جنگ جهانی دوم: سقوط آلمان
جنگ جهانی دوم یکی از قبیله ترین جنگ ها در تاریخ بشریت بود که در سال 1939 آغاز شد و در سال 1945 پایان یافت. در این جنگ ، آلمان به عنوان یکی از نقش های اصلی و حیاتی در جنگ جهانی دوم تلفات و خسارات زیادی را تحمل کرد. به دلیل پیوستن آلمان به جنگ جهانی دوم، این کشور با محدودیت های بیشتری مواجه شد و تحریم های بیشتری از سوی کشورهای دیگر دریافت کرد.
ریشه های سقوط آلمان با شروع جنگ جهانی دوم آغاز شد. پس از پیروزیهای اولیه آلمان و استاندارد نگهداشتن اقتدار از سوی نازی ها، این رژیم بیش از هر چیزی به فکر گسترش توانایی نظامی بود. آلمان این رویداد را با استفاده از "Blitzkrieg" که یعنی حمله سریع و ناگهانی به مناطق مهم دشمنان با سرعت و قدرت بالا، دنبال میکرد. با این حال، منابع و تلاش های نظامی جهانی جنگ و فشار از سوی اتحادیه های جنگی موجب شکست آلمان شد.
سقوط آلمان در اواخر سال ۱۹۴۴ و اوایل سال ۱۹۴۵ آغاز شد. سقوط آلمان به دلیل تنش ها و مشکلات داخلی ، تلاش های نظامی شکست خوردن در جبهه شرقی و دریافت ضرب و شتم های دیگر در جنگ سراسری وحشتناک جهانی خاتمه پیدا کرد. در نهایت، آلمان وابسته به همه امکانات خود و نیروی نظامی بود که به جنگ پایان داد و این کشور در ماه مه سال ۱۹۴۵ غرق تسلیم آمریکایی و اتحادیه جماهیر شوروی شد. به همین دلیل، سقوط آلمان یکی از پایان جنگ جهانی دوم را نشان می داد.
نبرد نورماندی: شروع پایان جنگ جهانی دوم
نبرد نورماندی یکی از بزرگترین نبردهای جنگ جهانی دوم بود و برای محور قدرت آلمان به پایان رسید. این نبرد در سال 1944 در شمال فرانسه برگزار شد و نیروهای متحدین شامل انگلیس، کانادا، آمریکا و فرانسه به رهبری ژنرال دوایت دیوایت ایزنهاور و ژنرال برنارد مونتگومری با نیروهای آلمانی تحت فرماندهی ژنرال فریدریش دولیتل درگیر شدند.
نبرد نورماندی در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ آغاز شد که با نفوذ نیروهای متحدین به سواحل فرانسه آغاز شد و پس از انتقام آنها از پیروزی در نبرد و اشغال بخش قابل توجهی از فرانسه رقم خورد. نیروهای متحدین در این نبرد با استفاده از تجهیزات نظامی نوینی از جمله پاراشوت برای فرود نیروهای پیاده و تانکهای هواپیمابر، از بیتجربه بودن نیروهای آلمانی استفاده کردند و با شکست دادن خطوط دفاعی آنها، در سریعترین زمان ممکن فرانسه را اشغال کردند.
نبرد نورماندی با شکست نیروهای آلمانی پایان یافت و بیش از نیم میلیون نظامی آلمانی در این نبرد کشته و زخمی شدند و به همین دلیل نبرد نورماندی به عنوان شروع پایان جنگ جهانی دوم به شمار میرود. پس از این نبرد، نیروهای متحدین در راه پیشروی به سمت آلمان بودند و پایان جنگ همراه با تسلیم آلمان در سال ۱۹۴۵ نزدیک شد.
