1. بهترین فیلم های ایرانی درام اجتماعی
فیلم های ایرانی درام اجتماعی در دهه های گذشته، یکی از پر طرفدارترین ژانرهای سینمای ایران بوده است. این فیلم ها با موضوعاتی چون فقر، نابرابری ها، شهر و روستا، خشونت، دیکتاتوری، جنگ و سایر موضوعاتی که ابعاد اجتماعی دارند، مخاطبان خود را به خود جذب می کنند.
از بهترین فیلم های ایرانی درام اجتماعی می توان به "سینمای ما" به کارگردانی داریوش مهرجویی، "از خودم بگو" به کارگردانی علیرضا خمسه، "سکوت" به کارگردانی محمدرضا آذری، "پایتخت" به کارگردانی مسعود کیمیایی، "لرستان وحشی" به کارگردانی علیرضا رئیسی، "شاه سیاه" به کارگردانی سوید صمدی، "آخرین روزهای دنیا" به کارگردانی جعفر پناهی و "درباره الی" به کارگردانی اسدالله آمینی اشاره کرد.
این فیلم ها با نگاهی کوشا و عمیق تلاش می کنند تا انسانیت در مواجهه با مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم کرده، را به تصویر بکشند و نشان دهند که در هر جایی که انسان بوده، به دنبال رهایی از مشکلات و نگرانی های اجتماعی بوده است. به همین دلیل، این فیلم ها نه تنها فضای پرخاشگری اجتماعی را شکافته اند، بلکه به همه روحیات راضی کنندهای هم وارد میکنند، و به نوعی سعی کرده اند تا از زبان داستان خود، فضای اجتماعی آسیب رسیده را به تصویر کشانده و شخصیت هایش را نشان دهند.
2. مرداد ماه
در تقویم شمسی، ماه مرداد، پنجمین ماه از این تقویم است و معمولاً در خزان آغاز میشود. اسم این ماه از نام خدای آتش، مرداد برداشته شده است.
در مرداد ماه در ایران، مردم زیادی به عرفان و ادبیات توجه میکنند و به خاطر اینکه ماه شعر محسوب میشود، برگزاری جشنهای مختلف، برنامههای شعر و ادبیاتی و همچنین پژوهشهای مختلف برگزار میگردد.
همچنین در مرداد ماه، مردم عادت دارند که به دلیل آنکه طبیعت در این فصل زیبا و متفاوت است، به جاهای دور از شهر خود سفر میکنند و از تعطیلات خود لذت میبرند. برای افراد زیادی، مرداد ماه فرصت برگزاری تعطیلات یکی از بهترین فرصتهایی است که برای استراحت و تفریح از طبیعت و محیطهای دور از شهر میتوان استفاده کرد.
در طول مرداد ماه، در بخشهای مختلف ایران، هوا به شدت گرم میشود و بیشترین دما در مناطق شناور در بین 40 تا 50 درجه سانتیگراد است. برای همین، مردم بر خلاف دورانهای دیگر، به خاطر گرمای هوا، ورزش زیادی نمیکنند و بیشتر فعالیتهای خود را در سایه و در خانه انجام میدهند.
به طور کلی، مرداد ماه در ایران با شعر و ادبیات، سفر به جایهای دور از شهر و استراحت در تعطیلات، هوای گرم و قدرتمند و فعالیتهای آهسته و غالباً درون خانه، مربوط میشود.
3. زیر خط شهر
زیر خط شهر، به معنای شبکه های زیر زمینی اصلی برای انتقال آب، فاضلاب، برق، گاز و ارتباطات است که در سطح شهرسازی به کار می رود. این شبکه های زیر زمینی، به طور معمول در ابعاد بزرگ و با فناوری های پیشرفته به منظور تامین نیازهای شهری به وجود می آیند و از اهمیت بسیاری برخوردارند.
در این شبکه ها، اتصالات و لوله های مختلفی برای تامین مصرف آب در خانه ها، تخلیه فاضلاب، نصب خطوط تلفن، برق، گاز و اینترنت در سطح شهری به کار می روند. همچنین از این شبکه ها برای تامین آب به کارخانه ها، تأمین قدرت برق برای روشنایی و اجرای سایر سیستم های الکتریکی شهر، نصب شبکه های گازی و تلفنی و ارتباطات در سطح شهری استفاده می شود.
عمر این شبکه ها بستگی به نوع اجزای استفاده شده، شرایط تحت فشار زندگی شهری و مدیریت و نگهداری آنها دارد. نمونه های خوبی از زیر خط شهر، شامل شبکه های گاز، آب، فاضلاب و برق در شهرهای بزرگی مانند تهران، ارومیه، شیراز، اصفهان و مشهد است. مدیریت و نگهداری صحیح این شبکه ها، مهمترین عامل در نوآوری و توسعه اقتصادی و اجتماعی شهری به شمار می رود و بنابراین باید به نحو مطلوبی انجام شود.
4. دوستان
دوستی از پدیدههای زندگی است که هیچگاه تاریخچه انسانی را ترک نکرده است. دوستی چیزی بیشتر از نظریه است و از باورهای فردی حاکم بر هر شخص خارج میشود. به عنوان مثال، دوستی میتواند یکی از پنجرههایی باشد که در طول زندگی یک انسان، آن را به دنیای دیگران نشان میدهد و به او اجازه میدهد که بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کند و تجربههای دیگران را به اشتراک بگذارد.
