نقشه برای نابودی شرکت Drazan
شرکت Drazan یکی از شرکتهای مهم و پرسود در صنعت فناوری اطلاعات است که فعالیت خود را در حوزههای مختلفی همچون نرمافزار، سختافزار و خدمات مدیریتی ارائه میکند. این شرکت توانسته است با استفاده از تکنولوژیهای جدید و همچنین استخدام کارشناسان با تجربه، سهم زیادی از بازار را به دست گیرد و موفقیت بسیاری را کسب کند.
اما به تازگی خبری منتشر شده که میگوید یک گروه هکر با تکنیکهای پیشرفته توانسته است به شبکههای سیستمی شرکت Drazan نفوذ کند و اطلاعات حساسی را در اختیار خود قرار دهد. بعد از این اتفاق، تلاشهای زیادی از سوی شرکت برای مقابله با این امر صورت گرفت اما به نظر می آید که هیچ کدام از راهکارهای پیشنهادی به خوبی جوابگویی به این مشکل نخواهند بود.
در این شرایط، به نظر میرسد که نقشهای برای نابودی شرکت Drazan از سوی گروه هکر ترسناکی که در پشت این حمله قرار دارند، وجود دارد. در این نقشه، ممکن است به هدف گرفتن و تخریب دادههای این شرکت، ضربه زدن به اعتماد عمومی و برتری در بازار IT و همچنین تلفات مالی شدید این شرکت اشاره شود.
بنابراین، شرکت Drazan به ضرورت اقداماتی جدی برای مقابله با این فشارها و تهدیدات میپردازد. باید تکنولوژیهایی که به سمت دفاع در برابر حملات سایبری هدایت میشود، در نظر گرفته شود و از متخصصان با تجربه جهت رفع اینگونه تهدیدات استفاده شود. همچنین باید پذیرفت که در صورت عدم توجه به اینگونه مسائل، شرکت Drazan به تحریمهایی که برایش تعیین شده است، دچار شود و موفقیت و پایداری خود را از دست بدهد.
جک در میان اعضای شرکت Drazan
شرکت Drazan یکی از شرکتهای معتبر و پرشرفت در زمینه تولید و فروش محصولات الکترونیکی و خدمات مرتبط است. اعضای این شرکت متشکل از افراد با استعداد و در خور ستایش هستند که همیشه سعی در بهبود کیفیت محصولات و خدمات خود داشتهاند.
اما به جای این همه جدیت و حرفهای بودن، اعضای شرکت Drazan از انواع شوخیها و جکهایی هم استفاده میکنند تا به همدیگر تنها نشان دهند که باهم خوب هستند، بلکه برای رفع فشارهای روزمره نیز مفید هستند. این جکهای سبک و بلافاصله که بین اعضای شرکت تبادل میشود، همواره موضوع بحثی پرطرفدار است.
برخلاف بسیاری از شرکتهای دیگر که وضعیتی برای شوخی و تفریح آفریده نشده است، شرکت Drazan از شوخی ورزیدن متفاوتاش لذت میبرد و این رفتار سبک و مفرح باعث شده که همکاری در این شرکت نهتنها کاربردی و سودمند باشد، بلکه همیشه تازگی و شادابی با خود به همراه داشته باشد.
چون در شرکت Drazan اعتقاد دارند که روابط انسانی و محیط کار صمیمی و دوستانه میتواند باعث رشد و موفقیت شرکت شود، رفتاردهی پویا و شوخی ورزی باعث شده که همایشهای شرکتی و جلسات مهم علاوه بر کارایی و عملکرد، دارای لحظات خوشایندی و فراموشنشدنی باشند.
به طور خلاصه، جکهایی که بین اعضای شرکت Drazan تبادل میشود نشان از پویایی، شادابی و همدلی در آنجا دارد که باعث میشود که کاری که انجام داده میشود از اهمیت بالایی برخوردار باشد. همچنین، شوخیها و تفریحات در یک محیط کاری که به رشد و پیشرفت میپردازد میتواند روحیه و انگیزه کارکنان را بالا ببرد و ایجاد یک مسیر مثبت در کاریکه انجام میدهند باشد.
لولا برای نجات دخترش تقلب میکند
لولا مادری بود که همیشه به دخترش عشق و علاقه فراوانی داشت. او تمام تلاش خود را میکرد تا دخترش را بهترینها را در دنیا فراهم کند. اما یک روز، دخترش بیمار شد و نیاز به درمانهای گرانبها داشت. لولا اغلب در این مورد نگران بود. اما برای نجات دخترش، او باید به هر دلیلی تلاش کند.
لولا در جستجوی راهی برای تأمین هزینههای درمان دخترش بود که در نهایت به تقلب روی آورد. او به امید دریافت کمک مالی و قرض از دوستان و مشاغل مختلف مراجعه کرد، اما هیچ کدام به او کمک نکردند. لولا واقعاً به چارهای نمیرسید و نهایتاً تصمیم گرفت که به برخی از سندهای خود اضافات چندان قابل توجّه نماید تا بطور غیر قانونی بیشترین میزان کمک مالی را برای دخترش به دست آورد.