گسترش جنگ جهانی دوم به آسیای شرقی: جنگ با ژاپن
جنگ جهانی دوم، بزرگترین جنگ در تاریخ بشریت بود که در سال ۱۹۳۹، با حمله آلمان به لهستان آغاز شد. اما به مرور زمان، این جنگ به دیگر مناطق دنیا نیز گسترش یافت. در آسیای شرقی، ژاپن از سال ۱۹۳۱، به شرق چین حمله کرد و بزرگترین منازعات خود را با حکومت چینی از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ داشت. برای گسترش جنگ به آسیای شرقی، آمریکا که همیشه سیاست خود را برای مدافعت از فرهنگ و مردم ژاپنی اعلام می کرد، تصمیم گرفت تا حملهای بر روی ژاپن انجام دهد.
سپتامبر ۱۹۴۰، متحدین به ژاپن اعلام جنگ کردند و نیروهای آمریکایی برای حملات به ژاپن راهی آسیای شرقی شدند. بعد از حملات آمریکا به هاوایی و انجام سایر کارهای نظامی در آسیای شرقی، ژاپن از دست دادن توانایی نظامی خود را به خوبی درک کرد. در پایان عملیات هستهای در ناگازاکی و هیروشیما در ماههای مرداد و شهریور سال ۱۹۴۵، جنگ به پایان رسید و ژاپن برای بعداز جنگ پذیرش شرایط صلحی اعلام کرد.
از هزاران نظامی و مردمی که در جنگ جهانی دوم در آسیای شرقی کشته شدند و همچنین خسارات بزرگ اقتصادی که در این جنگ به وجود آمد، هنوز بحثها و بررسیهای فراوانی وجود دارد. گسترش جنگ به آسیای شرقی، به یکی از مهمترین محطات تاریخی در سوالات بینالمللی دنیا تبدیل شده است. این جنگ، باعث تحولاتی در سیاست جهانی شد و امپریالیسم، نژادپرستی، عدالت اجتماعی و عدالت بینالمللی را به بحث مطرح کرد.
رهایی آلمان: آخرین روزهای جنگ جهانی دوم
رهایی آلمان به عنوان یکی از اتفاقات مهم دوران جنگ جهانی دوم، به پایان جنگ و شکست آلمان در آن دانسته میشود. آئینهای رسمی پایان جنگ در اروپا برای آلمان در روز ۸ می ۱۹۴۵ برگزار شد. در همین روز، نازیها فرماندهی آلمان را به متحدین تسلیم کردند. این زمانی بود که جنگ جهانی دوم نیز نزدیک به پایان خود رسید.
آخرین روزهای جنگ جهانی دوم در آلمان، به شکلی غیرقابل تصور بود. سازمان پایگاههای بزرگ آلمان، یعنی وَریگِلیای محدود شده (Wehrmacht) شکست خورده و شهروندان آلمان باید عواقب اشتباهات دولت خود را تحمل می کردند. مردم آلمان دچار نگرانی و وحشت بودند و در واکنش به شستنیهای آزادی، از ساخت سربازرسان برای دفاع از خود علیه شورشیان، استفاده کردند. همچنین، در پایان جنگ، عدهای از افراد نازی به جرم جرایم جنگی، دستگیر و شرکتکنندگان در اعمال هولناکی های نازی پس از آزادی بازداشت شدند.
رهایی آلمان در پایان جنگ، دورانی از نو هستی را در آلمان رقم زد. این اتفاقی بود که پایه و اساس اتحادیه اروپا در درون کشور را برای روزهای بهتر نهاد. همچنین، برای همیشه، در آلمان و سراسر جهان، فرصتی به کارزاری بیخود مهربانانه ی رهایی را فراهم ساخت. حتی در حالی که بیشترین جایزه برای شکست نازی ها برای انگلستان و ایالات متحده بود ، اما هیجان اراده مبارزه سازندگی آلمانیان برای مستقبلی برای خودشان رخ داد.
استخدام قهرمانان جنگ جهانی دوم در ساخت فیلم ها
در حالی که دنیای سینما از زمان جریمه لوکیس در سال 1915 توسعه پیدا کرده است، بسیاری از فیلمهای تاریخی حماسی مهم و اتفاقات جهانی را به تصویر میکشانند. از یک سو، فیلمهایی با محوریت جنگ جهانی دوم، مانند «خارج از آفریقا»، «نشانهدهی» و «سالوارد»، مورد توجه جهانی بودند. از سوی دیگر، بازیگرانی که در جنگ جهانی دوم شجاعت خود را به نمایش گذاشته بودند، با بهبود فن حریفها، موضوعی مورد توجه برای سینماهای بزرگ در دهه ۱۹۴۰ شد.
