1. جنگل شیطانی
جنگل شیطانی یکی از جاذبههای طبیعی و توریستی بسیار مشهور در جهان است که در کشور ژاپن و در نزدیکی شهر کوروابا واقع شده است. در این جنگل گیاهانی خاص و منحصر به فرد رشد میکنند و چشمان هر بیننده را شگفتزده میسازند. با این حال، جنگل شیطانی به دلیل تاریخچهی ترسناک و ماجراجوییهایی که در آن رخ میدهند، شهرتی متفاوت و مثير برای آدمها به دنبال هیجان و ماجراجویی دارد.
یکی از دلایلی که این جنگل به جنگل شیطانی شهرت دارد، وجود مراسمهای غریب و بیمعنیی است که برخی قبایل و مذاهب به دستور این جنگل در آنجا برگزار میکنند و خوابانده می شوند تا صدای بودایی ها را بشنود. همچنین، خاطرات ماجراجوییهایی که برخی توریستها در این جنگل داشتهاند نیز بسیار جذاب است. گم شدن در میان درون جنگل، پیدا کردن شیطانهایی که به نظر واقعی می آیند و دیدن شاهدان نادرستی که از نسل بعدی خودشان میگویند، تجربیاتی هستند که ا در انتها به طور بدون حادثه عجیب و غریب به پایان میرسد.
بنابراین، جنگل شیطانی یکی از جاذبههای جهانی است که سرمایهٔ اعتماد بر گردشگررا در برمیگیرد. این جنگل یک رستوان خاص دارد و همچنین مراتع مشابه، داستانهای ترسناک و داستانهای زیبا که به ژاپنیهای بسیاری مربوط میشود. به هر حال، اگر ژاپن را به عنوان مقصد سفر خود در نظر دارید، باید جنگل شیطانی را نیز در لیست خود قراردهید و به آنجا سفر کنید.
2. مزرعه خونین
مزرعه خونین به عنوان یکی از اثرهای جورج اورول به شدت به دنباله برده شدن زندگی کشاورزان و کارگران در زمانی است که طبق نظامی که در جامعه برقرار شده، این افراد به سود سیاستمداران و ثروتمندان مجبور به کار در شرایط بسیار سخت و خطرناک شدهاند. در این داستان، کارکنان هرچه سختتر تلاش میکنند تا به خواستههای صاحبان ثروتمندشان برسند، بیشتر به زیر بار زندگی خود فرو میروند و برای تامین نیازهای خانوادهشان ناچار به فروش خون خود میباشند.
در این داستان، نُقش دولت و وضع قانون در حفظ حقوق مردم شکلهای خشن و تاریک دارد. نظامی که در جامعه برقرار است، منحط به فساد و تفاوت اجتماعی بسیار است و افراد فقیر همواره در معرض سوءاستفاده قرار دارند. از طرف دیگر، صاحبان ثروتمند، برای کسب سود و خوردن از زخمهای فقیران، از حقوق انسانی این افراد میگذرند و آنها را به شکلی بیاحترامانهی بهرهبرداری میکنند.
به طور خاص، مزرعه خونین نشان دهندهی شرایط فقیران و کارگران ضعیف پیش از جنگ جهانی دوم میباشد و ماجراهایی که در آن آمده، بسیار شبیه به تجارب شخصی اُروِل در بریتانیا در دهه ی 1920 شدهاند. در نهایت، این داستان یادآور این نکته مهم است که سایهی سیاست و مصالح اقتصادی بر روی دولتها و حتی بر روی نظام قضایی پدید آمده و به خشونت و تجاوز منجر میشود.
3. آخرین خانواده روی زمین
اگرچه انسانها نسل به نسل به جوامع خانوادگی دستهبندی شدهاند، اما این موضوع در دنیای حیوانات معمول نیست و برخی از آنها به صورت تکی زندگی میکنند.
اما در بین حیواناتی که خانواده شکل میدهند، آخرین خانوادهای که روی زمین باقی مانده، خانواده پنگوئنها است. این حیوانات زندگی شبیه به انسانها را دارند و در خانوادههای کوچک با هم زندگی میکنند. پنگوئنها به صورت یک زوج عاشق یا یک خانواده کوچک با هم زندگی میکنند.
زندگی پنگوئنها در مناطق پر سرما و یخبندانی قطب جنوب به وجود میآید. این حیوانات برای نجات جان و فرار از خطرات خود را با بقیه اعضای خانواده خود به شکل دایره ای میچرخانند. هر جفت پنگوئن برای ایجاد کیسه هوایی برای فرزندشان به یک صخره از دسته بندی صخرههای داغ پنجره رفته و رفتاری شبیه به تلویزیون که خاموش شده است دارند. آنها پس از تخم گذاری به خانه خود بازمیگردند و پنجرههای آنها به صورت خودکار بسته میشود.
