گل به دل اومد
از دیرباز گلها به دل مردم شیرینی، زیبایی و نوید جویندگی میبخشند. حالا چنانچه در یک مکانی باشید و یک گل زیبا را بین باغها و گلشهرهای شلوغ در حال رقص خود بر آورده از بو و رنگ و براقیت ببینید، حتماً شما را هم دستیابی به آرامش و شادابی قرار خواهد داد.
در واقع، به گل بهدلاومدن واژهای است کاملاً شعری و مشتق از گلهای پررنگ و زیبایی که به شکلی طبیعی یا حتی از اثرات فیزیکی و شیمیایی بر روی آنها پدیدار شدهاند. بنابراین، هرگاه شخصی لحظات تنگی را با آرامش و رفع استرس در کنار گل بیشتر بداند، میتوان گفت که گل بهدلاومده، یا به عبارتی زیاد خوشحال شده و همچنین روحیهی خود را شاد میکند.
در معماری و هنر نیز شکل و صورت گلها همواره مورد توجه قرار گرفته است. این گلها معمولاً توسط هنرمندان و معماران در اثرات دیگر آنها مانند آب، نور و سایه، بازتاب شدهاند و بخشی از اندیشهی کلی طراحی همه چیز در طبیعت هستند. این طرز فکر و دیدگاه از گلها نشان دهنده نقش مهمی است که گلها در جایگاه اجتماعی و فرهنگی خود، یعنی بهعنوان نماد تندرستی و شادابی که جامعه باید در برابرش از نظر فرهنگی به توسعه آن با همکاری و همدلی اطلاع رسانی و فعالیت های متعددی بپردازند، دارند.
برای همه این دلایل، هرگاه گل به دل شخصی بیاید، او حسی عمیق و نشاط بخش در خود خواهد پیدا کرد و دوستان و خانواده را نیز به اشتراک گذاشته و از لحظات شیرین و خوشایند زندگی لذت ببرد.
بی ربط
موضوعی که در اینجا به آن پرداخته میشود، «بی ربط» است. این واژه معمولا به مفاهیم مختلفی متصل میشود و مفهوم آن قابلیت تفسیر و تعبیر زیادی دارد.
در معنای واحدتر، بی ربط به چیزی اشاره دارد که با موضوع دیگری کاملا متفاوت است و ارتباطی با آن ندارد. به عنوان مثال، چیزی که از شانزدهمین قرن پیش در اروپا رخ داده، بسیار بی ربط به فرهنگ و جامعه ما ایران است.
با این حال، بعضی از موارد بی ربط نباید به چشم شانزدهمین قرن در اروپا دیده شوند. در شرایط امروز، ممکن است وضعیتی بی ربط برای موضوعاتی ظاهر شود که در گذشته تنها به عنوان یک ایده تصور میشدند و لذا نبود ارتباطی با جهان واقعی داشتند. به عنوان مثال، مطالعه اختلالات روحی در حیوانات میتواند بی ربط به بسیاری از مسائل مربوط به پزشکی انسان باشد.
در نهایت، بی ربطی یک مفهوم انتزاعی است که برای توصیف ایدهها، فرآیندها و رویدادهایی استفاده میشود که ارتباطی با هم ندارند. در بسیاری از موارد، این ارتباط میتواند ناخودآگاه و فرضی باشد و اغلب نیازی به درک یا شناخت آن وجود ندارد.
شاه قلب
شاه قلب یا قلب پادشاهی، مفهومی پرکاربرد در ادبیات دنیای انسانی است که به معنای موزونی بودن گامهای فرد در زندگی، پایبندی به اصول و برخورداری از روحیه نیکو به تمامی اشکال بیسوادی و فربهی اطرافیان است. این مفهوم در ابتدا به عنوان تعریفی از چگونگی زندگی خروشان و ستیزه جویانه بیشتر در قرن ۲۰ توسط ادبیات غربی شکل گرفته بود، اما به مرور زمان در فرهنگهای مختلف دنیا به مصداقی از قدرت داشتن باورهای ثابت و روزآمد در سیر و سلوک زندگی بدل شد.
از جمله مهمترین بُعدهای مفهوم شاه قلب، قابلیت انعکاس در روابط انسانی است. شاه قلب به قدرت بالایی در خودداری از حسادت، حسرت، نفرت و ستیز است، به طوری که شخص با داشتن چنین روحیهای به داشتن روابط صمیمی و پایدار با دیگران دسترسی خواهد داشت. علاوه بر این، شاه قلب به معنای برخورداری از یک اخلاق و رفتار عالی است و ویژگیهایی همچون صداقت، شجاعت، احترام، اعتماد به نفس، وفاداری و شادابی درونی را در خود جای داده است.
در فرهنگ ایران نیز این مفهوم از قدیمیترین دوران به شکلی دیگری تمثیل شده است، به طوری که در داستانهای شاهنامه و حکایاتی چون حکایت داراب و یک دستوری، قابلیت تجسم شدند. بر اساس این مفاهیم، دارای شاهی قلب باید در سیر و سلوک خود داشتن چابکی، ورزیدگی، تفکر، صحبت کردن با آداب، خلق و خو، و رفتار نیک و داشتن چابکی فکر، نظر و عمل باشد.
در نهایت، شاهقلبی یک مفهوم دینی نیز است و به معنای پاکیزگی و تعالی خلق و خوی فرد از جهتهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. گرچه به دلیل چندگانگی و گستردگی این مفهوم در متون مختلف، تعریف دقیق و جامعی از شاه قلب ارائه دادن مشکل است، اما میتوان گفت که این یکی از اصلیترین ویژگیهای فرد برای دستیابی به خوشبختی و موفقیت در زندگی است.
