قتلگاه ۱۹۷۴
قتلگاه ۱۹۷۴ یا بخشش ناتوانی به عنوان یک آثار ادبی مهم شناخته میشود. این رمان توسط فرانکوئی امگویدو نوشتهشده و برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ منتشر شد. داستان این کتاب بر پایه واقعیتهایی است که در سال ۱۹۷۴ در کشور چیلی رخ داد. این رمان به عنوان حساب شخصی فرانکوئی امگویدو از سالهایی که درون جهان شخصی و سیاسیش تحت شکنجه بود، مطرح شد.
این رمان داستان دو ناشناس را روایت میکند که در زمان حکومت پینوشته در کشور چیلی به جان ۱۵۰۰۰ نفر از مخالفان سیاسی این حکومت روی آورده بودند. داستان از جایی آغاز میشود که یک زندانی جدید به زندان راهیافتاده و دو ناشناس، که خود را به عنوان "مثبت" و "منفی" معرفی میکنند، از او به عنوان فردی جدید استقبال میکنند. به طور مداوم، فردی منفی و مثبت به دغدغههای همدیگر گوش میدهند، تصمیماتی را توافق میکنند و برای یکدیگر شادی میآورند.
به تدریج، خواننده با شناختههای بیشتری از شخصیتهای "منفی" و "مثبت" آشنا میشود. آنها شخصیتهایی با روابط مختلط، مسابقه با یکدیگر و بازی در سایه ترس و شکنجههای پرهیز ناپذیرند. با گذشت زمان، مطابق با وضعیتهایی که در کشور ایجاد شده، دغدغههای شخصیتهای اصلی تغییر کرده و انتخابهایشان همانند یک شیوهی زندگی مجازی نشان داده میشود.
عمق داستان، موضوعاتی شامل ایمان، شکست، تحریم شدن، احترام به فرماندهان و کیفیت آدمیت است. به طور کلی، قتلگاه ۱۹۷۴ به عنوان حساب شخصی یک شخصیت انتقادی از دولتهای نظامی در ایالات متحده و کشورهای دیگر به منظور رشد قدرت نخبگان توصیف میشود. رمان تلاش میکند به دیدگاه های فردی درباره آثار سیاسی، حقوق بشر، دیدگاه های خوانندگان و بیشتر آنچه که یک ایدئولوژی باید باشد دست یابد.
شبح
شبح، یک موجود داستانی است که از قدیم تا حال افراد بسیاری را به خود جذب کرده است. برخی از مردم باور دارند که این موجود واقعی است و کلیه قوانین جسمانی را دارد، در حالی که برای دیگران، شبح صرفا یک تخیل است و هیچ واقعیتی ندارد.
این موجودات بیشتر در افسانهها و داستانهای ترسناک، خیالی و فانتزی دیده میشوند. شبحها اغلب با اشاره به افراد مرده یا روحانی، جانیان بی انصاف، آدمهای محروم یا سایر مسائل درونی یا خارجی سرگردان میشوند.
در تمامی داستانهایی که در مورد شبحها نوشته شده، این موجود دارای قابلیتهای خاصی است که معمولاً بازتاب و شفافیت کمی شامل هستند. ممکن است این موجود طریق دیوار پرش کند، یا شاهد این باشیم که از جایی که قبلا نبوده، به وجود بیاید یا از جایی که قبلاً وجود داشته، ناپدید شود.
با وجود ترسناکی این موجود، به عنوان یک افسانه پراکنده در فرهنگهای مختلف است. شاید به خاطر شهرت و شده گفت وگو در بین افراد، علت این پراکندگی باشد. در همه حال، شبح همچنان یک موجود مغموم و ناشناخته است که برای بسیاری از مردم به خود علاقهمند کرده و برای دیگران تنها یک پدیده خیالی بداخلاق محسوب میشود.
نجات از خانه مردهها
نجات از خانه مردهها یک موضوع ترسناک و جذاب در دنیای سینما و تلویزیون است. این موضوع به معنای فرار و نجات از یک محل مردهیابی یا زامبیهای خطرناک در جهانی پس از آخرالزمان است.
در این موضوع، بیشتر داستانها در شهرهای پستتمدنی تعریف میشوند. شخصیتهای اصلی داستان معمولاً مجبور به درگیری با زامبیها و دیگر موجودات ترسناک هستند و برای نجات خود و دیگران باید از خانهها و ساختمانها فرار کنند.
با اینکه این موضوع برای بسیاری از مخاطبان بسیار جذاب است، اما نکتهای که به آن نباید پای گذاشت این است که این یک موضوع ترسناک و شاید ترسناکترین موضوع در دنیای سینما و تلویزیون است. از همین رو تمایل کمتری به تماشای این نوع فیلمها دارند.
به عنوان نتیجه نهایی، میتوان گفت که نجات از خانه مردهها علاوه بر جذابیت، ترسناکی و نگران کنندهای که دارد، یکی از معروفترین موضوعات سینمایی و تلویزیونی جهان است.
