1. فیلم سینمایی برف - یک درام غمگین در مورد جرم و جنایت.
فیلم سینمایی برف، که در سال ۲۰۱۷ توسط مارتین مکدونا به کارگردانی و نویسندگی آن سایمون بازلانسکی ساخته شده است، یک درام غمگین در مورد جرم و جنایت است. داستان این فیلم در شهر کوچک و مرموز یکی از مناطق شمالی آمریکا به نام کوهستان شان (Kehoe) رخ میدهد. در پی یافتن پسر نوجوان یک مقام محلی به نام نلز (Nels) که به ظاهر به دلیل اعتیاد مشکوک به خودکشی نزدیک شده است، شروع میشود.
در این فیلم، برخلاف عکسالعمل معمول جامعه به مرگ نلز، همسرش (که به نقش بازیگرانی مانند لاورنس فیشبورن، لورا درن و مایکل ریچاردسون پرداختهاند) مراجعه میکنند. در دنبال این مرگ، نلز، که خود برای پسرش مردی شجاع و پرتلاش بود، محدودیتهای قانونی را پشت سر میگذارد و به دنبال انتقام برای پسرش میرود.
در تلاش برای گرفتن انتقام، نلز به Elliot (که توسط ترنس هاورد در نقش یک کاتولیک راستهگرا و موفق به اجرای نقش جهانی در این فیلم است) کمک میکند و در این فرآیند، ستوان پلیس جدیدی به نام کیم بازیگری که به ایفای نقشش توسط امی کرونی در این فیلم مشغول بوده است) به دنبال پیدا کردن دلالی در شهر میشود. با گذر از مراحلی از درآمد و توتالیته او، از جمله بیجبرانه و حداکثر، ماجراهایی که در گذشته شهر رخ داده، او بلاخره در مییابد که برای پیدا کردن قاتل پسرخود نیاز به کمک اعضای محلی مافیای کوچک شهر دارد.
چیزی که "برف" را از فیلمهای معمولی دیگر میسازد، میزانی از حماسه که در فیلمهای فساد نشان داده میشود. اما، در برابر این حماسه، همیشه یک لایه از سردی برجسته است، سردی که در نهایت به نوعی از فداکاری رسیده است. البته این فیلم در فضایی از جنگ قرار دارد؛ اما شاید نه به معنایی که میفهمید. در کنار "برف"، برای روشن شدن پوست آدمی واقعی خود، به عمق داستانی و هرچه گویاتری نیاز دارید.
2. جولین - یک فیلم درباره یک زن که در میان تمام حوادث خانوادگی تلاش می کند تا به دنبال خودش بگردد.
فیلم جولین روایت داستان یک زن جوان است که در میان تمام مشکلات و حوادث خانوادگی، به دنبال خودش بوده و سعی دارد برای پیدا کردن هویت واقعی خودش تلاش کند. جولین از نوجوانی خود در تبعید زندگی می کند و به همین دلیل، هویت واقعی او برای خانواده اش پنهان می ماند.
در یکی از مراحل زندگی او، به خاطر تعریفی که از خود به دیگران می کند، با مشکلات بزرگی روبه رو می شود. او در یک حادثه، هویت خود را از دست داده و به دنبال خودش می گردد. پیش روی جولین، تنها یک کلید با شماره 123 قرار دارد و او با این کلید، به دنبال خودش و هویتش می گردد.
جولین در این راه، با بسیاری از مشکلات مواجه می شود و به دنبال کسانی می گردد که می توانند او را راهنمایی کنند. او با دیدار با افراد جدید، به طور ناخواسته با برخی از دوستان و دشمنان قدیمی خود از دست می رود و باید برای پی بردن به هویت خود، به دنبال تمامی نشانه هایی که به یادش باقی مانده، بگردد.
در نهایت جولین، با تلاش و نیروی داخلی خودش، دریافت می کند که هر چقدر که باشد، هویت واقعی او را هیچ کس نمی تواند از او بگیرد و این تلاش همیشه در پی بردن به خودش بوده است. این فیلم یک داستان انگیزه بخش است برای افرادی که در راه برای پیدا کردن هویت خود، تلاش می کنند.
3. گذشته - یک فیلم درباره یک زن جوان که به گذشته خود برمی گردد و برای پاسخ به سوالات خود می جنگد.
فیلمها همیشه یکی از منابع مهم برای به اشتراک گذاری داستانهای لذت بخش و هیجان انگیز با مخاطبانشان بودهاند. فیلمهایی که در موضوع گذشته قرار دارند تلاش دارند با به تصویر کشیدن داستانهایی از گذشته، از جمله رویدادها، حوادث و شخصیتهای مختلف، باعث بیدار شدن احساسات و حواس خاطرات تماشاچیان شوند.
یکی از فیلمهای پرطرفدار در این مورد، فیلمی است که در آن زندگی یک زن جوان تصویر شده است که برای پاسخ به سوالات خود به گذشته خود باز میگردد. در این فیلم، این زن به این نتیجه میرسد که برخی از تصمیماتی که در گذشته گرفته است، منجر به پیشرفت و بهبود زندگیاش شده و برخی دیگر به انحطاط او منجر شدهاند. این فیلم به دلیل به تصویر کشیدن صحنههایی از گذشته و نحوه تأثیرگذاری آن بر زندگی اصلی شخصیت اصلی، بسیار برای افراد جذاب است.
