1. نبرد خدا با شیطان
نبرد خدا با شیطان، یکی از مفاهیم و رویدادهای اسطورهای و دینی است که در بسیاری از دینها و ادیان به آن اشاره شده است. این نبرد، به عنوان یکی از مهمترین و معروفترین مفاهیم دینی، یک خط دویدنی بین نیروهای خدا و شیطان را به تصویر میکشد.
در اسلام، نبرد خدا با شیطان بسیار مهم است و در قرآن کریم به آن اشاره شده است. بر اساس قرآن، شیطان از تموم موجودات خدا، برتر و تفاوت دارد. شیطان بیشتر به خود خودخواهی و مطیع خواستههای شیطان پرستان مشغول است، و از رهنمود خدا بریدگی میکند. این رفتار شیطان، خلاف معرفت و اخلاق اسلامی بوده و در قرآن بیان شده است: "إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا، إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ".
بنابراین، این نبرد خدا با شیطان، برای درک بهتر و افزایش ایمان به معظم و پروردگار بزرگ است که همیشه برای دیدن حقیقتی حقیقی و علوم بیشتر دست به این نبرد میزند. در چنین برتری است که خداوند باید همیشه در همه حوزهها برتری داشته باشد. همچنین، برتری خدا موجب پدیدار شدن وجود انسان میشود و به خاطر همین است که بیان مسیر برای یافتن خدا نهایت رعایت را حائز اهمیت است.
2. شجاعت کریشنا در مقابل دشمنان
کریشنا به عنوان یکی از مهمترین شخصیتهای ادیان هندو و بخصوص عرصه ماهابهارات، شجاعت و دلاوری خود را در مقابل دشمنان خود به نمایش گذاشت. او در تمام دوران زندگیاش که از ماهابهارات شروع شده و تا پایان زندگیاش بدون تردید در خدمت قدرت بوده است.
شجاعت کریشنا در مقابل دشمنان از دو جهت میتوان مورد بررسی قرار داد. یکی اینکه در جنگهای مختلفی که شکل گرفته بود، کریشنا بدون حاشیه و ترسی از هیچ چیز، با سرکشیها و اجتماعاتی که برای تسلط بر بخشهای مختلف هند برپایی شده بود، به مبارزه پرداخت و توانست با پشتیبانی از برادران خود و آرایشگرانی که برای خود به دست آورده بود، غلبه بر دشمنان کسب کند.
اما شجاعت کریشنا به جایگاهی که نزدیک به یکی از پرافتخارترین دلاوران تاریخ هندو شده، چندان فقط به عکس خدمات نظامی بر نداشت. با تواناییهایی که داشت، او توانست به موضوعات گستردهتری همچون مواجهه با طبایع و نیروهای فراطبیعی، اربابیت و پذیرش او برای توسعه روستاهای کم برخوردار هندو، از خود نشان آورد و با جان کلهری، موجب تقویتی یکپارچه برای ادیان دیگر نظیر بودایی و مسیحیت در هند شد.
جمعبندی میتواند این باشد که شجاعت کریشنا در مقابل دشمنان، علاوه بر نشان دادن دلاوری نظامی، به مسائلی گستردهتر همچون توسعه، طبیعت و دین هم توجه کرد و در این زمینهها نیز توانست خدمات قابل توجهی را به عمل آورد.
3. جنگ بزرگ میان کریشنا و آرجون
جنگ بزرگ میان کریشنا و آرجون یکی از مهمترین رویدادهای مورد توجه در اساطیر هندوی است. این جنگ بین دو قوت قابل توجه هندو، بازتابی از جنگ های صراعی است که در اسطوره های دیگر نیز مشاهده می کنیم. به طور کلی دو شخصیت پرطرفدار در این داستان شرکت می کنند. کریشنا از مردم هندو و یکی از نمادهای نگهبانی و عشق است. آرجون نیز یک پادشاه بلند پایه و یکی دیگر از نمادهای پرطرفدار هندویست که برای حفظ اعتبار و تمجید از خود در این جنگ شرکت کرده است.