این تصمیم باعث شد که لولا بتواند دخترش را داروهای لازم برای خوب شدن بپردازد. هرچند که این تصمیم به نحوی غیر قانونی بود، اما نیاز های فوری دخترش و بیشتر از همه، عشق و محبتی که لولا برای دخترش قائل بود، باعث شد که او شایسته تمام این تلاشها و تقلبهایش باشد. هرکسی که به عنوان والد دختر خود به دام این مسئولیت قرار میگیرد، به هر نحوی قرار است برای بهترین نیازهای فرزندش تلاش کند.
کیم برای نجات حمید فشار میآورد
کیم، یکی از صمیمیترین دوستان حمید، به دلیل تصادف شدیدی که مدتی پیش برای او رخ داده بود، برای نجات او فشار میآورد. حمید در یک تصادف شدید، جراحات جدی بدنی و روانی دیده بود. او با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند و برای بازگشت به زندگی رو بهروی چالشهای فراوانی قرار دارد.
کیم به دنبال پیدا کردن راه حلی است که میتواند حمید را به سمت بهبودی هدایت کند. به همین منظور، او به طور مداوم با حمید تماس میگیرد و او را به شدت تشویق میکند تا به درستی برای بهبودی درمان خود را پیگیری کند.
بعلاوه، کیم سعی میکند حمید را به پذیرش فرآیند درمان و حمایت از خود در این مسیر ترغیب کند. او به حمید یادآوری میکند که اگر او تلاش کند و به راه درمان ادامه دهد، پیشرفت چشمگیری را تجربه خواهد کرد. کیم همچنین به حمید امیدواری و الهام بخشی میدهد و سعی میکند او را برای هدفگذاری و رسیدن به اهدافش پویش کند.
در کل، کیم با تلاش و پشتکار خود، به حمید کمک میکند تا روحیه و اعتماد به نفس خود را به دست آورد و به راه بهبودی و بازگشت به زندگی عادی خود پا بگذارد. او با توجه به اینکه در این راه حمایت حمید بسیار مهم است، به هر نحوی که میتواند، در این راه برای او حمایت میکند و از او حمایت میطلبد.
مسئولین FBI برای دستگیری آدام کشور را بهم میریزند
مسئولین FBI، سازمان ایمنی ملی آمریکا، به دنبال دستگیری آدام، یکی از بزرگترین مزدوران جنایی کشور، هستند. آدام، مشتبهترین فرد در کارتل مواد مخدر، به عنوان یک کارآگاه از طرف FBI پایین آمده بود و برای مدتی همکاری با آنها را پذیرفته بود؛ اما پس از مدتی به دلیل تبدیل شدن به یکی از بزرگترین و مخربترین مزدوران از دستور دادگاه خارج شد.
مسئولین FBI به دنبال آدام هستند تا او را برای جرمش محاکمه کنند و به دادگاه بفرستند. آدام، به عنوان یک مزدور جنایی، متهم به یک سری جرمهای بسیار خطرناک است که شامل قتل، ربایش، سرقت و قاچاق مواد مخدر است. تحقیقات نشان میدهد که آدام، به تنهایی یا با همکارانش مرزهای قانون را زیر پا گذاشته و به دنبال کسب سود در زمینهی جرم و جنایت بوده است.
به منظور دستگیری آدام، مسئولین FBI به وسیله جستجوی شدید و استفاده از تمامی فناوریهای موجود (شامل جستجوی مخفیانه، کامپیوتر و پیگیری فردی)، در تمامی مناطق کشور به دنبال او هستند. مسئولین فدرال به فردی شبیه به آدام روی مخاطبهای خود دقت کرده و به دنبال هر نشانهای از حضور او هستند تا به دستگاه قضایی تحویل داده شود و به محاکمه بفرستند.
جک خواستار تبیین حقیقت از نگهبان شده است
داستان جک و نگهبان در فرهنگ مردمان به عنوان یک قصه پر طرفدار شناخته میشود. در این داستان، جک که خواستار تبیین حقیقت است، از نگهبانی که گروهی از مردم را نگهبانی میکرده، درخواست میکند که با اگاه کردن گروه از خودش و نحوه انجام کارش، به صراحت به جایگاه او برسد. اما نگهبان، از اینکه هویت واقعی خود را به نمایش بگذارد، نگران است و به دلایل مختلف، این کار را انجام نمیدهد.
این داستان بسیاری از انسانها را به این فکر میاندازد که بهترین راه برای رضایت از خود و جلب احترام اطرافیان، استفاده از صداقت در برقراری روابط است. هرگاه یک نفر اندیشید که اگر حقایق را برای دیگران مخفی نگه دارد، بهتر خواهد بود، پاسخ باورکردنیاش باید باشد که نه، محتمل است تلاشهایی که برای پوشاندن حقایق انجام میدهیم، در پایان باعث شکست شوند.
این داستان همچنین یک اندرز برای همه ما است که با توجه به درستی، صادق بودن در روابط با دیگران به معنای پایبندی به اصول اخلاقی و بهترین روش برای سرسختی در برابر تلاشهای بدخواهانه و رفع گمراهیهای احتمالی است.