در فیلم آورده شده، شخصیت اصلی با بازگشت به گذشته، از تجربیات قبلیاش یاد میگیرد و در نهایت به نوعی موفق میشود، از آن درس بگیرد و با پشتیبانی از خودش، زندگیاش را به یک مرحله بعدی میبرد. چیزی که این فیلم را بسیار جذاب میکند، نحوه وقوع و ظاهر شدن حوادث در گذشته است و دلایل پشت سر هر حرکت و تصمیم آن زمان، از جمله رفتار فرد با دیگران و سطح و عمق ارتباطاتش با آنان از تجربههایی هستند که تماشاچیان را به فلسفهای عمیق حساس میکند.
4. گریه - یک فیلم درباره عشق، انتقام و درد.
این فیلم، به نام "گریه"، داستان عاشقانهای را به تصویر میکشد که به دلیل ناراضیی خانوادهها، با یک تراژدی بزرگ همراه میشود. در این فیلم، شخصیت اصلی زنی است که درگیر عشقی شدید با شخص مورد علاقهاش میباشد، اما خانوادهاش با این رابطه مخالفت میکنند و در مسیر آنها تلاش میکنند تا رابطه آنها را از بین ببرند.
این رابطه به زودی با یک تراژدی بسیار بزرگ همراه میشود که مربوط به یک حادثه مرگبار میباشد که خانواده زن برای عملیات انتقامگیری خود دست به اقدامات جدی میزنند. در این حین، شخصیت اصلی که خود را به شدت مقصر میداند، دچار بیماری افسردگی میشود و با اندوه عمیقی روبرو میشود.
در این فیلم، عشق به عنوان عامل اصلی در تودید این داستان به کار گرفته شده است. در جریان فیلم، شاهد اعتیاد این شخصیت به عشق خود هستیم و او در تمام مراحل فیلم برای حفظ رابطهاش میجنگد. پایان فیلم نیز به این صورت است که قربانیان برای سپری کردن عشقشان و تسامح با هم، در یک صحنه در این فیلم با هم گریه میکنند.
در این فیلم قرار است ما را به خود مشغول کنند و شروع به فکر کردن در مورد عشق، درد و دردی که در پی آنها میآید میکنیم. موضوعاتی مانند سرنوشت، اخلاق، وفاداری و تصویر نگری شخصیتها در این فیلم بسیار ارزشمند است و ما را به این فکر میاندازد که در زندگی باید چگونه برای رسیدن به آرامش تلاش کنیم.
5. مرد زیر آفتاب - یک فیلم درباره یک مرد که در جستجوی معنای واقعی زندگی است.
فیلم "مرد زیر آفتاب"، محصول سال 2018، داستان مردی به نام "فرمانده تابستان" را روایت میکند که در جستجوی معنای واقعی زندگی است. او در سراسر ایران سفر میکند و با پرسیدن سوالهایی به دنبال پاسخهایی است که بتواند با آنها درک بهتری از جهان پیرامون خود داشته باشد.
فرمانده تابستان، همواره به دنبال تجربیات جدید است و به وسیله کتابهایی که با خود دارد، سعی در یادگیری بیشتر دارد. او در سفر خود با افراد مختلفی آشنا میشود و با شرایط و حالتهای زندگی آنها آشنا میشود.
فیلم "مرد زیر آفتاب" با پرداختن به موضوعاتی مانند تعقیب خواستههای انسانی، پیامدهای زندگی و مرگ و بررسی ارزشهای نیلوفری و نگاهی نو به جامعه ایران، دارای گستره وسیعی از موضوعات است. این فیلم نشان دهنده یک جستجوی شخصی برای یافتن جوابهایی است که برای خود بیشترین معنای شخصی را دارا میباشد.
بنابراین، فیلم "مرد زیر آفتاب" به عنوان یک فیلم درام روحانی بسیار قوی است که با تمرکز بر روی ارتباط انسان با خودش و بالاخره، جستجوی واقعیتهایی که شاید بسیاری از ما در زندگی روزمرهامان به سرعت گذرانده و پشت سر گذاشتهایم، میتواند به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ایرانی اخیر باشد.
6. سریع تر از ابر - یک فیلم درباره زندگی سخت یک راننده بزرگراه که در تلاش برای یافتن خانواده اش است.
فیلم "سریع تر از ابر" دربارهی زندگی یک راننده بزرگراه به نام "گری" میباشد. "گری"، صاحب یک استودیو عکاسی بوده و با همسرش و فرزندانش در حال زندگی بود. اما تصادفی که در آن، همسر و فرزندانش را از دست داد، زندگی "گری" را کاملاً تغییر داد. او به عنوان یک رانندهی بزرگراه، در تلاش است تا جایی که ممکن است به دنبال خانوادهاش بگردد.
تنهایی و عزلت آرامش "گری" را به خطر میاندازد و او در میان مشغولیتهای کاری خود، به دنبال اطلاعات بیشتری از ماجراجویی رانندگان دیگر میگردد. دنبال کردن سرنخهای این ماجرا ممکن است به "گری" کمک کند تا حقیقت را کشف کند و به خانوادهی خود بازگردد.
طولانیترین بازی "گری" با یک راننده بسیار توانا به نام "آزورت" رخ میدهد و این راننده تنها کسیست که میتواند با "گری" رقابت کند. این رقابت نه تنها برای پیدا کردن خانوادهی "گری"، بلکه برای پیروزی در یکی از بزرگترین مسابقات رانندگی هم برگزار میشود.
"سریع تر از ابر" فیلمی پرشور، پراز هیجان و تعقیب و گریز است که از طرفداران فیلمهای اکشن و سرعتی حتماً استقبال خواهد شد. علاوه بر این، فیلم پیامی انسانی و پراز تلاش برای یافتن خانوادهی خود دارد که برای بسیاری از مخاطبان جذاب خواهد بود.