"قهرمانان جنگ جهانی دوم" میتوانند به عنوان چهرههای شناخته شده در فیلمهایی مانند "سرتیپ درجه ۰"، "باتل شیپ"، "سنگ لمبانگ" و "پلتون" به چشم میآیند. با این حال، این بازیگران نه تنها به دلیل انجام وظایف نظامی خود، بلکه به دلیل طراحی مهارت عمیق و استعداد هنری خود، به نوعی برای سینما ارزشمند و تجربه ای قابل توجه پیشنهاد کردهاند. حتی تجربه تازهای که برخی بازیگران به دلیل درگیری در جنگ جهانی دوم مثل «الیا کازان»، «ریدر میتشل» و «آدام وست» بهطور خاص داشتند، میتواند به دلیل محتوای رسانهای بسیار جذاب باشد.
در دهه ۱۹۴۰، سینمای آمریکایی و اروپا با بسته شدن برخی کارخانجات تولیدی فیلم و نیز همه گیری جنگ بسیار تحت تاثیر قرار گرفت. با این حال، انتشار آمیزش هنر و تاریخ با جنگ جهانی دوم، باعث ساخت فیلمهایی شد که قهرمانان غیر عادی و غیر قابل تصوری را به تصویر میکشاند. صفحات تاریخ این زمان را بهتر میشناسند: "مکآرتور و چنچی"، "ساحره سیاه"، "بازیگر" و "جوزف وینس"، نمونههای فوقالعاده از نویسندگی، بازیگری و جلوههای ویژه هستند که آنها را به عنوان قهرمانان ارزشمند جنگ جهانی دوم به تصویر کشیدهاند.
به علاوه، بیشتر فیلمهایی که زندگی تلاش قهرمانان جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشند، یک برجسته خاص دارند. انتظار میرود بازیگرانی مانند «جان وین»، «گری کوپر»، «هالیدی» و «دوگلاس ماک آرتور»، تصویر جامعی از افرادی که تلاش خود را در جنگ جهانی دوم به نمایش گذاشتهاند، به نمایش خواهند گذاشت و محتوای عاطفی و تحسینبرنده را به تصویر خواهند کشید. به کلی، استفاده از قهرمانان جنگ جهانی دوم به عنوان شابک اتصال به تاریخ، ارزشمندترین ویژگی در فیلمسازی به نظر میرسد.
گفتگو با بازماندگان مستند جنگ جهانی دوم
گفتگو با بازماندگان مستند جنگ جهانی دوم، یک موضوع بسیار حائز اهمیت است که برای افراد بسیاری میتواند ارزشمند و مفید باشد. بازماندگان این جنگ، یکی از گروههایی هستند که میتوانند با ماجراهای خود و تجربههایشان در این جنگ، ما را به دنیای دوران جنگ برده و شرایط سخت و ناهنجار آن را به تصویر کشاند.
از نگاهی دیگر، گفتگو با بازماندگان جنگ جهانی دوم، امکان مطالعه و پژوهش در زمینه تاریخ نیز را به ما میدهد. همچنین این گفتگوها میتوانند برای بر داشتن تجربیات و دیدگاههای این گروه از اهمیت قابل توجهی برخوردار باشند.
علاوه بر این، گفتگو با بازماندگان مستند جنگ جهانی دوم، در کمک به کاهش ترس و ترسیم موجود در ذهن برخی از افراد نیز موثر هستند. با شنیدن داستانهای آنها ما توانایی باورسازی و قدرت روحی بیشتری در برابر چالشها خواهیم داشت.
در نتیجه، میتوان گفت که گفتگو با بازماندگان مستند جنگ جهانی دوم، نهتنها به فهم بهتر تاریخ این قرن و افزایش دانش ما کمک میکند، بلکه به بالا بردن قدرتهای روحی و تقویت شخصیتهای ما نیز کمک میکند.