پاییز در نعلبکی
پاییز یکی از فصول زیبای سال است که با رنگارنگی و آرامش خود، باعث شگفتی و شعف در دل هر کسی میشود. باغها و پارکها با رنگهای زرد، قرمز و نارنجی پوشیده میشوند و هوا هم روز به روز خنکتر و خندهدارتر میشود. یکی از مناطق زیبای ایران که در پاییز نعلبکی خیرهکننده و بینظیر است.
نعلبکی یک روستا در جنوبغرب تهران است که به زیبایی حومه شهر با فضای آرام و تمیز شهرت دارد. در این مکان، درختان بلند پایهای و بسیاری از انواع گلها و گیاهان خیلی زود برگهایی رنگارنگ و زیبا را برای خود بهترین تزیینات میکنند. در پاییز، بهارزار ملی نوید آغاز پاییز را میدهد و به واسطه خنک شدن هوا و تنظیم ترکیب بهینه اتمسفر، فرصت مناسبی برای بازدید از این محل دلنشین میشود.
اما زیبایی های نعلبکی به پایان نمیرسد، همان طور که تا به حال گفته شد، این روستا جزء مکانهای زیبای طبیعی در حومه بزرگترین شهر ایران است و در فصل پاییز بعلاوه تمامی جاذبههای طبیعی جذابش، بازار دلنشینی هم دارد. بازاری که فروش عرضهشده محصولات کشاورزی، پیراهنهای سنتی و قدیمی و سایر موارد در اختیار گردشگران و بازدید کنندگان قرار میدهد.
در حالی که تمام این چیدمانها شاید به نفرین زیر القای دوست، به چشم آشنا رسیده باشند، پاییز در نعلبکی ما را به دنیایی تازه و غنی از خوشایندیها و عطرهای خاص پاییز دعوت میکند. از یک سو دلنشینی و آرامش طبیعی و از سوی دیگر محیط شلوغ شهر، خیلی متفاوت و شگفت انگیز میشوند. در نعلبکی به قدری میتوان به عروس خطر بسیار بیشتری داد که از یاد نمیروند و همیشه میخواهند به آنجا بروند تا دانه پتیل برگ، را روانه چشمان خود کنند و بازاری شرقی رنگارنگ به خرید بپردازند.
غروب در کلبه قهوهخانه
غروب همیشه یکی از زیباترین لحظههای روز است که هر شخصی به دلایل مختلفی به آن علاقه دارد. در کلبه قهوهخانه، غروب به یاد ماندنی تر میشود. بوی قهوه و عطر غذاییها در هوا به خوبی حس میشود و فضای دوستانگیز که با مهمانهای خود پر شده است، آدم را به لحظههای خاصی درگیر میکند.
آفتاب در حالی که به سواحل غربی پایین میآید، آسمان را با رنگهای زیبایی آمیخته میکند. در این لحظهها، همه نگاهشان به آستانه آسمان معطر میباشد و خیالطنز بودن دنیا را به آنها یادآوری میکند.
در کلبه، مردم به لحظههای شگفتانگیزی درگیر میشوند. عکسهای سلفی گرفته شده و با دوستان پیرامون میز بسیاری دیده میشوند. فضایی سرشار از خنده و شادی در میان بوده که همه در آن احساس رضایت میکنند.
پرندههایی که به دنبال غذایشان در آسمان هستند، دیدار در هوا را برای افراد در کلبه قهوهخانه تکرار میکنند و از خود نشانههای شگفتانگیزی را نشان میدهند. دمهای گرم قهوه و بیسکویتهای پر مزه، همراه با لحظاتی بیبدیل که غروب به ارمغان میآورد، جای خود را در دل همه جا میچیند.
بدون شک، کلبه قهوهخانه در غروب، جایی بسیار خوب برای دوست داشتن میباشد. لحظات ارام، خوشایند و رویاهای هر کسی را به غنایی تبدیل میکند. هر کسی که برای لذت بردن در محیطی صمیمی و دوستانه به دنبال گشت و گذار است، میتواند با رفتن به کلبه قهوهخانه، شگفتی دریافت کند.
شبهای قهوهای در نعلبکی
"شب های قهوه ای در نعلبکی"، یکی از رویدادهای فرهنگی پاییزی شهر تهران است که به برگزاری ایونتهای موسیقی، ادبی و هنری در یک قهوهخانهٔ سنتی معروف در منطقهٔ نعلبکی میپردازد. این شبها به محض اینکه هوا خنک و پاییزی میشود و ساعتهای تاریک شب آغاز میشود، طرفداران بیشماری را از سراسر شهر به نعلبکی جذب میکند.
در این شبها، مردم با نشرهای مختلف از قبیل ادبیات، شعر، داستان کوتاه، موسیقی، و ... در قهوهخانهٔ سنتی نعلبکی به گفتگو و بحث دربارهٔ ادبیات و هنر پرداخته و با دیگران از نکات و نظرات خود دربارهٔ هنر و ادبیات، بحث و گفتگو میکنند.
علاوه بر این، در شبهای قهوه ای نعلبکی، خوانندگانی از جمله شاعران، و نویسندگان پرطرفدار بهعنوان میهمانان ویژهای برای مشارکت در برنامههای شب استخدام میشوند. موسیقی کنسرتهای اجرا شده در قهوهخانه، از سبک موسیقی شرقی، سنتی، پاپ و راک تا عربی در سطح برنامههای قوی نهاده شدهاست.