جهان گمشده
موضوع "جهان گمشده" ممکن است به معنی جایی باشد که دیگر نیست، یا جایی که کسی نمیتواند به آن دسترسی داشته باشد. ممکن است به صورت طبیعی، در نتیجهی حوادثی خارج از ارادهی انسانی، یا به صورت انتخابی در نتیجهی تصمیمگیریهایی به وقوع بپیوندد.
از جمله مثالهای آن میتوان به جنگلهای طبیعیی که به دلیل تخریب بشری دچار نابودی شده، یا مناطقی که به دلیل شرایط آب و هوایی، دسترسی به آنها دشوار شده، یا مکانی که به دلیل کنترل دولتی یا ممانعتهای دیگر، افراد نمیتوانند به آن دسترسی داشته باشند، اشاره کرد.
در برخی موارد، ممکن است از عبارت "جهان گمشده" برای اشاره به مسائل شخصی و درونی نیز استفاده شود. به عنوان مثال، اگر کسی در ارتباط با دوستان و خانوادهیش احساس تنهایی میکند و حس میکند که نمیتواند با کسی درک و همدردی کند، ممکن است به اوصاف خود از عبارت "جهان گمشده" استفاده کند.
این مفهوم میتواند در برخی افراد نیز به صورت مزمن و برای مدت طولانی وجود داشته باشد و باعث مشکلاتی در زندگی پیشآید. به همین دلیل ممکن است به جای فرض کردن وجود یک "جهان گمشده"، به دنبال کمک از مشاوران و روانشناسان باشیم تا به رفع مشکلات و موانع دست یابیم و زندگی بهتری را تجربه کنیم.
فرشتهی تاریکی
فرشتهی تاریکی یکی از شخصیتهای افسانهای و خیالی است که در فرهنگهای مختلف جهان به وجود آمده است. در این فرهنگها، فرشتهها به عنوان موجوداتی بسیار قدرتمند و الهام بخش برای انسانها توصیف میشوند. اما فرشتهی تاریکی به عنوان یک فرشته خطرناک و شیطانی شناخته شده است.
فرشتهی تاریکی به عنوان موجودی مورد ترس و وحشت قرار میگیرد و معمولا به عنوان یک فرشته شیطانی توصیف میشود. این شخصیت ظاهری تاریک و ترسناک دارد و معمولا با بالهای تاریک و قدرتمند به تصویر کشیده میشود.
معتقدان به فرشتهی تاریکی معتقد هستند که این شخصیت به دلیل قدرت و تسلط بر شیاطین و موجودات شیطانی، به عنوان مأمور حفظ نظم در جهان موجود شد. با این حال، فرشتهی تاریکی بیشتر به عنوان یک ابزار شیطانی و ظالم برای کار خود استفاده میکند و در بسیاری از فرهنگها به عنوان یک موجود خطرناک شناخته میشود.
بسیاری از قصهها و داستانهای مختلف دربارهی فرشتهی تاریکی در فرهنگهای جهان وجود دارند و برای بسیاری از مردم، این شخصیت پر از راز و رمز است. در کل، فرشتهی تاریکی به عنوان یک شخصیت وحشتناک و شیطانی شناخته شده است که همچنان در فرهنگهای مختلف جهان به عنوان یکی از شخصیتهای ترسناک و خطرناک وجود دارد.
آنابل
"آنابل" یک فیلم ترسناک است که در سال 2014 ساخته شد. این فیلم درباره یک عروسک چوبی است که به نام "آنابل" شناخته میشود و در یکی از مزارع زندگی میکند. داستان فیلم بر اساس یک رویداد واقعی است که در دههی ۱۹۷۰ در لس آنجلس، ایالات متحده اتفاق افتاد.
آنابل در فیلم به طور قانونی خریداری شده است و در تعلق یک زوج جوان است. به طور روزانه آنها غذا و شیرینی به او میدهند و به عنوان یک عروسک نمایشی به محله مردم و نمایشگاههای مختلف برده میشود. اما در عین حال، آنابل یک روح شیطانی به وجود آورده است که در نهایت به این نتیجه میرسد که آنابل را تسخیر میکند و میخواهد وجود او را بجای خودش در بدن یکی دیگر قرار دهد.
در طول فیلم، زوج جوان سعی میکنند مشکلاتی که به دلیل آنابل به وجود آمده است را حل کنند. آنها برای یافتن راهحل با متخصصان روانشناسی صحبت میکنند و مسئول محلهی خود را برای کمک در اختیار میگیرند. اما همه تلاشهای آنها بینتیجه میماند و تنها راه حلی که بعد از مدتی پیدا میشود، به نظر عجیب و خطرناکی میرسد.
در مجموع، "آنابل" یکی از فیلمهای ترسناک محبوب دههی اخیر است که بیشتر به دلیل داستان بر اساس واقعیت و عروسک چوبی شیطانی موفق به جذب توجه بسیاری از علاقهمندان به ژانر ترسناک شد. همچنین، بازیگری عالی آنابل و حضور چشمگیر آن در هنگام حرکت و ایجاد جلوههای ترسناک، موجب تأثیرگذاری بیشتر فیلم بر روی حس ترس در بین بینندگان شده است.