باورهای درونی ما
در باورهای درونی ما، اعتقاداتی که در اعماق ذهنمان شکل میگیرند و به ما کمک میکنند تا واقعیت را تفسیر کنیم و رفتارهایمان را شکل دهیم، مورد بررسی قرار میگیرند. این باورها شامل اعتقادهایی به ما و دیگران، درک ما از جهان اطراف و نحوه ارتباط ما با دیگران هستند.
این باورها با توجه به تجربیات گذشته و اعتقادات فردی از دوران کودکی شکل میگیرند. این اعتقادات ممکن است نقاط قوت و ضعف، ترسها و خطرات، ارزشها و اولویتها و همچنین نگرشهای ما نسبت به برخی مسائل فردی و اجتماعی را شامل شود. باورهای درونی ما میتوانند منجر به ایجاد باورهای منفی و خالی از اعتماد شود که در نتیجه رابطه ما با دنیای خارجی و دیگران را تحت تاثیر قرار داده و به ما احساس سردرگمی و ناتوانی میدهند.
در مواردی، باورهای درونی ما نسبت به خودمان ممکن است نوعی اضطراب و نگرانی را ایجاد کند و دنبال کردن راه بهبود از طریق روانشناسی و روشهای مشاورهای برای کنترل این اعتقادات اهمیت دارد. به عنوان مثال، باور درونی از ناتوانی در ایجاد ارتباط با دیگران ممکن است منجر به ناتوانی در تعامل با دیگران و عدم اطمینان از رابطه شود.
باورهای درونی ما یک ابعاد مهم در شکلدهی به هویت فردی ما هستند و تاثیر بسزایی در راهبردها و رفتارهایمان دارند. شناخت این باورها و ارتقای آگاهی فردی در خصوص آنها میتواند به بهبود تجربه زندگیمان کمک کند.
ترس از تغییر
ترس از تغییر یکی از موضوعاتی است که در جامعهی امروزی بسیار مهم است. افراد برای دستیابی به یک زندگی بهتر، اغلب به فکر تغییراتی مثل تغییر شغل، رشتهی تحصیلی، انتقال به شهر دیگر و... میافتند. اما بسیاری از افراد احساس ترس میکنند و به دلایل مختلف از تغییرات اجتناب میکنند.
دلایل مختلفی میتواند به پشتوانه این ترس بیانجامد. یکی از مهمترین دلایل این است که تغییرات ممکن است مشکلات و عوارض غیرقابل پیشبینی را در پی داشته باشند. مثلا تغییر شغل ممکن است باعث کاهش درآمد یا فشار روحی شود. یا تغییر رشتهی تحصیلی ممکن است باعث رفتن به سمت جامعهای دیگر با نگرش، اهالی و عادات مختلف شود.
ریشهیی دیگر برای ترس از تغییرات، نیاز به آموزش مجدد و از سرگردانی و ناامیدی است. مخصوصا در مواردی که افراد در حرفه های خاصی تخصص پیدا کردهاند، برای تغییر شغل باید پس از گذراندن دورهی آموزشی و آغاز مسیر جدید دوباره از نو بنویسند. این موضوع باعث رخدادن ترس یا حتی بیاعتمادی به حقوق قابل قبول و استقلال مالی در آیندهتر میگردد.
همچنین در نظر داشته باشید که افراد ممکن است چالشهای اجتماعی را نیز در پی تغییرات تجربه کنند. مثلا تغییر شهر محل زندگی ممکن است باعث ایجاد اختلاف اجتماعی، انزوا و شکست شخصیتی شود که با نگرش و اهالی جدید طی کند.
نهایتا میتوان گفت که ترس از تغییر رایجترین احساس در بین افراد است. برای مقابله با این ترس باید با استفاده از ابزار تغییر، مهارتها، اطلاعات و تجربیات جدید و فرصتهایی که این تغییر برای شما به وجود میآورد، بهسمت موفقیت پیش رو گام بردارید.
انگیزههای مخفی
انگیزههای مخفی به انگیزههایی گفته میشود که در فرایند تصمیمگیری یا رفتار فرد نهفته مانده و به نظر عمومی نیافتنی هستند. این انگیزهها اغلب پشت پردههای رفتاری فرد نقش مهمی در تعیین نتیجه نهایی دارند. بسیاری از متخصصان و روانشناسان اعتقاد دارند که این انگیزهها از نوع بیواعظی ناخودآگاه، ارضای بخشیدن به خواستههای داخلی و احساسات فرد و حفظ عکس العملهای موجود در شخصیت فرد است.
یکی از نمونههای انگیزههای مخفی که در رفتار فرداندکشناسی شناخته شده، انگیزه فریبخوردگی است. بسیاری از افراد در رابطه با فریبخوردن و تقلب علائم نشان میدهند. این انگیزهها در پشت پرده یک سری نیازهای ناخودآگاه مانند رقابت، پنهانکاری و خودافشایی موجود هستند. پوشش دادن به مضرات یا بیرحمی یکی دیگر از نمونههای انگیزههای مخفی است که ممکن است برای تعدد دعاوی، بهرهوری اشتباه یا سود خلق شود.
سوءاستفاده از قدرت یا کسب قدرت برای کمک به ارضای نیازهای شخصی در دومین دسته از انگیزههای مخفی قرار میگیرند. این انگیزهها باید در کنار قوانین و اصول اخلاقی تعبیر شوند، زیرا فعالیتهای غیرمسئولانه و ضررزای به دست آوردن بازتاب منفی و احتمالا تأثیرات بسیار بد روی رفتار فرد در آینده دارند.
