1. مرد سالاری دریاها
مرد سالاری دریاها یا به اصطلاح "کاپیتان"، فردی است که مسئولیت رانندگی کشتی را بر عهده دارد و در مسیر دریاها، فشار بزرگی به عهده اوست. همچنین، مرد سالار با تجربه و دانش فنی خود میتواند مسیر صحیح را در آبهای ناشناخته و بسیار عمیق پیدا کند. برای این که فردی بتواند به عنوان مرد سالار شناخته شود، بایستی دارای تمام مدارک مورد نیاز باشد که برای دریانوردی مورد تایید جهتگیری و مراجع ذیصلاح به کار گرفته میشود.
مرد سالار دارای مسئولیت بسیاری در قبال بار و همچنین تمام افراد به علت مسافرت با کشتی میباشد. او بایستی از امنیت و سلامتی همه یکی به یکی مراقبت کند و در شرایط اورژانسی، هدایت کل کشتی به عهده اوست. ازاین رو، در پشتیبانی و پیشگیری از هر گونه حادثه، دقت و حسن انتخاب افراد فعال در کشتی بسیار مهم میباشد.
در کلمات دیگر، مرد سالاری که دارای مقررات لازم است است، یک فرد با تجربه، و فنی آگاهی عالی است که متذکر هر شرایطی مواجهه باشد و با بهره بردن از دانش و تجربه خود، ضمن پاسخگویی به همه نیازها، تلاش خود را برای جلوگیری از هر گونه خطر یا حادثه بکند.
2. شاهزاده پارسی در جنگ تیموری
شاهزاده پارسی در جنگ تیموری
در سالهای ۱۵۵۰ تا ۱۶۵۰، تیموریان یکی از قدرتمندترین امپراتوریهای تاریخ را در شمال هند داشتند. در آن زمان، شاهزاده پارسی - یکی از مهمترین امرای ایرانی - به همراه ارتش شاهی ایران به جنگ تیموری میرود و در دفاع از امپراتوریهایی که در دامنه تیمور قرار داشتند حضور مییابد.
شاهزاده پارسی، قدرت نظامی نسبتاً قویای داشت و تجربه جنگی گسترده. تعداد بسیاری از سربازان او نیز سربازان با تجربه از ارتشهای دیگر بودند. ایشان همچنین با عوامل موثری مانند برای این عملیات آمادگی خوبی داشت. با این حال، این نبرد نیز بینابین بسیار خونین بود. شاهزاده پارسی در جریان این نبرد با شجاعت و دلاوری به نبرد میپرداخت و توانست با کمک ارتش ایران، این نبرد را برنده شود.
شاهزاده پارسی در این نبرد، به همراه استادان جنگی خود، قهرمانی خود را به نمایش گذاشت و کمکی بزرگ برای امپراتوری ایران محسوب میشود. با وجود تلاشهای شاهزاده پارسی در این نبرد، اما او هنوز به برآورد اهدافی که قصد داشت، نرسیده بود و این دغدغه همیشگی او بود که در هر نبردی که شرکت میکرد، بهتر از خود بجنگد.
به طور کلی، شاهزاده پارسی به عنوان یکی از مهمترین تاریخیان در بازهی زمانی خود، از پیروزیهای فراوانی برخوردار شده است. امید است در آینده نیز این نخبگان ما برای امنیت و صلح در جهان بهترین خدمات را به میهن خود ارائه دهند و تاریخ بزرگ کشور ما را نجات دهند.
3. جستجوی جواهرات افسانهای در شرق
جواهرات افسانهای در شرق، یکی از موضوعات مهمی است که علاوه بر جذابیت تاریخی و فرهنگی، دارای ارزش هنری و اقتصادی بسیاری نیز میباشد. در مناطق مختلف شرق جهان به دلیل وجود زیباییهای طبیعی، فرهنگ و تمدنهای باستانی و همچنین فرهنگهای متنوع، جواهراتی با افسانهها و اسطورههایی پر از جادو و جن و پری و دیگر موجودات طبیعی و ناطور جلوه شده است که هر یک داستان و حکایتی پشت سر خود دارند.