آخرین خانواده روی زمین که پنگوئنها هستند، در فضای وسیع و در جنوب قطب برای حفاظت از هم با هم زندگی میکنند و مراقبت از فرزندانشان را بر عهده دارند. باتوجه به شرایط سخت و گاهی دشوار زندگی در این مناطق، پنگوئنها در حفظ خانواده و پرورش فرزندانشان بسیار مهارتمند هستند.
4. خانه ای بر روی گورستان
یک خانه بر روی گورستان، تصور غریب و عجیبی است که ممکن است برای برخی افراد ترسناک به نظر بیاید. اگر چه در تاریخ و فرهنگ معمول باشد که گورستان ها در اطراف خانه ها ویا محل کارها ساخته شوند، اما خانه ای بر روی گورستان، واقعاً فضای متفاوت و ترسناکی را به تصویر می کشد.
اگر فرض کنیم که یک خانه بر روی یک گورستان ساخته شود، باید بازده های مثبت و منفی آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از نکات مهم تصور این است که خانه می تواند هم جایی برای مرور خاطرات باشد و هم محل ترس برای برخی از افراد. اما یکی از مشکلات بزرگ، در جنبه های روحی افراد هست که خانه روی گورستان را بیشتر به عنوان «خانه ارواح» می شناسند.
در خلاصه، خانه ای بر روی گورستان می تواند برای برخی از افراد به عنوان محلی ترسناک باشد و برای دیگران جایی برای یادگاری مطمئن و آرامش بخش . به هر حال، بایستی در نظر گرفت که تصور این خانه زیاداً به تصویر سازی خود هر شخص بستگی دارد.
5. دروازه به جهنم
دروازه به جهنم یک مفهوم دینی است که در برخی ادیان و باورهای مردم شایع است. این دروازه به عنوان ورودی به جهان پایینی و محل تنزل و تنفر از خداوند، نماد گردیده است. برخی از ادیان معتقدند که دروازه جهنم در محاذیرِ دنیا قرار دارد و گاهی اوقات، حوادث طبیعی و آسیب های انسانی به دلیل باز بودن دروازه جهنم صورت گرفته اند.
دروازه جهنم به عنوان محل تنحین و تنفر از خداوند، به روحانیت و خدمات مذهبی اهمیت دارد. برخی ادیان در راستای ایمان به دروازه جهنم، رسمیت هایی برای جلوگیری از ورود به این جهان، شامل نماز، روزه، حج، صدقه و اعمال نیک در نظر گرفته اند. همچنین، در برخی از ادیان، به خاطرِ فراریابیِ از دروازه جهنم، پاداش هایی مانند بهشت و دنیای آخرت به وجود آورده شده است.
از آنجا که دروازه جهنم به عنوان یک مفهوم دینی محور قرار دارد، خود مفاهیم از دیدگاه مخالفان مذاهب همچنان تداوم دارد. برخی افراد نامکنون، به دروازه جهنم به عنوان خود خاصیتِ تلقین از سوی قدرت هایی مانند مذاهب یا جامعات، و نه به عنوان یک واقعیت تربیت شده ادعا می کنند. با این حال، به هر حال، این مفهوم به عنوان یک مفهوم دینی و اکثراً محبوب در میان مردم، برای پرورش فرهنگ دینی و روحی اهمیت بسیاری دارد.
6. اسباب بازی مرگبار
نوعی اسباب بازی نسبتاً جدید و خطرناک به نام "اسباب بازی مرگبار" (Deadly Toy) وجود دارد که ممکن است برای بسیاری از کودکان به شدت مضر باشد. این اسباب بازی به شکل شمشیرهای برقی، پرتاب کنندههای گلوله، تفنگهای بازی و چندین اسباب دیگر وجود دارد که ممکن است با مادههای شیمیایی فیوز شده و به شکلی تهیه شده باشد که قادر است آسیب جدی به کودکان برساند.
همچنین، این اسباب بازی برای کودکان با دشواری جدا شده و تمایل آنها را جلب میکند. به عنوان نمونه، این اسباب بازی شامل نوعی شلیک کن و پرتاب کن است که توسط کودکان مورد استفاده قرار میگیرد. این بازی، از شمشیر های برقی، تفنگها با موج گذرای جذاب و دشوار و آویزان شدن این اسباب بازی، کودکان را شاد کنده و حتی در بعضی موارد آنها را به نموداری عجیب و غریب برای بازی تشویق میکند.
بسیاری از کودکان به دلیل جلوگیری از استفاده از این اسباب بازی، ممکن است تلاش کنند تا به هر شیوهای بتوانند آنها را دست یابی کنند، که به منظور داشتن یک اسباب بازی پرخطر هزارگان دلار خرج کرده و به خطر امنیت خود و سلامتی خود و دیگران بی احتیاطی میکنند. از تمامی والدین خواهشمندیم که از استفاده کودکانشان از هر گونه اسباب بازی، به خصوص اسباب بازی مرگبار جلوگیری کنند.