اشاره
اشاره از مفاهیم پایه زبان به حساب میآید که در تمامی زبانها به کار میرود. این مفهوم اشاره به موجودیتها یا اشیاءی است که در جهان وجود دارند و با استفاده از زبان بیان میشوند. اشاره در زبان فارسی به دو صورت مجازی و واقعی است. در اشاره مجازی، فرد با استفاده از کلماتی که به کار میبرد، مفاهیم و حیثیتهای مجازی را بیان میکند. اما در اشاره واقعی، فرد با استفاده از جواهر اللفظ و کلامی، بیان میکند که دقیقاً به چه موجودیتی اشاره میکند.
مفهوم اشاره در زبان فارسی، در تمامی حوزه های زندگی، از جمله ادبیات، مکاتبات، صدا و سیما و... بسیار کاربردی است و میتوان به صورتی در هر جمله از زبان فارسی از آن استفاده کرد. به عنوان مثال، در فرآیند شنیدار و درک مطلب، اشاره به کلمات و جملات قبلی و بعدی از یک متن، همواره کمک بزرگی به فهم موضوع بیشتر میکند.
در زبان فارسی، از کلماتی مانند «این»، «آن»، «همین»، «همان» و... برای اشاره به چیزی و یا موضوع به کار میبریم. همچنین، برای اشاره به فرد خاطی، از «او» و برای اشاره به محل و جایی که قبلاً صحبت شده، از «آنجا» استفاده میشود. استفاده مناسب از کلمات اشاره، وابسته به شرایط و جمله در متن است و باعث میشود که فرد زبان زبان فارسی را بهتر فهمیده و روانتر صحبت کند. با این وجود، برای استفاده بهتر، بهتر است که افراد با گسترش دایره لغات خود و یادگیری کلمات و اصطلاحات جدید، توانایی تشخیص هر چه بیشتر در مورد کلمات اشاره را پیدا کنند.
پاییز در آبان
پاییز در آبان ماه در ایران با ترکیب رنگهای زیبا و طبیعت بینظیر خود، بخشی از یک زیبایی طبیعی محسوب میشود. در این فصل از سال، برگهای درختان زرد رنگ میشوند و بوقلمونها و خروسها با صدای خود به آدمها یادآوری میکنند که فصل سرد راهی ما شده است.
پاییز در آبان ماه، فصلی است که برای طبیعت و کشاورزان بسیار مهم است. در این فصل، کشاورزان محصولات خود را برداشت میکنند و آنها را برای زمستان آماده میکنند. و همچنین در میان زمانهای برداشت محصولات، شناختن اینکه کدام محصول چه زمانی باید برداشت شود از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در این فصل، ماههای تازهتری نیز است که برای تفریح و دیدن مناظر زیبا و طبیعت زیبا، گردشگران از شهرها به روستاها سفر میکنند. برخی درختان پاییزی نیز در بین شهرها و درون آنها وجود دارند، که رویایی از این فصل در میان شلوغی شهر و عجله روزمره برای آنان پدیدار میکنند.
در پاییز در آبان ماه، هوا نسبتاً خنک و خشک است، که در برخی مناطق تیره و غلیظ میشود و هوای باز هوای خنک و تنشزدایی است. میخچهها و زیرزمینیها در این فصل از سال آماده برای زمستان برفی میشوند. این فصل یک فصل از ماندن در خانه است، که در طبیعت غنی و دلنشین و جذاب ایران نیز میتواند تفریحی خاطرهانگیز باشد.
راز عشق
راز عشق از موضوعاتی است که همواره جذابیت خود را حفظ کرده و هیجان و شور زیادی برای افراد به همراه دارد. در واقع، عشق یکی از مهمترین و زیباترین احساسات بشر است که میتواند باعث شادی، امید و بهبود روابط انسانی شود.
عشق دارای چند بعد و جنبه مختلف است؛ از جمله اینکه میتواند برای فردی خاص، شیء یا حتی یک ایده باشد. در واقع، هر فردی به دنبال ارتباط و عشق است و این مسئله، به خصوص برای انسانها بسیار مهم است. عشق میتواند برای همسر، خانواده، دوستان، حتی خدا باشد.
اما راز عشق چیست؟ آیا عشق قابل اندازهگیری و توصیف است؟ آیا میتوان به آن کنجکاوی کرد یا میتوان آن را به راحتی تحلیل کرد؟ پاسخ به این سوالات بسیار دشوار است زیرا عشق احساسی نامشخص و فینومنولوژیک است که نمیتوان از آن رد و بدل کرد. اما با بررسی عشق و روشهای برقراری رابطه به طور دقیق، میتوان به تفکر عقلانی درباره عشق پیامدهای بزرگی داد.
راز عشق اما چیزی بیشتر از یک احساس نامشخص است. آن دارای یک راز است که تنها با بررسی این راز و پیدا کردن کلید آن، میتوان احساس عشق را بهتر فهمید و تجربه کرد. این راز شامل عوامل مختلفی است که شخصیت، رفتار، امیدواری و عشق برای خود و دیگران را نشان میدهد. این موضوع به نوعی باعث احساس تحول و رشد در فرد میشود که بهترین شکل عشق را به دیگران ارائه میدهد. در نتیجه، راز عشق باید با تحقیق بیشتر و پیگیری هدفهای شخصی، از طریق ارتباطات و احساسات متقابل، کشف شود تا فردی باشد که به دیگران عشق بدهد و بهترین شکل عشق را تجربه کند.