مشکلات روانی هستند.
این فیلمها را میتوان به طور کلی بر اساس دو دستهی خاص تقسیم بندی کرد. گروه اول فیلمهایی هستند که در بیمارستانهای روانی جریان دارند. در این دستهی فیلمها، حالت، بیماری، و دردهای روانی با هم به تصویر کشیده شدهاند. کارگردانان به وفور از موسیقی تاریک و اثرات ویژه استفاده کردهاند تا حالت ترس و وحشتی در بین تماشاگران ایجاد کنند.
در دستهی دوم، فیلمهایی قرار دارند که شخصیت اصلی آنها بیماران روانی و دارای شخصیتهایی خشونت آمیز و تخریب کننده است. نمونههایی از این دسته از فیلمها شامل فیلمهایی مثل "جنون", "جزیره آدمخواران", و "خشونت در خانه سفید" هستند.
فیلمهای ترسناک درون، از نظر خودکامیابی و درآمدزایی بسیار موفق بودهاند. این فیلمها برای بیشتر مخاطبانشان یک منبع از تفریح بوده ولی برای چند نفر، این فیلمها یک نمایشی از پیچیدهترین مسائل روانی تاریکیها خود هستند. برای همین ممکن است برای بعضی نفرات، تماشای چنین فیلمهایی از واقعیت روانی شخصی خودشان است.
3. شهرزاد
شهرزاد یکی از شخصیتهای رمان هزار و یک شب است. او دختری ماهر و باهوش است که موفق شده با داستانهای خود، جان جمعی از افراد را نجات دهد. شهرزاد قصهها را برای پادشاه شهر بگویاند که به خاطر خشم در برابر همسرش با هر شب یکی از همسران خود را به قتل می رساند. این اقدام شهیدینیهای پدیده را درادامه دارد که شهرазاد قصهها و داستانهایی را از سراسر جهان برای اینکه زندگی خود را نجات دهد، روایت میکند. این داستانها به هرچهاره سوق میدهند، از عشق و عاطفه گرفته تا فلسفه و اخلاقیات.
شهرزاد در این داستان به عنوان نماد دو چیز ظاهر میشود: کنترل داستان و سرنوشت زنان در داستان. او داستانهایی که در طول شب از آنها روایت میکند را کنترل میکند و نتیجه این کنترل، برای خود نجات همبازیهایش است. از طرفی، شهرزاد نشانگر نیرویی است که زنان در دنیای مردان سعی در تصرف زندگی خود دارند.
به منظور نجات جان همبازیهایش، شهرزاد نسبت به همه چیز هزارتا روی دست دارد و از همه چیز به بهترین شکل استفاده میکند. او با بخشیدن داستانی برای همسر ستمدیده، او را به درک عاطفی میرساند. شهرزاد میتواند همچنین با داستانهایش بر روی تاریخچهها و اوضاع اجتماعی تأثیر بگذارد و با اینکه از سوی مردان تخت جستجوی تسلط و قدرت دارد، اما در عین حال با موفقیت به رانده شدن این مردان از پست های دلخواه شهرزاد کمک کرده است.
به طور کلی میتوان گفت شهرزاد با به کار بردن هوش، دانش، و فهمخود جان همبازیهایش را نجات داده است و با روایت داستانهایش اوضاع و احوال اجتماعی را هم بهبود بخشیده است. با این حال، نقش شهرزاد تنها در امر نجات جان افراد بهکار رفته نبود بلکه به عنوان نمادی برای قدرت زنان و کنترل داستانها محسوب میشد.
4. سرخطوم
سرخطوم یک نوع صیادی است که در آن از یک قایق یا کشتی کوچک، با استفاده از یک صندلی از جنس چوب یا پلاستیک کوچک و سبک به نام "سکیت" یا "کایاک"، صیاد به منظور صید ماهیهایی که در نزدیکی سطح آب قرار دارند، بهطور مستقیم و بدون استفاده از ابزار و وسایل دیگر، شکار میکنند.
این نوع صیادی با توجه به سبک شکار مستقیم و بدون واسطه، طیف گستردهای از مزایا و معایب دارد؛ از جمله، نیاز به هیجان و حوصلهی بیشتر برای رسیدن به خروجی، افزایش حساسیت به شرایط آبی و هوایی دوران شکار و همچنین، افزایش خطر صدمه یا از دست دادن ابزار و وسایل شکار مایلی میشود.
