پرده از مرگ بردار
"پرده از مرگ بردار" (Death of a Salesman) اثر مشهور ارتور میلر است که در سال 1949 نخستین بار روی صحنه گذاشته شد و به سرعت به یکی از برترین نمایشهای کشور آمریکا تبدیل شد. این نمایش برنده جایزه پولیتزر جایزه نویسندگی در سال 1949 شد و همچنین به عنوان یکی از بزرگترین نمایشهای قرن بیستم ترویج یافت.
"پرده از مرگ بردار" داستان سالیوان لومان است که پس از سالها فعالیت در کار فروشندگی، مشغول به کار و تلاش برای رسیدن به آرمانهایش برای خانوادهاش و خودش است. اما پس از این همه سال، او همچنان نتوانسته در تلاش خود به موفقیت دست یابد و به این امید میرود که با خریدن یک فروشگاه نفوذ میکند و زندگی بهتری برای خودشون و خانوادهاش فراهم میکند. اما با پاره شدن رویاهای او، مجسمه واقعیت سختی را که در خیابانهای سطح شهر زندگی میکنیم، وقتی که ما به رویاهایمان باید عادت کنیم تجسم میکند.
در نمایش "پرده از مرگ بردار"، موضوع مرگ وجود دارد ولی نه بطور مستقیم. این نمایش به طور نهفته و به شکل سرمایهای مرگ را به تصویر میکشاند. بعضی خوانندگان معتقدند که سالیوان به همان مرگ بیشتر همراه است که نمایندگی از پایینترین سطوح مرگ را میکند. برای دیگران، نمایش نهایتا درباره دوستی و احترام به یکدیگر، عشق یک پدر به پسرش، عشق و علاقه به خانوادهاش بوده که بالاخره به پایینیترین سطوح از مرگ منجر شده است.
در نهایت، "پرده از مرگ بردار" به عنوان یکی از برترین نمایشهای قرن بیستم شناخته شده است که هر روزه تلفیق فراوانی از درگیریهای اجتماعی، خوانی آموزشی و یک داستان متفاوت دارد. این نمایش پر از سرگرمی و تسلی برای خوانندگان است و به اندازه ای است که هر کسی میتواند اجزای مختلفی را در آن پیدا کند.
دشمن درون
دشمن درون به معنای شخصیتی است که درون خود ما وجود دارد و باعث ایجاد تناقضات، افسردگی و سردرگمی در زندگی ما میشود. این شخصیت ناخودآگاه وجود دارد و ما باید برای شناسایی و مقابله با آن از خودآگاهی بیشتری برخوردار شویم.
با توجه به محدودیتهای دشمن درونی، به ظاهر به دوستانه نمایش دادن خود میپردازد اما در باطن، باعث ایجاد تضادها و بروز تناقضات در فرد میشود. شخصیت درونی میتواند احساسات شما را مختل کرده و باعث توهمات، بیماریهای روانی و فرار از زندگی شود.
برای مقابله با دشمن درونی باید اول از همه به شناخت آن نیاز داریم. برای شناسایی قسمتهایی از خودمان که باعث تناقض شدهاند، باید به صراحت با آن درگیر شویم. عملکرد درونی باید با طبیعت خودمان همخوانی داشته باشد تا هماهنگی در حیات روزمرهمان وجود داشته باشد.
اصلاح رفتار و سعی در بهبود استفاده از ظرفیتهای خودمان میتواند کمک کننده باشد. همچنین، مراجعه به متخصصان روان و درمانگران نیز برای شناسایی عواملی که باعث ایجاد دشمن درونی میشوند، کمک کننده خواهد بود. در کل، شناخت دشمن درونی، شروعی است برای بهبود کیفیت زندگی و ایجاد احساس رضایتمندی و خوشبختی در زندگی.
خونین کیف حامل جنها
"خونین کیف حامل جنها" یکی از رمانهای گوناگون و پرطرفدار از نویسندهی معروف انگلیسی، کتیافوکس، است. در این رمان، دو جوان به نامهای دنیل و ناتالی متوجه یک راز فوقالعاده میشوند: یک کیف مخصوصی وجود دارد که حامل جنهاست.
با آغاز داستان، دنیل فهمیده که جنها در فضای بینالمللی وجود دارند و با استفاده از این کیف، میتوان آنها را کنترل کرد. او از جنهای هوشمندی که سپری اوقات خود را با ناتالی در مقابل خانهی تاریکی میگذرانند، درخواست کمک کرده و با این کمک، میتواند حتی جنهای بدجنس و خطرناکی را نیز کنترل کند.
در این رمان، دو جوان وارد ماجراهای بسیاری میشوند و سرانجام به یک سری ماجراجوییهای خطرناک و هیجانانگیز پرداخته و به نظر میرسد که آنها با مسئلهی کیف حامل جنها برای همیشه مواجه میشوند.
در کنار توصیفات زیبایی که از جنها، دنیای آنان و قابلیتهای کیف حامل جنها داده میشود، این رمان پر از توصیفات هیجانانگیز، رازآلود و چالشهای جذاب و پررنگ دیگری است که خواننده را به سمت شناخت بهتر دنیای جنها و ماجراجوییهای جدید و هیجانانگیز دعوت میکند.