تحقیقات نشان میدهد که دو کشور ایران و هند میتوانند به عنوان مهمترین جاهایی که جواهرات با افسانههایی همراه شدهاند، شناخته شوند. در هند، که یکی از کشورهایی با تاریخ طولانی در ساخت جواهرات، بخصوص جواهراتی با افسانههای هندو هستند، مثل "آبالا" که سنگ زینتی روحهای بدست آورده است، که همانند دیگر جواهرات، قدیمیترین موجودات جهان را دارد. همچنین، افسانههایی درباره گوشههای جواهری پر رمز و راز ورنی هند فراوان است که به دلیل شدت شعف مردم برای آنها، محل هدف تعدادی از دزدان هستند.
همچنین، جنوب ایران نیز با تولید و فروش جواهراتی با نامها و اسمهایی مثل «عقیق یمنی»، «حجر الاسود»، «نگین پادشاد» و «نگین سنگ ستاره»، بشتابیده و از این سو به شدت مورد توجه طرفداران جواهرات قرار دارد. تمام این جواهرات، به دلیل داشتن داستان و اسطورههایی پر از حکایت، برای مردم محل هدف بسیاری از دوستداران جواهر هستند. علاوه بر همه اینها، جواهرات با ریشه در فرهنگ ایرانی نیز در شرق جهان مطرح هستند و داشتن مواد معدنی غنی و قیمتی در ایران، باعث شده تا جواهراتی مانند «ترمه»، «زرین»، «کربنگ» و غیره در بازار جهانی و به ویژه کشورهای خلیج فارس عرضه شوند.
از اینرو، فرهنگ و تاریخ شرق جهان به لطف جواهرات با افسانههای پس زمینهدار، تبدیل شده به یکی از عوامل تحرک آمیز در تولید جواهرات و جذابیت آن در بازارهای جهانی قرار گرفته است.
4. پادشاهی در مرزهای سوم
پادشاهی در مرزهای سوم یکی از موضوعاتی است که در طول تاریخ از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. این موضوع به دستگاه سیاسی و نظامی اشاره دارد که به منظور حفظ و تقویت نظم و امنیت در مناطق مرزی تشکیل میشود. در این دستگاه، پادشاه یا پادشاهانی که زمام امور سیاسی و نظامی را در دست داشتهاند، تلاش میکنند تا از تهدیدات دشمنان و حملات آنها دفاع کنند و حدود و مرزهای خود را از تعرضات بیگانه حفظ کنند.
در مواجهه با تهدیدهای مختلف، پادشاهی در مرزهای سوم باید به دفاع از ترکیبی از نیروهای وابسته به امپراتوری خود، از جمله سپاه، ارتش و شاهینشاه، بپردازد. علاوه بر این، به منظور تقویت امنیت در مناطق مرزی، این پادشاهیها حاضر خواهند بود تا با قوای محلی و متحدین خود همکاری کنند.
پادشاهی در مرزهای سوم بر روی وجود چند مهمترین عامل تاکید دارد. از جمله این عوامل میتوان به نیروی انسانی، راههای ارتباطی، توان صنعتی و نظامی و همچنین ارتباطات سیاسی و فرهنگی اشاره کرد. هر یک از این عوامل در دسترس پادشاهی در مرزهای سوم برای بهبود و تقویت این سیستم و حفظ امنیت و سرزمینهای خود نقش بسزایی دارند.
در نهایت، پادشاهانی که در مرزهای سوم سلطنت داشتند، همواره تلاش میکردند تا خود را از دیگران متمایز کنند و از عملکرد خود در این نظام سیاسی و نظامی به عنوان نمونهای از حرفهای بودن و نظامنگاری بسیار خوب خود نشان دهند. این پادشاهان، از حدود خود به نوعی به عنوان سدههای طلایی در تاریخ مرزهای سوم مطرح شدهاند.