در برخی از داستان های مورد نظر کریشنا با دوستانش به میدان نبرد رفته و بعد از پیروزی، مورد تمجید و احترام مردمست. در جنگ بزرگ میان کریشنا و آرجون، دو مرد تشنگ برای پیروزی و مجددا احیای عرفانی حمایت کنندگان خود به میدان نبرد رفتند. برای کسب پیروزی کریشنا دروغگویی بسیار بزرگی را برای آرجون انجام داد که با حرکت همراه بود. آنها روی پشت گوشها بودند و به همین دلیل کریشنا یک تیر در دید آرجون انداخت. او فکر کرد که دوست خود بندگی را نشان می داده است و بنابراین به زمین ریخت.
بعد از این اتفاق، کریشنا با استفاده از دانش خود و نیرب لازم برای کنترل روح آرجون، پیش از اینکه بخت سرنوشت آرجون بمباران را بر عهده بگیرد، او را کشت. در پایان، کریشنا که به پیروزی دست یافته بود، از بیان رضایت خود خبر داد و نشان داد که به خاطر تمام تلاشش و پیروزی او، او پیروز شده است. جنگ بزرگ میان کریشنا و آرجون یک فصل در تاریخ هند بود و هنوز هم یکی از داستان های پر طرفداری است که به هزاران سال از سوی مردم هندو با احترام و تمجید دیده شده است.
4. اتحاد کریشنا و آرجون برای مبارزه با دشمنان
اتحاد کریشنا و آرجون در مبارزه با دشمنان، موضوعی است که در اپیک ماهابهاراتا به طور جدی پرداخته شده است. در این اپیک، دو فرمانروای با استعداد و قدرتمند در هند با نامهای کریشنا و آرجون مبارزه میکنند.
در ابتدای ماهابهاراتا، کریشنا به عنوان یک مشاور استخدام شده است. اما با گذر زمان، به دلایل مختلف، به جنگجوی دلاوری تبدیل شده است. در این راه، آرجون نیز به عنوان یکی از مهارتهای درخشان آن دوران شناخته شد. آرجون، یک شاگرد مشتاق و پرتلاش بود و همیشه به دوستان و قهرمانان خود کمک میکرد.
اتحاد کریشنا و آرجون برای مبارزه با دشمنان از همان لحظهی شروع، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. همزمان با درگیریها و حملههای دشمنان، کریشنا و آرجون به دنبال راهحلهایی هستند که بهترین گزینهها برای جلوگیری از خطراتی ناشی از جنگ باشند. به دلیل این اتحاد و همدلی، کریشنا و آرجون موفق به کمک هم شدهاند و هرچقدر پیش میروند، به دلاورانی بیشتر و به پیروزیهای بیشتر دست مییابند.
از اتحاد کریشنا و آرجون میتوان به عنوان یکی از عوامل اصلی پیروزی آنها در مبارزات نام برد. به جای اینکه هر کدام به طور جداگانه به جنگ بروند، با همکاری و همدلی خود کریشنا و آرجون، سازماندهی و برنامهریزی مناسبی را برای مبارزه با دشمنان داشتند که به آنها کمک کرد تا پیروزی را در جنگهایی سخت و سرنوشتی کسب کنند.
5. پایان جنگ و پیروزی کریشنا
پایان جنگ و پیروزی کریشنا، یکی از مهمترین موضوعاتی است که در اساطیر هندو و به ویژه در ماهابارات قدیمی وجود دارد. این موضوع به نحوی مربوط به اسطوره پدیداری فردی به نام کریشنا است که در اغلب واقعیتهای اجتماعی و سیاسی هندوستان پس از تاسیس مجدد جمهوری هند، همچنان به طور گستردهای مورد توجه است.