دوستی یک مفهوم چند بعدی است و ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد؛ اما به طور کلی، دوستی به عنوان یک ارتباط مثبت بین دو نفر یا گروه از افراد تعریف میشود. این ارتباط ممکن است با توجه به میزان تقارن در میان دو شخص، مشترکات اجتماعی و روحی، شرایط جغرافیایی و زمانی، تجربیات قابل مشاهده و غیره شکل گیرد.
امروزه، دوستی علاوه بر ارتباطات غیر مستقیم، در شبکههای اجتماعی و برنامههای چت، بیشتر به صورت آنلاین تجربه میشود. با این حال، هنوز دوستیهایی که از جامعه و فضای واقعی ما برخاستهاند، بهتر و محکمتر هستند و چیزی بیشتر و مفیدتر از آنلاین دوستیهای تصادفی هستند.
در واقع دوستی، یک ستاره جهت بازیابی معنویت انسانها و خارج شدن از حیطه خودمانی زندگی است. این مفهوم به عنوان یک ارزش واقعی، به ما کمک میکند از بدون چشمپوشی هنگام مواجه شدن با تحولات و چالشهای اجتماعی به دوری از احساس تنهایی، عزلت و بیمعنایی بپردازیم. پس بهترین راه برای شروع یک دوستی، باور به چیزی بیش از منطق است.
5. یک روز دیگر در خانه
یک روز دیگر در خانه، ممکن است برای بسیاری از افراد به معنای تمرکز و کار کردن در چارچوب حداقلی شامل بهداشت شخصی، تمیز کردن خانه، مطالعه یا کار از راه دور باشد. با توجه به شرایط کنونی جهان در حال رو به بهبودی از اختلالات سلامتی عمومی، بسیاری از مردم در سراسر جهان به زندگی در خانه عادت کردهاند. این شرایط، علاوه بر ااسترس ذهنی، حال و هوایی منفی و نگرانی های فراوان در جامعه را به همراه داشته است.
در یک روز دیگر در خانه، میتوان به فرصت هایی برای رشد فردی پرداخت. ممکن است در این روز، تهیه غذای سالم، ورزش کردن، مطالعه کتاب جدید، دوره های آموزشی آنلاین، شناخت و بهبود مهارت های شخصیتی یا حتی گذراندن زمان با خانواده همراه باشد.
از طرف دیگر، یک روز در خانه بدون ارتباط با دیگران و جامعه، ممکن است احساس تنهایی، دلسردی و افسردگی را بیشتر کند. با این حال، امروزه بسیاری از آدم های تنها به گسترش استفاده از تکنولوژی جدید پرداختهاند، به طوری که به طور مداوم برای ارتباط با دوستان، خانواده و دیگر مردم استفاده میکنند.
به طور کلی، به دلیل تغییرات در شرایط زندگی، زندگی در خانه به عنوان روز به روز بیشتر در نظر گرفته میشود. در حالی که برای بسیاری، زندگی روزانه در خانه ممکن است خستگیآور و محدودیتآور باشد، اما کار بر روی بهبود آنها، میتواند به دنبال یک روز کسل کننده و بی حرکت، یک روز پرانرژی و پرتحرک واقع شود.
6. ماجرای نیمروز
ماجرای نیمروز، داستانی دربارهٔ زندگی دو خانوادهٔ ایرانی است که در محلههای مختلف شهر تهران زندگی میکنند. این داستان در ماه تیر رخ میدهد و در طول آن هوا به شدت داغ است و مردم در تلاش هستند تا با آب و سایر نوشیدنیها از گرما کمک بگیرند.
در این داستان، دو خانوادهٔ متفاوت به نامهای خانوادهٔ فرهادی و خانوادهٔ معتمدی وجود دارند. خانوادهٔ فرهادی، خانوادهای درجهیکی است که در یک خانهٔ کوچک در محلهٔ فرقدان زندگی میکند. این خانواده، با درآمد کمی که دارند، سعی میکنند تا از همهٔ نیازهایشان رد شوند. در مقابل، خانوادهٔ معتمدی، خانوادهای ثروتمند است که در یک ویلای بزرگ در شهر بهارستان زندگی میکنند و برای همهٔ نیازهایشان پول فراوانی دارند.
در روزی که داستان شروع میشود، خانوادهٔ فرهادی، به دنبال آب پاشیده شده در کوچهی محلهشان است و یافتن آب، به آنها زندگی راحتی میدهد. در همین حین، خانوادهٔ معتمدی نیز سعی میکنند تا با سرمایهٔ فراوانشان، خود را از گرمای شدید نجات دهند و از خودروی شیکشان استفاده کنند.
در ادامهٔ داستان، دو خانواده به دلیل وقوع حادثهٔ تصادف، به همراه هم قرار میگیرند و این به آنها کمک میکند تا بیشتر با هم آشنا شوند و درک بهتری از زندگی یکدیگر داشته باشند. این داستان، در مورد مسائلی مانند فرهنگ، ضرورت رسیدگی به مشکلات اجتماعی و بهترین راهحلهای زندگی در شرایط دشوار است.