5. معجزهگران اسپانیا در سرزمین طلایی
معجزهگران اسپانیا به عنوان یک تیم کوهنوردی بسیار حرفهای در سال ۱۹۹۱ برای نخستین بار به سرزمین طلایی، کالیفرنیا، سفر کردند. این تیم به دلیل قهرمانی در کوه نوردی در اسپانیا شناخته شده بود و هدف اصلی آنان این بود که در یکی از اسنوکرافینهای بسیار سخت و خطرناک کالیفرنیا، تحت عنوان The Big Three، کوهنوردی را انجام دهند.
در همان سال، تیم معجزهگران اسپانیا توانست تمامی اسنوکرافینهای سخت کالیفرنیا را بسیار با استعداد و با اطمینان بالایی به ترتیب انجام دهند، اما موفقیت آنها در The Big Three شگفتانگیز بود. The Big Three شامل کوههای Mount Sentinel، Mount Conness و مشاهده کردن سروصدایی در باهاما بود که بسیاری از کوهنوردان توانسته بودند در آنها موفقیتآمیز باشند، اما معجزهگران اسپانیا به عنوان نخستین گروهی بودند که توانستند تمامی کوهها را در کمتر از ۲۴ ساعت به ترتیب انجام دهند.
این انجامدادن موفقیتآمیر باعث شد تا تیم معجزهگران اسپانیا شهرتی جهانی در دنیای کوهنوردی به دست آوردند و از آن به بعد به عنوان تیمی پیشگام و موفق در دنیای کوهنوردی شناخته شوند. بسیاری از شناوران کوهنوردی به دنبال تکرار این پیشروی معجزهگران اسپانیا بودند، اما تنها چندین گروه توانستهاند تمامی کوههای The Big Three را به ترتیب انجام دهند.
6. نبرد اسپارتا با هخامنشیان
نبرد اسپارتا با هخامنشیان یکی از مهمترین و داغترین صفحات تاریخ دنیاست که در پی آن دستکم صفحاتی برای تبیین آن به کار رفته است. اسپارتا یکی از شهرستانهای یونان باستان بود که در آن زمان به صورت جمهوری دموکراتیک به رهبری دو پادشاه محلی (اسپارتا و لاکدایمون) وسیطه میکرد. هخامنشیان نیز یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ بود که در آن زمان مرزهای آن تاکنون بیشتره درهای جنوبی آسیا بهشمار میرفته است.
در سال 480 پ.م، هخامنشیان تصمیم گرفت با اعلام جنگ به یونان حمله کند. بعد از آنکه هخامنشیان به بازداشت زندهیادی ۱۰۰۰ تن از ساکنان اسپارتا اقدام کرد، اسپارتاییان، به رهبری شاهزاده لئونیداس، تنها ۳۰۰ نفر به عنوان نیروی مقابل برای هخامنشیان فرستادند. آنها در صحرای تاریخی ترموپیلایا حضور یافتند و دست به نبردی شدند که بعدها به عنوان نبرد ترموپیلایی مشهور شد.
پایداری و قدرت بالای ارتش هخامنشیان، باعث شده بود که نیروی ۳۰۰ نفری اسپارتایی در برابر آن قابل مقایسه نباشد، اما اسپارتاییان نیز با شجاعت و تلاش برای مقاومت، شایستگی و نظامی بالایی را در نبرد ترموپیلایی به نمایش گذاشتند. این نبرد با شجاعت و مقاومت سرسختانه یونانیان رویارویی با ارتش هخامنشیان، و معاونت دیگر ایالات یونان، موجب تسکین پیامدهای جنگ برای یونانیان شد.
درپایان، نبرد اسپارتا با هخامنشیان، به یونانیان بسیاری از درسها و اسباب یادگیریها برای دفاع از خودشان در نبردهای بعدین داد. همچنین، تمامی نیروهای مستقیم یونانی توانسته بودند آمادگی خود را برای مقابله با هخامنشیان افزایش دهند و نمود شجاعت و مقاومتی که یونانیان در این نبرد به نمایش گذاشتند، جایگاه ویژهای برای آنها در سینمای جهانی تاریخ متمایز کرده است.