آواز جنگِ شیطان
آواز جنگِ شیطان یکی از اثرات بسیار شناختهشده در دنیای موسیقی و سینمایی است. این آواز در برخی فیلمها و سریالهای معروف بهکار گرفته شده و این درونیابی یک نوع احساس عمیق و ترسناک را بهنمایش میگذارد.
آواز جنگِ شیطان معمولاً با استفاده از دستگاه موسیقی ساز هورن، که یکی از نوازندههای دربارهای قدیمی قفقاز است، اجرا میشود. این ساز در بازارهای خاورمیانه و هندوستان یافت میشود و با کمک دهان و نی دور، صدایی شبیه به صدای شیطان تولید میکند.
آواز جنگِ شیطان تاثیرات زیادی روی شنوندگان ایجاد میکند. این موسیقی باعث ایجاد ترس و هیجان در ذهن شنونده میشود و بهعنوان یکی از بهترین موسیقیهای فیلمی در خود دارای یک جایگاه ویژه برای موسیقیدوستان است.
در کل، آواز جنگِ شیطان یکی از پرکاربردترین موسیقیهای فیلمی است که برای ساخت بسیاری از فیلمهای ترسناک، فضای عجیب و غمانگیز و هیجانانگیز در نظر گرفته میشود. استفاده از این موسیقی در فضای نمایشی میتواند بهعنوان یک عامل مهم برای بهتر نمایش دادن شخصیتها و همچنین ایجاد حالت نیازمندی شنونده در موقعیتهایی که نیاز به شنیدن صدای شیطان دارد، احساس کند.
خفاش در پنجره
خفاشها یکی از پر جنب و جوش ترین نوع حیوانات هستند که از نظر زیستی بسیار مهم و مورد توجه قرار گرفته اند. خفاش ها در سراسر جهان و همچنین در اکثر اقلیم های مختلف یافت می شوند و در بسیاری از جوامع به عنوان حیوانات سمبلی به شمار می روند که تمام شایستگی ها و ویژگی هایشان نشان دهنده سمبلی داشتنشان هستند. وجود خفاش ها می تواند به عنوان یک معیار و نشان دهنده سلامت بسیاری از بخش های کویری و جنگلی باشد که در جوامع بسیاری از کشورهای جهان برای این هدف به کار می رود.
اما در برخی موارد، خفاش ها نشانه ی یک موضوع ناراحت کننده می توانند باشند. مثال بر آن می تواند خفاش هایی باشند که به در پنجره های خانه ها پرتاب شده اند و باعث می شوند که درد و آشفتگی برای افراد زیادی به وجود آیند.
اصل علت برای اینکه خفاش ها به پنجره های خانه ها پرتاب می شوند سرگشتگی آنها در بین راه ها و خیابان هاست. زمانی که خفاش ها در این شرایط باشند، گاهی اوقات به دنبال پناهگاهی می گردند و عملیات پرتاب به سمت پنجره های خانه شما را آغاز می کنند.
برای رفع این مشکل از روش های مختلفی می توان استفاده کرد، مانند قرار دادن چیزی بر سر و پنجره که خفاش ها را از پرتاب کردن به آنها بازمی دارد. همچنین می توانید با مراجعه به شرکت های حیات وحش محلی در جهت پیدا کردن راه حل های دیگر نیز به کمک بگیرید. با این کارها می توانید به حفظ سلامت خفاش ها و همچنین به خود در کاهش آشفتگی و کاهش ناراحتی پیچیدگی بخشید.
سایههای گذشته
سایههای گذشته به عبارتی به هر چیزی گفته میشود که به یادگاری از گذشته، در آینده با ماست و ما هرگز نمیتوانیم از آنها فرار کنیم. این سایهها ممکن است به صورت خاطراتی، افرادی، مکانها، رویدادها، اتفاقات و یا هر چیزی باشند که در گذشته تجربه شده و برای ما مهم بودهاند.
سایههای گذشته، همیشه در کنار ماست و قابلیت تحت تاثیر قرار گرفتن از آنها را نداریم. درواقع سایههایی که بیشتر به یادگاریهای تلخ و ناراحتکننده از گذشته مربوط میشود، ممکن است برای ما یک دستکش ناخوشایند باشد که هر کجا هم برویم، همیشه در پیشزمینه ذهنمان خواهد بود.
از سایههای گذشته میتوان استفاده نیز کرد و با دیدن آنها در آینده به شکار مردم در جهت رشد و بهبود شخصیت، هدفها و رؤیاها کمک میکند. یافتن درک از قرار گرفتن در بند روزگار گذشته و پذیرش چالشهایی که در پیش آمده، میتواند نقش کلیدی در تحقق اهداف آینده ما داشته باشد.
به عبارت دیگر، سایههای گذشته نه تنها یادتان دوستستانی که در اینده با آنها دیدار نمیکنید و یا نماهنگی از مکانهایی که دیگر به آنها دسترسی ندارید میباشند، بلکه همچنین میتوانند یافتههای شخصی و حرفهای آینده شما را شکل دهند.
در نهایت، سایههای گذشته به عنوان یک درس و یا آموزش نیز به کار میآیند. پذیرش درخشش و سایه آثار زمان به مرور لحظات زندگی نیز برای رسیدن به مکانهایی و هدفهایی خواسته شده، وقتی که به گذشته خود نگاه کردهاید، میتوانند توجه صحیح را به خود جذب کنند، درسی یاد بگیرید و در نهایت به آینده یک پایه ارزشمند برای پیشرفت مهیا کنند.