"شبهای قهوهای در نعلبکی"، یکی از بهترین رویدادهای فرهنگی شهر تهران به شمار میرود و برای طرفداران ادبیات و هنر، علاوه بر سرگرمی و لذت بردن از برنامههای هنری، فرصتی برای یادگیری و آشنایی با کسانی دارد که از هنر و ادبیات علاقهمند هستند.
شعر و آواز در کافه قهوه
شعر و آواز همواره دو عنصر مهم و جذاب در فرهنگ و هنر بودهاند. گاهی این دو عنصر به هم پیوسته و یک اجرای بینظیر ایجاد میکنند، و کافه قهوه خالی از شعر و آواز نبوده است. در کافههای قهوه، شعر و آواز به عنوان هنری ارزشمند و تحت عنوان «هنر در چرخه زندگی» به اجرا میرسند.
در این محیط روانی و دوستانه، هنرمندان با صدای لطیف خود، غم و شادیها را به نمایش میگذارند و این اجرا، هم جذابیت و هم اضافه بر دیدار دوستانه، میآفریند. شعر از طریق شاعران و آواز از طریق خوانندگان به اجرا در میآیند که تلفیق بینظیری از زیبایی برای شهروندان خلق میکنند.
گرچه این هنر در زمانهای گذشته، در بعضی مناطق ممنوع بوده اما امروزه با توجه به آزادی فرهنگی و هنری، این هنر در کافههای مختلف بیشتر در دسترس شهروندان قرار گرفته و تشویق به هنر و خواندن شعر، پدیدهی جذابی شده است.
بهطور کلی، میتوان گفت که اجرای شعر و آواز در کافههای قهوه، یک فرصت عالی برای هنرمندان و شاعران است تا دارای آثار هنری برای شهر و نمایشگاه های دیگر باشند. از طرفی، برای غیر هنرمندان و غیر شاعران، این اجراها فرصتی است تا از زیبایی هنر لذت ببرند و در کنار شهروندان دیگر، دوستانی جدید پیدا کنند.
چای عشق در نعلبکی
چای عشق یکی از آداب و رسوم مردم ایران است که در بسیاری از مناسبتهای فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی بهعنوان سنتی قدیمی از دیرباز ادامه دارد. نعلبکی یکی از شهرهای زیبای جنوبی ایران، در استان هرمزگان واقع شده است و از جمله مناطقی است که سنتهای فرهنگی و رسوم قدیمی ایرانی را بهخوبی حفظ کرده است. در این شهر، سنتی معروف به چای عشق وجود دارد که در میان مردم جا افتادهاست.
چای عشق، بهمعنای خوردن چای با عشق است که در شرایط خاصی انجام میشود. این سنت در برخی مناطق، بهعنوان یک مراسم مذهبی هم برگزار میشود. برای این کار، یک مراسم معین وجود دارد که در آن قبل از شروع نوشیدن چای، دعا و یاد خداوند متعالی میشود. در ادامه، در میان خانواده و دوستان، چای تازه و گرم سرو میشود و همگی با عشق و محبت، با هم چای مینوشند.
این سنت در نعلبکی نیز بهعنوان یک بخش مهم از فرهنگ و سنتهای مردم جا افتادهاست. در این شهر، چای عشق بهعنوان سنتی مهم در پایان مراسم عروسی و نامزدی برگزار میشود. در این مراسم، مهمانان بهجای هدیه، چای تازه و داغ را به عنوان نشان دوستی و احترام به طرف مقابل تقدیم میکنند. در این سنت، عشق و محبت همگان بهخوبی به نمایش گذاشتهشده و برای مردم این شهر، سنتی محبوب و پرطرفدار است.
بهاجمال، چای عشق بهعنوان یکی از سنتهای فرهنگی و رسومی مهم در ایران، همواره در برگزاری مراسمهای مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاست. در شهر نعلبکی نیز، این سنت بهعنوان یکی از سنتهای محبوب و قدیمی، هنوز هم در برگزاری مراسمهای فرهنگی و خانوادگی وجود دارد و همیشه با استقبال مردم همراه است.
قهوه شکست و غم در آبشار
قهوه شکست و غم در آبشار، داستانی است که در آن یک مرد جوان به نام سهیل به دنبال از دست دادن عشق اول خود از شهر خود فرار میکند و در جنگلی که به آن
آشنایی دارد، نزدیک یک آبشار آرام میگیرد.
با تکثیر فکرش به زندگیای که پشت سر میگذارد، سرانجام سهیل به ناچار با خیال دروغتراش خود مواجه میشود و متوجه میشود که آرزویی امن و مطمئن را برای زندگیاش ندارد. او برای پناه بردن از درد و غم قلبیاش و سعی در پیوستن به شهریزادی است که دارای ویژگیهای شبیه به عشق اولش است، به دنبال این شهر خالی از سکنه میرود.
بعد از ماجراهای پرخطر و پرشگفتی که در مسیر پیش رویش باهمراه بود، سهیل بالاخره به داستانهای قدیمی و الهههای نسيم، رقص و صدای غیبی پایبند میشود و در نهایت خود را در حضور عشق خاتمی خود، در قلب آبشار، مییابد.
این داستان، با نگاهی به دنیای انسانها و تأثیر هیجانات شخصی بر جستوجوی غایت در ثابتیها و به دنبال آرام خاطری مداوم، تظاهرات آرمانگرایانه در غمگینترین فرصتها و دستیابی به نیرنگهایی از نور و زیبایی در یک مکانی غمگین و مخاطرهآمیز، توضیح میدهد. در نهایت، قهوه شکست و غم در آبشار نمونهای است از آنهای داستانی که یک جوان را در مقابل ناامیدیهای عشق اول حفظ میکند.