1- تاریخچه زندگی هلن کلر
هلن کلر، معروف به زن کور و برجسته ترین فعال حقوقی برای حقوق کوران و نابینایان است. او در تاریخ 27 ژوئن 1880 در آلاباما به دنیا آمد و در خانواده ای سایه دار بزرگ شد. هلن در سن 19 سالگی، در مدرسه ای برای نابینایان در تگوسکا، آلاباما فعالیت می کرد و با زبان برجسته خود آموزش رایگان به این کودکان مبتلا به نابینایی داد.
در سال 1904، هلن کلر به همراه معلم خصوصی اش، آنی سالیوان، به دیدار هلن کیلر رفت. هلن کیلر دختری کور و ناشنوا بود که در دست هلن کلر و آنی سالیوان، پروسه آموزش بینایی و شنوایی را با موفقیت طی نمود.
خانواده هلن کیلر با ایده های هلن کلر موافقت کردند و از سال 1887 هلن کلر عامل آموزش هلن کیلر شد. هلن کلر به همراه هلن کیلر به مدرسه دارودسته، بوستون رفتند و پس از آن همراه با هلن کیلر به یوروپا سفر کردند و در آنجا، زبان بیشتر در مورد تعلیم و تربیت کودکان نابینا به دست آوردند.
پس از بازگشت به ایالات متحده، هلن کلر فعالیت خود را به مبارزه برای حقوق کوران و نابینایان اختصاص داد و به یکی از برجسته ترین فعالان این حرکت تبدیل شد. او در سال 1968 درگذشت اما به عنوان یکی از شخصیت های برجسته تاریخ آمریکا و جهان، همچنان یاد شده و از زندگی و کارنامه اش یاد می شود.
2- زندگی و مرگ آنا فرانک
زندگی و مرگ آنا فرانک، یکی از داستانهای تکاندهنده و شناختهشده در تاریخ جهان و به خصوص در جنگ جهانی دوم است. آنا فرانک، یک دختر یهودی نازنین و باهوش بود که به جرات میتوان گفت با داشتن خصوصیات ابرقهرمانان، به دنبال تغییر دنیا بود. او در سال ۱۹۲۹ در آلمان دیده به جهان گشود، اما در خانوادهای یهودی در هلند به دنیا آمد.
آنا به همراه خانوادهاش به آنها قبل از مهاجرت هتلی داده شده بود که در آنجا فضای اجتماعی آنها تقریباً محدود شده بود و آنها باید برای ارتباط با دنیای خارج، حتی برای برقراری تماس با دوستان یا خانواده، از تلفنهای موجود استفاده میکردند. اما آنا با تمام وجودی که داشت، با درنظر گرفتن شرایط خانوادهاش و تحمل سختیهایی که در موردشان شکل گرفته بود، پایبند به رویاهایش بود.
به نظر میرسید که آنا همه چیز را، از انسانیت گرفته تا امیدواری، با خودش به داخل خودش میبرد. با وجود اینکه در این فضای تنگ، او توانسته بود خلاقیت خود را به خوبی به نحونیکه بتواند برای برقراری ارتباط با دوستانش از طریق نوشتن در جلوی در اتاق بزرگی که در هتل بود بهره ببرد، نشان دهد. آنا فرانک نوشتههای بشخصهای داشت که از جملهاین نقل قول است: «هرگز من امید ناامید نمیشوم؛ من تنها دو تردم در میان یک بحر از بیامیدی هستم». اما در پایان، با تاریخ افسونگر جنگ جهانی دوم، زندگی آنا فرانک دچار شکست شد و هرگز نتوانست با واقعیت سخت مواجه شود که او و خانوادهاش نیز، همچون ملايك دیگر به نابودی کامل دست مییابند.
به قول آنا فرانک، «اما باز هم زندگی باید ادامه داشته باشد و من باید قوی باشم» و به سبب تعلیمات اخلاقی و فرهنگی گرایش داشتن به خلاقیت و پشتکار، معرف شخصیت بزرگ و نیرومند همان آنا فرانک شد. او همواره در خاطره ابدی دنیا برای جوانان و نسلهای جدید به عنوان نماد آرمانهای آزادی و امید شناخته خواهد شد.
3- پیشینه ورزشی مایکل جردن
پیشینه ورزشی مایکل جردن به صورت متمرکز و خلاقانه ای آغاز شد. او در پایین طبقه ساختمانی که در آن زندگی می کرد، تمرینات بسکتبال را پیرامون یک سطل زباله می کرد. او به سرعت در مدرسه نمایش خود را به نمایش گذاشت تا بتواند در تیم مدرسه درخشیده و درخشش خود را برای تیم ملی سطح بالاتر نشان دهد.
جردن به این شیوه طراحی شده بود که رهبری وضعیت داشت، به طوری که در اواخر بازی می توانست بازی را برای تیم خود به جان دارد. او از ابتدا برای تبدیل شدن به یک بازیکن بسکتبال حرفه ای تلاش کرد و توانست به عنوان تنها بازیکن جوان در تیم شفیلد کربو ستاره درخشانی شود.
جردن در طول حرفه خود در بسکتبال بسیاری از شکست ها و موفقیت هایی را تجربه کرد، اما دائماً به رشد شخصی خود وعلاقه اش به بازی در پی برتری بود. او به یکی از بهترین بازیکنان بسکتبال تبدیل شد و از طریق تلاش بی وقفه و استمرار در کار به وضعیت فوق العاده ای در دنیای ورزش رسید.
