1. فیلم عشق‌های حرفه‌ای
فیلم عشق‌های حرفه‌ای یکی از شاهکارهای سینمای جهان است که در سال ۱۹۸۹ ساخته شد. این فیلم اثری از «پدرو آلمودووار» کارگردان و نویسنده اسپانیایی است و محور داستانی این فیلم بر اساس روایت یک روزنامه نگار اسپانیایی در سال ۱۹۷۰ هست. فیلم عشق‌های حرفه‌ای در واقع داستان عاشقانه یک دختر مراقب سینما به نام «لوکی» و یک مرد مرموز به نام «ارنستو» را روایت می‌کند. داستان فیلم در مورد عشقی پر احساس و شورانگیز با زمینه‌ای اجتماعی و فرهنگی در دهه‌ی ۱۹۷۰ در اسپانیا است.
فیلم عشق‌های حرفه‌ای برای بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما شناخته شده است. این فیلم به دلیل داشتن عناصری همچون فیلمنامهی قوی، بازی بسیار عالی بازیگران، محیط شهری مانند بارسلون و نگرشی پویا و معنوی نسبت به هنر سینما، مورد توجه قرار گرفته است. با کارگردانی آلمودووار، فیلمنامهی این فیلم به دست وی و تامین بودجه‌ای از سوی زاراوئیتا پلائو، عوامل این فیلم را به خوبی مجسم کردند.
یکی از عوامل مهمی که به خاطر چگونگی ساخت و حجم جمعیتی که این فیلم را به خود اختصاص داد، هنر طراحی صحنه‌ی فیلم است. طراحی بازیگران و دیالوگ‌ها نیز روایتی موثر از تلاش برای توفیق است و در کل فیلم عشق‌های حرفه‌ای به هر نحوی که بخواهید نگاه شود، یکی از برترین آثار سینمای جهان است که هرچقدر زمان می‌گذرد، همچنان در یادگاری‌های سینمایی خالد به جا مانده است.
2. فیلم عشق بی‌نام
فیلم عشق بی‌نام یکی از معروف‌ترین فیلم‌های پیشینه سینمای ایران است که در سال ۱۳۴۳ ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی علی هاتفی نژاد و با بازیگری پرتو شاهرخ، گیتی شاهیار و حسن کاظمی به نمایش درآمده است.
فیلم عشق بی‌نام داستان عشق یک زن به یک مرد بی‌نام را به تصویر می‌کشد. این زن که چهره‌اش در فیلم روشن نیست، عاشق مردی میشود که همیشه با کلاهی روی سر و پایینی پوشیده شده است و هیچ کس نمی‌داند حقیقت درباره‌ی او چیست. این عشق صدای فریاد زن عاشق را به همراه دارد و تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد؟
فیلم عشق بی‌نام با طرح مسایل اجتماعی و فرهنگی، موضوعاتی همچون عشق، جنایت، اعتقادات و قوانین را به تصویر می‌کشد. بازیگری پرتو شاهرخ در نقش زن عاشق و حسن کاظمی در نقش مرد بی‌نام، عمیقترین احساسات این دو شخصیتی که در عشق غرق شده‌اند، را بازتاب می‌دهد. همچنین روایت و موسیقی فیلم بسیار به‌جایی داشته‌اند و هماهنگی آنها با عکس‌العمل و احساس بازیگران، فیلم را به تجربه‌ای غنی و خاطره‌انگیز تبدیل کرده است.
به‌طور کلی فیلم عشق بی‌نام، یک اثر ماندگار و بی‌نظیر در تاریخ سینمای ایران به شمار می‌رود که به دلیل داستانی شگفت‌انگیز و بازیگری بی‌نظیر بازیگران، هنوز هم برای تماشاگرانی که فیلم‌های کلاسیک را دوست دارند، جذابیت ویژه‌ای دارد.
3. فیلم دلبری
فیلم دلبری یک فیلم درام و عاشقانه محصول سال ۲۰۱۹ است که توسط وحید مشایخی ساخته شده است. بازیگرانی که در این فیلم نقش‌آفرینی کرده‌اند عبارتند از معصومه نوری، شهاب حسینی، فرهاد اصلانی، مهناز افشار و محمدرضا گلزار. فیلم دلبری در دو قسمت برای تلویزیون منتشر شده و سپس همزمان با اکران در سالن‌های سینمایی نیز نمایش داده شده است.
داستان فیلم در مورد یک معلم مدرسه متوسطه ست که به نام "آزاده" شناخته میشود. او درگیر روابطی مختلف است، رابطه‌ای با معلم دیگری دارد که بعد از مدتی خراب میشود و برای رونق زندگی خود به دنبال یک رابطه‌ی جدید است. در این فرایند، آزاده با "آرش" آشنا میشود که یک دادستان است. آرش پس از مدتی عاشق آزاده میشود و بین آنها یک رابطه‌ی عاشقانه شکل می‌گیرد.
در این فیلم می‌توان دید که این رابطه‌ی عاشقانه با مشکلات مختلفی روبرو میشود. اولین مشکلی که در رابطه‌ی آزاده و آرش پیش آمده دغدغه‌ی بارداری آزاده است و آرش نمی‌خواهد زودترین اقدامی در این خصوص به درستی انجام شود. این باعث ایجاد تنش بین آنها میشود و شروع به از دست دادن فرایند رشد و توسعه رابطه‌شان می‌کنند. بعد از مدتی شک‌های دیگری نیز برای آنها پیش می‌آیند و به تبع آن این رابطه از بین می‌روند.
به طور کلی، فیلم دلبری یک فیلم زیبا و پرشور است که در آن داستان عشق بین دو شخص به کارگردانی خوب و با بازیگری قوی بازی شده است. این فیلم به موضوعاتی همچون روابط انسانی، عشق و علاقه‌مندی‌ها، خیانت و فریبندگی می‌پردازد و به خوبی تلاش می‌کند روایت آنها را به تصویر کشید.