در نتیجه، شناخت انگیزههای مخفی برای درک بهتر رفتار فرد و روابط موفقتر به شدت لازم است. آگاهی از این انگیزهها به فرد کمک میکند تا به نتایج نهایی رفتاری خود ارزیابی کند و بهترین تصمیمها را اتخاذ کند.
راهی به دلها
راهی به دلها یعنی راهی که برای رسیدن به قلبها و احساسات آنها کاربرد دارد. در زندگی روزمره، بسیاری از افراد به دنبال شیوههایی برای ارتباط بیشتر با دیگران هستند و میخواهند تا با استفاده از راهی مناسب به قلب دیگران نزدیک شوند تا با هم احساسی برقرار کنند.
راهی به دلها میتواند به صورت مختلفی عمل کند. از جمله راههای مختلف میتوان به روشهای ارتباطی مثل گفتوگو و برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران، اعمال صدقات و کمک به نیازمندان، شرکت در کارهای داوطلبانه و برگزاری جشن های خیریه اشاره کرد. به همین ترتیب، شنیدن موسیقی، تصویرسازی و یا تماشای فیلمهایی که قصد دارید تاثیرات مثبتی روی دیگران داشته باشند نیز میتواند راهی به دلها باشد.
در کل، این راه به دلها میتواند علاوه بر ایجاد رابطه با دیگران، احساسات خوب و آرامش نیز در فرد بوجود آورد. با مجازات کردن لحظات بیشتر در خدمت به دیگران و به اشتراک گذاشتن لحضات خوب با آنان، میتوان اولاً کمک به نیازمندان برآورده نمود و بیشتر از همه، احساس خوبی که این روش در دل فردی ایجاد میکند، شادی و رضایت داشته باشد.
ارتباطات ناگفته
ارتباطات ناگفته به معنای ارتباطاتی هستند که نهافتاده و ناگفته مانده اند و بین افراد و یا گروه ها به وجود آمده اند. این ارتباطات میتواند به دلایل گوناگونی به وجود آید. مثلا اگر دو نفر دوست هستند که در زندگی شخصی خودشان به مسائلی برخورد کرده اند که به هر دلیلی نمیتوانند آن را با دیگری به اشتراک بگذارند، در این جور موارد ارتباطات ناگفته بین آنها بوجود می آید.
ارتباطات ناگفته ممکن است بسیار متنوع باشد، مثلا شخصی که تحت فشار بزرگی قرار دارد ممکن است این فشار را حتی با افرادی که خیلی نزدیک هستند به اشتراک نگذراند و در این جور شرایط ارتباطات ناگفته بین شخصیتان به وجود می آیند. این امر ممکن است منجر به ایجاد تنش و عدم اعتماد در ارتباطات بین آنها شود. بعضی اوقات نیز این ارتباطات ممکن است به لحاظ مزیتی برای فرد و یا گروهی باشد. برای مثال، دو دوست هم پای مسیری هستند، اما به دلیلی یکی از آنها میتواند به یک وضعیتی دست پیدا کند که میتواند به سود فرد دیگری نیز باشد، در این صورت چون هر دو طرف از این موضوع مطلع هستند، این چیزی به نام ارتباطات ناگفته بین آنها به وجود می آید.
در مجموع، ارتباطات ناگفته از جایگاه بسیار مهمی در روابط بین افراد برخوردار هستند و میتواند تأثیر بسزایی در طول عمر افراد داشته باشد. این ارتباطات ممکن است به تعاملاتی منفی و یا مثبت منجر شوند، بنابراین مهم است که یادگیری و فهمیدن مفهوم ارتباطات ناگفته به عنوان یک مهارت ارتباطی در میان افراد انجام شود.
تلاش برای موفقیت
تلاش برای موفقیت به معنای هدفگذاری و تلاش برای رسیدن به هدف مورد نظر است. عامل مهم در تلاش برای موفقیت، تعیین هدف های واقع بینانه و قابل تحقق است. در برخی موارد، افراد در تعیین هدف های خود دچار مشکلات هستند به دلیل عدم شناخت صحیح از توانایی های خود یا عدم اطلاع از منابع و امکاناتی که برای رسیدن به هدف خود در دسترس دارند.
برای تلاش برای موفقیت، باید از رویکرد های فعال و پرانرژی استفاده کرد. باید خودمان را برای رسیدن به هدف خود مجهز کرده و به انگیزش خود اعتماد داشته باشیم. در این راه، نیاز است تا هدف های کوتاه مدت و بلندمدت خود را با دقت مشخص کرده و به رسیدن به آنها با انگیزه و پشتکار کار کنیم.
در تلاش برای موفقیت، انعطاف پذیری و پذیرش شکست نیز بسیار مهم است. ممکن است در راه به دست آوردن هدف پیش رو، با موانعی روبهرو شویم که به ظاهر بسیار دشوار به نظر میرسد. در چنین شرایطی، باید سعی داشت تا با انعطاف پذیری و تغییر استراتژی، به دست آوردن هدف خود را از دست ندهیم. علاوه بر این، باید شکست را مورد پذیرش قرار داده و با اندکی تغییر در رویکرد کاری، دوباره تلاش کنیم.
در کل، تلاش برای موفقیت، یک رویکرد فعال و پر انرژی برای رسیدن به هدف هوشمند در زندگی است. انتخاب هدف مناسب، اعتماد به نفس، پشتکار، و انعطاف پذیری در رویکرد های کاری، تنها چندی از عوامل مهمی هستند که باید در تلاش برای موفقیت رعایت شوند.