روش و تجهیزات مورد استفاده در سرخطوم با توجه به سبک شکاری که این نوع صیادی دارد، متفاوت با سایر روشهای صیادی است. بهطوریکه بیشتر از صیادی در نزدیکی سطح آب و بهصورت مستقیم صورت میپذیرد. این بهمنزلهی این است که سرخطوم صیادان و صدها سال پیش از انجام این فعالیت برای صیادیهای وابسته به شکار با ابزار و وسایل دیگر، انجام میشد.
در کل، سرخطوم بهعنوان یکی از روشهای صیادی سنتی، یک تجربهی بسیار جذاب، هیجانانگیز و متفاوت برای همهی افراد علاقهمند به صیادی بهشمار میآید. با اینحال، این روش باید با توجه به شرایط آبی و هوایی، و در صورت امکان با استفاده از تجهیزات ایمنی و لباسهای مناسب انجام شود.
5. شب شبه
شب شبه به صورتی است که یک شب در طول سال که از نظر زمانی نزدیک به شب یلدا است، ولی با شکوهی مخصوص به خود برگزار میشود. در این شب، بسیاری از مردم در کشور ایران با استفاده از مراسمی سنتی، به گرامیداشت پدیده شبه پرداخته و با هم جشن میگیرند.
به دورانی که ارتباط مستقیم با خدایان و ایزدان برقرار بود اشاره دارد و در آن زمان، مردم اعتقاد داشتند که در طول سال، بخشی از شب های هر فصل به شبه اختصاص دارد. شب شبه، به عنوان شب بزرگ، روزی است که مردم به همراه خانواده و دوستانشان با این باور با ویژگی های سرخ رنگ و کنجکاوی به محل استقرار قدرت های فراطبیعی، سفر می کنند.
در این شب بسیاری از مردم دست به خوردن خوراکی هایی مثل تیغهک و حلوایی نموده و با خوشحالی و شادی برخاسته از قرینه های زندگی خود، به عنوان نوید یک فصل جدید، از محل بازگشت خود به دوستان و خانواده هستند.
در کل، شب شبه به عنوان یک آیین سنتی بسیار قدیمی و مهم مردم ایران شناخته شده است که همراه با جشن و شادی میتواند به سرگرمی و لذت بخشی برای مردم تبدیل شود.
6. مستر شنبه
مستر شنبه، نام یک شخصیت سینمایی در فیلم "کاراته کید" است که توسط بازیگر سینمایی برادران ویلسون بازی شده است. این فیلم کلاسیک در سال 1984 منتشر شد و به شدت مورد استقبال عمومی قرار گرفت. در فیلم، مستر شنبه یک کارآگاه اهل لس آنجلس است که هدفش کشف جانی لورنس دانا هست، یک باند جدی خلاف کار که با کمک دوستش، دنیل لاروسو، مبارزه می کند.
مستر شنبه در فیلم به عنوان یک شخصیت آموزشی برای دنیل لاروسو عمل می کند و نیز یکی از مراحل مسابقات کاراته جهانی را برگزار می کند. او در زمینه فنون رزمی بسیار تجربه دارد و به دنیل در آموزش شوتوکان کاراته کمک می کند.
مستر شنبه با بازیگری برادران ویلسون، به عنوان یک شخصیت مهم و قدرتمند در فیلم مشهور شده است، همچنین نوعی از استاد کاراته را نمایش می دهد که از وی می توان به عنوان روشنگر راهنمای دانش آموزانش یاد کرد. این شخصیت در فیلم به شیوه ای تبرئه شده است، او به طور سنتی مقابله نمی کرد و از آموزش های خود برای محافظت از دانش آموزانش استفاده می کرد.
مستر شنبه بعد از انتشار فیلم "کاراته کید"، برای مردمانی که به دنبال کاراته و فنون رزمی علاقه دارند، به یکی از آیکون های اصلی در زمینه فیلم مبارزه و فنون رزمی تبدیل شد. این شخصیت از این پس به شیوه ای ذخیره شده است که هرگز از ذهن مردم پاک نخواهد شد و برای همیشه در خاطرات فیلم دوام خواهد داشت.