4. فیلم آب و گل‌ها
فیلم آب و گل‌ها، فیلمی در ژانر درام و رمانتیک است که در سال ۱۳۹۵ به کارگردانی همایون غیاثی ساخته شد. داستان فیلم درباره یک زن به نام آوا می‌باشد که در شهری کوچک و دور افتاده از شهرهای بزرگ زندگی می‌کند. او با یک مرد به نام مهدی آشنا میشود که در شهر زندگی می‌کند و در ارتباط با او درگیر مشکلات زیادی میشود.
در فیلم آب و گل‌ها پیش‌زمینه‌ای مبهم ترسیم شده و شخصیت‌های فیلم تحت تأثیر شرایط زندگی خود قرار می‌گیرند. در فیلم اشاره‌هایی به مسائل جامعه‌ای از جمله فقر، بی‌کاری و مسائل اکتشافی کشور ما نیز دیده میشود. به طور کلی فیلم طیف وسیعی از مسائل اجتماعی و اقتصادی را در بر دارد که در زندگی بسیاری از ایرانیان به‌ویژه زنان متأثر میشود.
از جمله مشهورترین صحنه‌های فیلم آب و گل‌ها، صحنه‌ی بارانی است که حال و هوای خاصی را به فیلم می‌بخشد. همچنین بازیگری عالی همه بازیگران، به ویژه بازی فوق العاده الناز شاکردوست در نقش آوا و حمید فرخ نژاد در نقش مهدی، از جمله فاکتورهایی است که این فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌های سال ۱۳۹۵ تبدیل کرده است.
5. فیلم شیرینی
فیلم شیرینی، فیلمی زیبا و پر احساس است که در سال 2017 توسط لوک باسان آرتامونوف کارگردانی شده است. داستان این فیلم در مورد دختری به نام جین است که در شهر کوچکی زندگی می‌کند و بخشی از وقت خود را به پخت و پز شیرینی می‌گذراند. در روزی، دختری جدید به نام کاسی در شهر جین حضور می‌یابد. این دختر جدید، جین را به یک مسابقه پخت و پز که در شهر برگزار خواهد شد، دعوت می‌کند.
جین که برای همیشه به پخت و پز علاقه‌مند بوده و همیشه برای رقابت در مسابقات پخت و پز آماده است، به زودی در مسابقه علیه کاسی به مبارزه می‌پردازد. اما در طول مسابقه، جین با اتفاقاتی روبرو میشود که به حلقه مسابقات میان جین و کاسی اضافه شده و حالا دو دوست برای بهبود شرایط خود در آشپزخانه با هم همکاری می‌کنند.
از جمله جالب‌ترین نکات در فیلم شیرینی، بستری که برای قرار دادن موسیقی در فیلم به کار رفت، است. موسیقی‌های زیبایی که در فیلم به کار رفته‌اند، به داستان و صحنه‌های فیلم خیلی خوب می‌پوشانند و احساسی عمیق را برای تماشاگران فیلم به ارمغان می‌آورند. همچنین بازیگرانی که در فیلم شیرینی به ایفای نقش پرداخته‌اند، عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته‌اند و این فیلم را به یکی از بهترین‌های هنری سال 2017 تبدیل کرده‌اند.
در کل، فیلم شیرینی یک فیلم دوست‌داشتنی، زیبا و با احساس است که با بازیگری بی نقص و موسیقی جذابش، هر کسی را می‌تواند از تماشا آن به دست آورد. پیشنهاد می‌دهیم که این فیلم را حتماً تماشا کنید تا از زیبایی ها و ارزش‌های زندگی بیشتری آگاه شوید.
6. فیلم زمین به دشت می‌رود
فیلم "زمین به دشت می‌رود" یا به زبان اصلی "The Grapes of Wrath"، به کارگردانی جان فورد در سال 1940 ساخته شده است. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام از جان استاین بک نوشته شده است که اولین بار در سال 1939 منتشر شده بود.
داستان فیلم درباره یک خانواده فقیر و محروم در زمان بحران بزرگ در جنوب غرب آمریکا است. خانواده "جودز" که در اثر خشکسالی و بحران اقتصادی از خانه و چشم‌انداز زندگی خود دور شده‌اند، تصمیم می‌گیرند به ایالت کالیفرنیا بروند و شانسی بهتر برای زندگی پیدا کنند. در این سفر، آنها با مشکلات و مصایب زیادی روبرو می‌شوند و با بسیاری از نوعی ستم و ظلم دستگیر می‌شوند.
با وجود دستگیری های متعدد و دیدن مصیبت های فراوان، خانواده جودز همچنان به امید برقراری حقوقشان و پیدا کردن خانه ای به شب و روز تلاش می‌کنند. در طول سفر به کالیفرنیا، آنها با دوستی هایی همچون تام جود، یک مرد سیاه پوست و کیزیا، یک زنی مرموز با سابقه ای مشکل آفرین آشنا می‌شوند. این روابط برای خانواده جودز بسیار مهم و ارزشمند می‌باشد و با وجود سختی‌های فراوان، آنها را به‌سوی پایان داستان هدایت می‌کند.
فیلم "زمین به دشت می‌رود" به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های سینمای آمریکا شناخته شده‌است و بسیاری از نمایشنامه نویسان و روزنامه نگاران آن را به عنوان یکی از بهترین آثار ادبی به شمار می‌آورند. فیلم با کیفیتی بسیار بالا و بازی پرقدرت بازیگرانی همچون هنری فوندا، جان کاراژ و جین درایور مجموعه‌ای با ارزش را به ارمغان آورده است.