4- رازهای مرگ برق صدام حسین
راز مرگ صدام حسین یکی از موضوعات محبوب در بین مردم جهان و به خصوص مردم عراق است. صدام حسین، رئیس جمهور قبلی عراق در سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای آمریکایی به قتل رسید. این موضوع توسط بسیاری از افراد و خبرنگاران به عنوان یک کشتار سرد و قتل بی رحمانه توصیف میشود. اما واقعیت مرگ صدام حسین و دلیل انجام این کار هنوز هم مبهم و مشکوک است.
یکی از دلایل اصلی که آمریکا این کار را انجام داد، غالباً به این دلیل است که صدام حسین به عنوان رهبر ایران محسوب میشد و تلاش میکرد تا تأثیر خود را در منطقه تقویت کند. همچنین، صدام حسین به عنوان یکی از دیکتاتورهای خشن تاریخ شناخته میشد که با قتل کردن چندین هزار نفر از شیعیان و کردان عراق، نسبت به آمریکاییها و همچنین غمزدهای منطقه بسیار بیتفاوتی نشان داده بود.
همچنین، چندین شایعه در مورد مرگ صدام حسین به گوش مردم رسیده است. بعضی مردم معتقدند که او تلاش کرده بود تا موشکهای اختصاصی خود را بر روی اسرائیل پرتاب کند و برخی دیگر معتقدند که او حاضر بود اطلاعات سری راجع به محل دفن امام حسین را با آمریکاییها به اشتراک بگذارد. اما هیچ یک از این شایعات توسط مقامات آمریکایی تأیید نشدهاند و همچنان راز مرگ صدام حسین ناشناخته مانده است.
در نهایت، مرگ صدام حسین به عنوان یکی از موضوعاتی که در تاریخ به چشم برخی مردم جهان به نژاد، زبان و دینشان تقسیم میشود، همچنان برای تحلیل و بررسی واقعیت پیچیدهای بوده است. اما چیزی که بدون شک مهمتر از همه است، پاسخ به سؤال این است که آیا انجام این کار توسط آمریکا به هیچ عنوان نماد هرگونه دموکراسی و حقوق بشر نیست و برای سایر کشورها هشدار میدهد که چگونه آمریکا به عنوان یک متداول در برخورد با رژیمهای خصمانه، میتواند عمل کند؟
5- داستان جنگ گل آخرین ایام جنگ جهانی دوم
جنگ گل داستانی است که در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم رخ داده است. این داستان در زمانی رقم میخورد که آلمان و بحرانی که به تازگی در آن به وجود آمده است، قرار است به پایان برسد. در این عرصه و در سطحی که دانشمندان و فیزیکدانها در آن به صورت برگزاری همایشهای فراوان، تلاش می کردند تا اختراعات جدیدی در زمینه تکنولوژی و خلق اسلحه پیشرفته ارائه کنند، در کنار این واقعیت، شاهد وقایعی هم بودیم که از امتیازات اجتماعی و فرهنگی جامعه برگرفته شده بود.
جنگ گل، نام یکی از عملیاتهای بریتانیایی در جنگ جهانی دوم است که در سال 1945 میلادی در شرق آلمان به پایان رسید. ضمن این که این عملیات نهایی شدید در جنگ جهانی دوم بود، به تشریح مراحل اجرای آن با استفاده از تاکتیک طولانی و متنوع نیز پرداخته شده است. عملیات جنگ گل با هدف جلوگیری از جلوگیری پیشرفت نظامی آلمان در شرق آلمان آغاز شد.
جنگ گل، در حقیقت اخرین رخدادهای جنگ جهانی دوم در شرقی محسوب میشود. در این عملیات، ارتش آلمان توانست با حملات سنگین خود، قوای بریتانیا را مجاب به عقبنشینی دهد. با این حال، دشمنان بریتانیا توانستند در نهایت غلبه بر ارتش آلمان مبارزه کنند و به نتیجه دلخواهشان دست یابند.
6- وقایع تاریخی زمین لرزه بم
یکی از بزرگترین رخدادهای طبیعی در تاریخ ایران و جهان، زمینلرزه بم محسوب میشود. این زلزله در سال ۲۰۳ قمری، در شمال شرقی شهر بم در استان کرمان روی داد و بیش از ۸۰٪ شهر بم، کرمان، جیرفت و ریگان که در حدود ۳۰۰ کیلومتری این شهر قرار داشتند، را ویران کرد. بیش از ۴۰٬۰۰۰ نفر در این زلزله کشته شدند و سازوکار دولتی ایران تقریباً غیر موجود بود، بنابراین خارجیها و سازمانهای بینالمللی در کمک رسانی به جنوب شهر کمک کردند.
این زلزله در دوم ماه شعبان سال ۲۳۰ قمری رخ داد. زمان رخداد آن بین ساعات ۱۰ و ۱۱ شب بود که همه خوابیده بودند؛ بنابراین خیلی از مردم در حین خواب به علت خروج از خانههای خود تأخیر داشتند و بیشتر آنان که زیر آوار گرفته شده بودند، به دلیل از خواب بودن، نتوانستند بهطور سریع از منازل خود خارج شوند. آن زلزله در زمینهای خشک شرقی ایران به دلیل ناهموار بودن زمین، از قدرت بیشتری برخوردار بود.
در روزهای بعد از زلزله بم، میتوان عوامل و خسارات بسیاری را در نحوه مدیریت بحران مربوط به همهگیری حوادث مشاهده کرد. آن نقطه در تاریخ مدیریت بحران زلزله در این منطقه بود، و شاید در تاریخ دیگری اینگونه دعاوی در مورد چگونگی و میزان هماهنگی ماجراهای جاریی که بعد از این زلزله روی داد دوباره پیش نیایند.