کریشنا که با نام "واسودِوِو" (Vasudeva) به دنیا آمده، نه تنها از طریق دستیابی به مراتب بالاتر از استادیوم یوگا، بلکه با تحمل از رفتار نادان مردم، بواسطهٔ مهارتهای خودش، پیروان خود و با تلاش همسرشیتا به برنامهریزی و انجام دادن مشاوره با مردم توانست به سمت تسلط بر این ویندو (مخارجات ویژه شمع با قاب باز) برسد.
کریشنا با اطمینان به این عقیده رسید که لوکا ، حرفه ای چنا (پیشوای معنوی هندی) از متعهدان با امتیازات زیادی است و که فرمان گاهی برای دور شدن از سلطنت و لذت جویی از همه حرکتی که او برای آن کار کرده است، دستور داده شده است. کریشنا برای حس مشترک با مردم به خصوص با پادشاهی هیجودراستوپنا از جمله دوستان نزدیک خود را که در میدان دانست کیهان، کافه چینی بودند، توصیه کرد. او به آنان گفت که دلگرم شوند و از اقدامات چندان به درد نخور هیچگاه ناامید نشوند. بعدها در نبرد نهایی که با خاندان کوراوا رخ داد، کریشنا به نسبت جنایتکاران راه دور آنها به لقب معروف فرمانروای افسانه ای یعنی "بانسیداس" تبدیل کرد.
در این نبرد، کریشنا با استفاده از همه عناصر وارداتی به چندین پرونده از خاندان کوراوا به رهبری بچههای دلیری بنام "پانداوا" شکستی میدهد. بعد از جنگ، کریشنا به عنوان یک رهبر مورد قدردانی قرار گرفت و به عنوان پادشاه جدید مشهور شد. برای سالهای بعد، او با تلاش برای توسعه ساختار کشور خود، مدیریت مالی و سیاسی، یاری و یاوری مردم و نیز به دنبال خلق دانش عالی از طریق آموزش و آموزش در قالب مدرسه های باکیفیت، دولت خود را اداره کرد.
در نتیجه، پایان جنگ و پیروزی کریشنا در مورد هندوستان به عنوان یکی از رویدادهای خارق العاده تمام دوران تاریخ هندوستان به شمار می رود. این پایان جنگ شاهد حسادت و سرکوبی شدتهای جنگی، همچنین تحولاتی در اسلام و بخشی از ماسنو و سیاست کرد و نیز ارتقای معلوماتیابی هندو و ارکان دینی آنان بود. این موفقیت کریشنا نشان دهندهٔ تلاش خستگیناپذیر و همچنین مهارتهای بینظیری است که این قایقران پرتلاش درکشور هند در راه حل مسائل اجتماعی و سیاسی خود، بکار میبرد.
6. محاکمه شیطان و پایان قصه
در داستان "شاهنامه" فردوسی، پس از پیروزی فرشتگان بر شیطان هراسیده و تسلیم شده، شیطان برای محاکمه به میهمانی پیامبر فرستاده میشود. پیامبر، داوری این محاکمه را بر عهده میگیرد. او شاهد تقدیر و حکمت خداوند برای شیطان است و به نقصان خدایی و تکبر شیطان اشاره میکند.
در محاکمه، شیطان در مورد همه تلاشهای خود برای فریب و فریب خوردن بنی آدم شرح میدهد. او نقش خود را در فریب آدم و حوا از توصیه خداوند در یادآوری میکند. پس از شنیدن دفاعیات شیطان، پیامبر حکم خداوند را اعلام می کند و شیطان به جهنم فرستاده میشود. در پایان، پیامبر به خداوند خود اطمینان میدهد که مردم، تلاشهای شیطان را میشناسند و دنبال راهی پاک و راست هستند.
داستان محاکمه شیطان نشان میدهد که تنها با ایمان و موازین خوب، بنی آدم بر شیاطین در این دنیا پیروز میشوند. صبر، شکیبایی و استقامت در زندگی مسلماً به لطف خداوند موجب پیروزی در برابر شروران شیطانی میگردد. به عبارت دیگر، محاکمه شیطان، الهامبخش و دلگرمی برای مردمی است که در مسیر پاک و از ایمان برتری جست وجو میکنند.